کد خبر: ۱۰۰۶۶۸
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۲۱:۵۹

فرزند ناطق‌نوری: پدرم به دلیل شرایط کشور از شکایت از احمدی‎نژاد کنار کشید

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: فرزند حجت الاسلام علی‎اکبر ناطق‎نوری که در جریان مناظره‏های تلویزیونی از سوی احمدی‏نژاد مورد اهانت واقع شده بود، گفت که برای رئیس جمهوری آرزوی آرامش دارد.

وی با بیان اینکه بى‌شک بیان آن مطالب مطرح شده در مناظره از سوی آقای احمدی‌نژاد درباره فرزندان آقای ناطق نوری، خلاف واقع و بى‌مبنا، تصادفى نبود و برعکس، محصول یک برنامه‌ریزى دقیق بود، گفت: البته حمله به بزرگان، شگردى بود که که در سال ۸۴ هم براى آقاى احمدى نژاد ثمراتى داشت و دلیلى وجود نداشت که باز هم از این ترفند استفاده نشود بخصوص که این بار با توجه به شکل و محتواى موضوع، اثرات وضعى دیگرى هم،غیر از رأى بالا، در انتظارات طراحان این غائله، قابل تصور است که از شرح آنها پرهیز مى کنم. 

مصطفی ناطق نوری افزود: کسانى که طراح این نوع هنجارشکنى‌ها و خارج از عرف عمل کردن‌ها و در پى آن تدابیر بعدى بودند، قاعدتاً باید افرادى کم‌تجربه از نظر سیاسى، برخوردار از یک نگاه تنگ‌نظرانه و یک بعدى آن‌هم امنیتى و البته متأثر از توهم باشند. 

وی گفت: پدرم جریان اداره امور کشور در چهار سال گذشته را مملو از اشکال و نارسایى مى دید و از اظهار این موضع هم ابایى نداشت بخصوص در مواردى که مى دید دولتمردان ورود خرافه گرایانه اى به ساحت دین داشتند، بدیهى است که کاندیداى خوبى هم براى کینه توزى و هم براى تحقق سایر اهداف قرار بگیرد.
آیا علت‌العلل همه مشکلات، بى‌قانونى کسانى چون بنده است و بس! و نه سوء تدبیر و سطحى نگرى دراداره کشور، بى‌تجربگى وقانون گریزى دولتمردان، اتلاف منابع سرشار درآمدى نفت، سیاست‌هاى نادرست بانکى، مدیریت خصلتى و توهمى، سیاست هاى غیر مسئولانه بازرگانى و واردات بى رویه که صنعت و کشاورزى ما را فلج کرده یا ماجراجویى‌هاى بین‌المللى که به کلى سرمایه‌گذارى را مختل کرده و صدها دلیل دیگر! نه! اینها هیچکدام عامل مشکلات نیستند! تنها وتنها توهم دست اندازى به بیت المال توسط عده اى معدود اما صاحب نام که در هیچ محکمه اى هم ثابت نشده عامل اصلى گرفتارى ها و مشکلات است! واقعأ حیرت انگیز است! 

