دیاکو عزیزی-اظهارنظر اخیر وزیر نیرو مبنی بر اینکه به دلیل شستوشوی برگ درختان با آب، دستور قطع دو روزه آب یک شهروند را داده است، بار دیگر نشان داد که ما همچنان در مدیریت منابع حیاتی کشور، گرفتار تصمیمات لحظهای و برخوردهای فردی هستیم.
بیتردید اسراف آب در شرایط بحرانی امروز، ناپسند و قابل سرزنش است؛ اما آنچه بیش از رفتار یک شهروند اهمیت دارد، نوع واکنش نهادی و مدیریتی به چنین مواردی است. وقتی وزیر نیرو شخصاً وارد ماجرا میشود و بدون طی فرآیند قانونی، دستور قطع آب یک خانوار را صادر میکند، پیام روشنی به جامعه میدهد: مدیریت آب در ایران نه بر پایه نظاممندی و قانون، بلکه بر اساس سلیقه و تصمیم فردی پیش میرود.
این نوع برخورد، از دو جهت محل تأمل است:
نخست، از منظر حکمرانی خوب؛ چراکه انتظار میرود وزیر نیرو به جای دخالت در مسائل خرد، تمرکز خود را بر سیاستهای کلان همچون اصلاح شبکههای فرسوده، کاهش تلفات انرژی و آب، و تدوین برنامههای پایدار برای مدیریت مصرف قرار دهد.
دوم، از منظر اجتماعی و فرهنگی؛ زیرا واکنش شهروندی که گفته «پولش را میدهم»، نشان میدهد هنوز ارزش واقعی منابع طبیعی در ذهن بخشی از جامعه نهادینه نشده است. برخورد شخصی وزیر نیز این بیاعتمادی را عمیقتر میکند و به جای فرهنگسازی، به نوعی جدال بیحاصل میان مردم و مسئولان دامن میزند.
اگر مدیریت منابع حیاتی همچون آب، به جای قانونگذاری شفاف، فرهنگسازی عمومی و استفاده از ابزارهای هوشمند مصرف، به برخوردهای مقطعی و فردی تقلیل یابد، نتیجهای جز تعمیق بحران و کاهش سرمایه اجتماعی نخواهد داشت. جامعه ما نیازمند حکمرانی مبتنی بر برنامه، عدالت و مشارکت عمومی است، نه دستورات مقطعی و غیرنظاممند.