آفتابنیوز : پسر خود شكايتي با اتهام فحاشي و هتك حرمت تنظيم كرد و با مراجعه به دادگاه تصميم گرفت به اين زندگي خاتمه دهد.
اين زن كه الهه نام دارد گفت: 25 سال پيش با محمدرضا در دانشگاه تهران آشنا شدم و عليرغم فاصله طبقاتي و نظر مخالف خانوادهام با او ازدواج كردم. مشكل ما تقريبا از 3 ماه بعد از زندگي شروع شد اما بخاطر ترس از خانوادهام و پيش بينيهاي آنها، از اختلافات ميان خودم و همسرم و رفتارهاي خشن و روابط نامناسب اجتماعي او دم نزدم.
باردار بودم و نگراني از آينده و اين باور كه با لباس سفيد ميروي و با كفن خارج ميشوي مانع از طلاق گرفتن من از او شد. محمدرضا بارها به واسطه روابط نامناسب و كلاهبرداري به زندان افتاده است. علي رغم اينكه از خانواده نسبتا مرفهي بوده دايما در تفريح و سفر با دوستانش است. در پرداخت مخارج زندگي من و فرزندم كوتاهي ميكرد. اما علاقه به تنها فرزندم مرا مجبور ميكرد كه در كنار نگهداري از او، همزمان در چند جا به صورت نيمه وقت و تمام وقت به عنوان دبير مشغول به تدريس شوم تا همه مزايا و حقوق اين چند سال را براي پسرم «كسري» سرمايه كنم... اما همسرم به زور تصميم گرفت تنها پس اندازم يعني خانهيي كه با بدبختي و وام طي 25 سال خريداري كردهام و قصد داشتم به نام پسرم كنم از من بگيرد.
مثل هميشه با پرخاشگري شروع شد... اما تا به خودم بيايم و از پسرم كمك بگيرم استخوان ساق دستم شكسته بود و من حتي توان فرياد زدن را نداشتم. به اصرار پسرم به پزشكي قانوني مراجعه كردم و پس از گرفتن طول درمان شكايتي هم در شعبه 1031 مجتمع قضايي شهيد قدوسي با عنوان ضرب و شتم و هتك حرمت طرح كردم.
زن ادامه داد: بالاخره پس از يك سال دوندگي و با ارسال پرونده به دادگاه تجديدنظر حكم 50 ضربه شلاق و 6 ماه حبس براي همسرم دوباره تاييد شد.
همزمان با اين شكايت، درخواست طلاق هم در دادگاه خانواده 2 دادهام كه هنوز در حال بررسي است. پسرم معتقد است كه اين كاري است كه بايد خيلي زودتر از اينها انجام ميشد.
محمدرضا به استناد ماده 217 قانون آيين دادرسي كيفري و قانون مجازات اسلامي بخاطر فحاشي به 50 ضربه شلاق و 6 ماه حبس به دليل تخريب اموال منزل محكوم شده است.