فرزند ناطق نوری تصریح کرد: تاریخ قضاوت خواهد کرد این بى‌مسئولیتى را که کسانى بیایند از یک ضایعه فرهنگى اجتماعى، اینگونه سوء استفاده کنند و آدرس غلطى از ریشه هاى مشکلات را در ذهن مردم جا بدهند آنهم براى مطامع زود گذرشخصى و گروهى، بى توجه به آثار بلند مدت تخریبى آن و بگذارید این را هم بگویم که یکى از غم‌انگیزترین تأثیرات این نوع رفتارها، در بین توده ها آن هم از طرف یک مقام عالی‌رتبه سیاسى،از بین رفتن قبح تهمت و دروغ است که بر اساس آموزه هاى ایمانى و فرهنگى ما، منشأ همه خطاهاست.
باید شوربختانه اذعان کرد که فرهنگ عمومى ما، نارسایى‌هاى فراوانى دارد و شاید دلیل اینکه اینگونه رفتارهاى سیاسى آغشته به عوامفریبى، همچنان داراى هوادار در میان برخى گروه‌هاى اجتماعى هست، ریشه در همین نارسایى‌ها دارد. مادام که این زمینه‌هاى باطل در جامعه اى وجود داشته باشد،نباید تعجب کرد اگر فرصت طلبان سیاسى، این اجازه را پیدا کنند که بین مفهوم مقدس عدالت‌خواهى و مفهوم غیر عادلانه تساوى خواهى، اینگونه خلط کنند آنهم به سمت فقر و بد بختى!
فرضأ ریختن آبروى مؤمن که در شریعت ما از خون او محترم تر است آن هم با توسل به افترا و دروغ، چگونه مى تواند وسیله اى براى رسیدن به یک هدف مقدس باشد؟ در مورد سایر اقدامات خلافى هم که آقایان قبل از انتخابات انجام دادند و موجب نا بسامانى هاى بعدى شد نیز اشکال همان است! 

وی افزود: اگر چه مایل نیستم به همان سبک‌هاى آقایان، کسانى را زیر سؤال ببرم، اما به‌طور عمومى، کمتر کسى است که نداند این دولت، دست‌کم در 30 سال نظام جمهورى اسلامى، یکى از پر حاشیه‌ترین دولت‌ها در حوزه انضباط مالى و پرهیزگارى اقتصادى بوده است و صد البته آنچه که باید در نقد این‌گونه مفاهیم ملاک باشد، قانون هست و گزارش‌هاى سازمان‌هاى نظارتى و بازرسى،د یوان محاسبات و غیره هم چنانکه اعتراضات برخى ازاین نهاد‌ها را در این سال‌هاى اخیربه کرات دیده‌ایم. بنا‌بر‌این تردید نکنید که آبروى افراد را به هیچ انگاشتن و بدون محکمه و محکومیت، مرتکب افترا شدن، آنهم در برابر دیدگان میلیون‌ها نفر، به هر بهانه‌اى،در هیچ قاموسى موجه نیست همان‌گونه که در قاموس انقلاب اسلامى! به همین دلیل، شاید براى تبیین چنین اقداماتى، واژه آلایش، واژه گویاترى باشد ازپالایش!
پس از اتهام زنی‌های رئیس جمهور ما هم در صدد اقدامات قضایی همچون برآمدیم البته با موانع گوناگونى از نظر ماهیت هم مواجه شده‌ایم. نقص عجیب در آیین دادرسى و قوانین جزایى ماست با این توضیح که: طبق قانون مجازات اسلامى، اگر کسى جرمى را به دروغ به کسى نسبت دهد، خوب این افترا تلقى مى‌شود و در قانون هم فهرستى از جرم‌ها بیان شده مانند قتل، تجاوز،سرقت و غیره که شوربختانه عناوینى همچون دست اندازى به بیت‌المال،ویژه خوارى،رشوه خوارى، بى‌قانونى و تعابیرى از این دست که آقاى احمدى نژاد در مناظره و یا در تریبون هاى دیگر مطرح کردند، اگر چه اعمال خلافى به نظر مى‌رسند ولى چون در آن فهرست جایى ندارند و به عنوان جرم مصرح در قانون نیستند، نسبت دادن آنها به افراد هم، اگر چه دروغ باشد،افترا تلقى نمى شود! ملاحظه مى‌فرمایید که این بنا از کجا ویران هست! 

ناطق‌نوری گفت: در قانون مجازات اسلامى، عناوین دیگرى در مواد دیگر وجود دارد که شامل حال ما مى‌شود از قبیل تشویش اذهان عمومى به قصد اضرار و یا مواد دیگر که وکلاى حاذقى روى آنها کار کرده‌اند، لایحه‌اى هم تنظیم کرده‌ایم و در کل آمادگى لازم وجود دارد اما فعلأ به‌دلیل دیگرى از پیگیرى آن صرف نظر کرده‌ایم. عامل اصلى بازدارنده براى پیگیرى قضایى، مصلحت‌اندیشى پدرم بوده است با این توضیح که: اگر چه در ابتدا موافق بودند و پیگیرى هم مى‌کردند ولى پس از وقوع حوادث تند و تلخى که پى‌در پى رخ نمود، به من گفتند با توجه به آشفتگى شرایط سیاسى و التهابات اجتماعى که تهدیدى براى کشور و انقلاب است، من مایل نیستم سهمى در دمیدن بر این هیمه دود‌آلود داشته باشم که اگر شعله‌ور شود دامان مملکت را مى‌گیرد و اگر چه دفاع از حیثیت و آبروى خانوادگى‌مان، یک باید عقلى، توصیه شرعى و حق قانونى است اما با عنایت به مجموع شرایط من از تو مى‌خواهم دست‌کم در شرایط فعلى از حق خودمان بگذریم و به تعبیر ایشان کارمان را با خدا وا بگذاریم. در نهایت، فارغ از اینکه من قانع شدم یا خیر، به هر تقدیر، فعلأ خواست پدرم عملى شده و به تعبیرى، دندان به جگر داریم تا شرایطى دیگر. 

وی افزود: بدون تردید، ایشان سخت‌ترین روزهاى عمرش را در این ماه‌هاى پس از انتخابات تجربه کرد حتى در مقایسه با سال‌هاى مبارزه، زندان و شکنجه قبل از انقلاب و به رغم روحیه قوى و پرنشاطى که از ایشان سراغ داریم، ما هیچ‌گاه ایشان را تا این اندازه اندوهناک و نگران ندیده بودیم ونا گفته پیداست که ناراحتى و نگرانى ایشان به هیچ روى، جنبه شخصى ندارد و به دنبال برخوردهاى غیر منصفانه با شخص ایشان نیست بلکه نگرانى عمیق براى آینده انقلاب و کشور از یکسو، و برخوردهاى غیر منصفانه و خشن با مردم و حوادثى چون کهریزک و غیره از سوى دیگر، روى هم‌رفته روزهاى غمبارى را براى این سرباز پاکباخته انقلاب دست و پا کرده است. 

مصطفی ناطق نوری بیان کرد: احساس نارضایتى است ولى در مورد اقدام آقاى احمدى‌نژاد در مناظره با آقاى مهندس موسوى، که براى من جنبه شخصى هم دارد، باید بگویم به رغم مشکلاتى که در مناسبات اجتماعى و تعامل با افراد جامعه، در پى این تهمت براى ما به‌وجود آمده است، ولى به برکت ممارست ذهنى که دارم از آقاى احمدى‌نژاد نفرتى در دل ندارم و تنها براى ایشان آرزوى آرامش روح دارم.
واقعأ جاى تأسف است از اینکه در یک جامعه آرمانى، به صرف خلأ اطلاعاتى در مورد یک فرد، او را متهم به تباهى کنند، چیزى که با آموزه‌هاى اصولى ما مثل مفهوم برائت، سازگار نیست که اصل را بر برائت مى‌داند! بارى، وضع معیشتى بنده، البته رقت‌بار نیست! و این درحالى است که ضمناً و به هیچ روى در تعاریف مصطلح میلیاردر هم نمى‌گنجم، برخلاف اظهارات آقاى احمدى نژاد.
چه باور کنید چه تعجب! اما شرایط کسب‌و کار، براى کسانى چون بنده، که در حاشیه موقعیت‌هاى سیاسى بالاى کشور بوده‌اند، چنان اسفناک و سرشار از محدودیت و محرومیت‌هاى گوناگون سازمانى و غیر‌سازمانى است که سر بسته، گاهى از حقوق اولیه شهروندى هم محروم بوده‌ایم و در مورد اینجانب، همه این موانع ذاتى را اگر در وسواس‌هاى پدرم ضرب کنید، اذعان خواهید داشت که چه فرایند مرد‌افکنى را مى‌بایست طى مى‌کردیم براى فراهم ساختن به تعبیر عامیانه یک لقمه نان حلال.
به نظرم در سال ۷۴ بود، یعنى یک سال‌و اندى مانده به دوم خرداد و آن ماجراى تاریخى که تأثیرات شگرفى در زندگى شخصى من داشت و بماند! درپى یک تصمیم سرنوشت‌سازو در حالى که تنها ۲۷ سال داشتم، دچار تقدیر خانه‌نشینى و بازنشستگى زود هنگام در امر فعالیت اقتصادى شدم که تا هم اینک نیز ادامه دارد. در آن زمان به‌دلیل حساس‌تر شدن موقعیت پدرم و انتخابات پیش رو، به طور دایم و پى در‌پى، من در معرض سؤالات، هشدارها و وسواس‌هاى ایشان در مورد روابط کارى و مسائل مربوط به کار، قرار داشتم، ایشان مرا خواستند و پس از یک جلسه طولانى که من هم به گلایه از سبک و سیاق سخت‌گیرانه ایشان، سخن گفتم و اینکه ما چه گناهى کردیم که با شما نسبت داریم و بالاخره حق زندگى کردن داریم یا خیر؟ و،.... در نهایت و در یک فضاى عاطفى به من گفتند: پسر جان، موسم انتخابات در حال فرا رسیدن هست و به همین نسبت حساسیت‌ها و دشمنى‌ها هم در حال فزونى است و خداى را شکر در طول این سالها، ما به‌گونه‌اى عمل نکرده‌ایم که کمترین شائبه‌اى از آلودگى مالى و غیره در ذهن جامعه بوجود بیاید و من مایل هستم همین‌گونه منزه باقى بمانیم به‌خصوص نمى‌خواهم از ناحیه نزدیکانم، آسیبى به وجهه من و در نهایت آبروى نظام وارد شود و چه و چه...همین شد، یعنى من همان شب به پدرم گفتم: بسیار خوب، با این کیفیت، من یک انتخاب بیشتر ندارم و آن اینکه دفتر و دستک را تعطیل کنم و کلیه ارتباطات کارى را هم قطع. چون ارتباط، لازمه کسب و کار است و این هم که مقدور نیست من هر روز بیایم اینجا و پاسخگوى کار کرده و نکرده باشم و این نقطه پایان تجارت پیشگى ما شد. 

وی با بیان اینکه در طول این سال‌ها، به غیر از سه چهار سالى که در یک شرکت حسابرسى مشغول به کار بود‌ام، امرار معاش بنده از طریق فعالیت کشاورزى بوده است و هیچ‌گاه (تأکید مى‌کنم هیچگاه) در هیچ قرارداد دولتى و یا نیمه دولتى، مستقیم و یا غیر مستقیم، حضور نداشته‌ام و از هیچ امکان خاص، امتیاز ویژه و یا رانتى هم منتفع نبوده‌ام، گفت: منزل پدر من از قبل از انقلاب تا سال ۶۰-،۶۱ که ایشان مسئولیت وزارت کشور را عهده دار شدند،در قلهک شمیران واقع در منطقه زرگنده بود و از تاریخ مذکور به‌دلایل امنیتى آن روزها و پرهیز از تردد زیاد تا پایین شهر، به ناچار محل سکونت را به خیابان فخرآباد منتقل کردند که حالا از نظر معیار‌هاى سطحى بالا و پایین شهرى، که شوربختانه این روزها به گفتمان غالب هم تبدیل شده، تصادفاً ایشان به عکس عمل کردند به عکس کسانى که شاید قبل از انقلاب جز نامى از شمیران نمى‌دانستند و پس از انقلاب البته آشناتر شدند! و شاید براى شما جالب باشد که بدانید آقاى ناطق، در طول این سال‌ها، به‌دلایل شخصى، نسبت به اقامت در املاک دولتى و یا اصطلاحاً مصادره‌اى و حتى معامله آنها به شدت اکراه داشته و پرهیز مى‌کردند واین در حالى بود که حفاظت سپاه به‌طور دایم، نسبت به امنیت فیزیکى ایشان اظهار نگرانى مى‌کرد. 

مصطفی ناطق‌نوری در پایان گفت: باید اعتراف کنم که تصور تهدیداتى که مالاً یکپارچگى ایران را هدف بگیرد و کشور را طعمه کش‌مکش‌هاى داخلى و هرج ومرج قرار بدهد، کابوسى است که پشتم را مى‌لرزاند و باید بى‌تعصب پذیرفت که این چرخ گردون با هیچ قومى و ملتى پیوند اخوت ندارد و سوء تدبیر، افول و سر شکستگى تاریخى را در پى دارد. آرزو مى‌کنم تدابیر عقلایى، مانع از تحقق هر تهدیدى بشود، نام ایران جاودان باشد، اهداف بى‌پیرایه انقلاب که خواست مردم بود، جامه عمل بپوشد و در عین حال سعادت و دل خوش نصیب ملت رنجدیده ما گردد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۲ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۳
1
0
بزرگواری آقای ناطق نوری در انتخابات دور هفتم ریاست جمهوری برای همه مشخص شد که قبل پایان شمارش آرا
به آقای خاتمی تبریک گفت کاش دیگران نیز اینچنین می کردند
و مملکت را به آشوب نمی کشیدند
ناشناس
|
Canada
|
۰۰:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
1
نظر دهنده محترم اول مغرضانه قضاوت کرده‌اند. در انتخابات دوم خرداد مساله‌ای بنام تقلب مطرح نبود و لذا آقای ناطق البته با بزرگ منشی به آقای خاتمی تبریک گفتند. در انتخابات ۲۲ خرداد مساله اصلی‌ تقلب ..... به .... که تبریک نمیگویند برادر! آشوب را هم آنهایی درست کردند که کهریزک و تجاوز .... را انجام دادند. همه امور که کار و کاسبی و اداره معیشت خانواده نیست که از شلوغی ناراحتید. هر اصلاحی هزینه دارد، جانی و مالی. واقعأ انقدر ساده اید که فکر میکنید اگر موسوی و کروبی به احمدی‌نژاد تبریک گفته بودند الان همه چیز روبراه بود؟ پس تکلیف انقلاب و اسلام و امام چه میشود؟ شما ۷ تیر و ۸ شهریور ۶۰ را به یاد دارید؟ بهشتی‌ و رجائی را عرض کردم؟ آیا صحیح است که درغگویی ...
ناشناس
|
Canada
|
۰۲:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
0
آقای محترم

آیا عاشورا هم آشوب بود؟ اگر امام حسین با یزید بیعت میکرد(تبریک میگفت) به زعم شما آشوب نمیشد! کلا منطقتان مغلطه است و بس. افکارتان به قول اصفهانیها آشوب است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۴۰ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
0
و البته كروبي اولين كسي بود كه از ناطق حمايت كرد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۷ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
0
نظر دهنده ی دوم که خیلی مغرضانه تر حرف زده ... بعنی اتوبوس آتیش زدن رو میندازی گردن دیگران؟؟ یا خیلی از کارهای اشتباه دیگه رو واقعا که !!!ا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۸ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
0
ایا بهتر نبود شکایت میشد وپرونده از کجا آورده ای راه میافتاد واین
مطلب در دادگاه مشخص که چه کسی مقصر است پیش قاضی نرفته همه ادعای بری بودن از خلاف میکنند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۶
1
1
هزاران هزاردردودخداوندبرنوری وهاشمی عزیز
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین