برای هرکدام ستارههای هالیوود ابتدا یک معرفی کوتاه خواهیم نوشت و بعد توضیحی کاملتر از مسیر کاریشان تا بهترین و جدیدترین آثارشان خواهیم داشت و اتفاقات پیرامون آنها مرور خواهیم کرد.
سوئینی مسیرش را با انتخاب نقشهای جسورانه بالا کشیده است. او با بازی در سریال «همه چیز مزخرف است!» (Everything Sucks!) و «سرگذشت ندیمه» (The Handmaid's Tale) توجهها را به خود جلب کرد. اما نقطه عطف بزرگ حرفهاش زمانی رقم خورد که در سریال «سرخوشی» (Euphoria) در نقش کَسی هاوارد بازی کرد. او در فیلم «واقعیت» (Reality) فقط با نگاه و ریتم بازیاش تنش میسازد؛ فیلمی کمدیالوگ که تقریباً تمامقد روی دوش او میایستد و میشود آن را نمونهای جمعوجور از بازی مینیمال دانست. در فیلم «معصوم» (Immaculate) هم نشان میدهد حتی در ژانر وحشت مذهبی میتواند بهجای تکیه بر جیغ و شوک، نقش را با وقار و کنترل جلو ببرد. «آمریکانا» و «دره اکو» تازهترین کارهای جدیاش هستند؛ «دره اکو» درامی رابطهمحور است که با فضای تیره و تمرکز روی رابطه مادر و دختر، حسابی مخاطب را درگیر میکند. اگر هم دلتان یک سوئینی ماجراجویانهتر میخواهد، «بهشت» (Eden) را از دست ندهید؛ تجربهای بقامحور که تصویری جدیتر از او میسازد. اگر یک طرفدار واقعی هستید و میخواهید جزئیات بیشتری از زندگی و کارهای حرفه ای او را بدانید صفحه سیدنی سوئینی در پاراج یک مرجع خوب برای شماست.
اورتگا بعد از «ونزدی» (Wednesday) خیلی زود به ستاره محبوب نسل جوان تبدیل شد. در «بیتلجوس ۲» (Beetlejuice Beetlejuice) همان انرژی تاریک و شوخطبعی خاصش را به روی پرده میآورد؛ با تایمینگ کمدی دقیق، چهرهای پرتحرک و حضوری که حتی در صحنههای شلوغ هم به چشم میآید. اگر دنبال بهترین ویترین سینماییاش باشید، همین فیلم انتخابی درست است. فیلم «مرگ یک تک شاخ» یکی از جدیدترین آثار سینمایی او است که نقدهای مختلفی را از منتقدین دریافت کرد. تازهترین پروژه مهم او هم فصل جدید «ونزدی» است؛ سریالی که به اورتگا فرصت میدهد میان لحن گاتیک و لحظههای نرم و انسانی تعادل بسازد. خلاصهاش اینکه: روی پردهی سینما «کشش» و در تلویزیون «کنترل» دارد؛ ترکیبی که باعث میشود در هر دو فضا موفق باشد. اگر همین مسیر را در سالهای پیش رو دنبال کند، جنا اورتگا یکی از آینده دار ترین بازیگران هالیوود خواهد بود.
فانینگ دیگر در قالب «شاهزادهی فانتزی» نمیماند و حالا خودش را بهعنوان بازیگری چندبعدی ثابت کرده است؛ کسی که هم مسیر هنری را جدی میگیرد و هم به انتخابهای تجاری فکر میکند. برای دیدن تواناییهای بازیگرانهاش، کافی است سراغ درامهایی مثل «یک ناشناخته کامل» (A Complete Unknown) یا «ارزش عاطفی» (Sentimental Value) بروید؛ هر دو بر پایه ظرافت بازی و تغییرات ریز احساسی او ساخته شدهاند. در نقطه مقابل، «شکارچی: سرزمینهای بد» (Predator: Badlands) نشاندهنده انتخابهای پاپ و اکشن اوست. بهترین تصویر از فانینگ، همین تضاد است: درامی متمرکز در کنار یک بلاکباستر پرهیجان. تازهترین حرکتش هم به سمت اکشن/سایفای است؛ مسیری که ثابت میکند میتواند بار یک پروژه تجاری بزرگ را به دوش بکشد، بیآنکه لطافت بازیاش از بین برود.
مرسد حالا دیگر از فیلمهای نوجوانانه عبور کرده و خودش را در ژانرهای جدیتر محک میزند. «بیگانه: رومولوس» (Alien: Romulus) بهترین آزمون او در علمیتخیلی/وحشت است؛ جایی که با قابهای بسته، تعلیق نفسگیر و بازی فیزیکی کنترلشده، استقامتش را نشان میدهد. اگر دنبال «بهترینِ مرسد» باشید، همین نقش او را در موقعیتی پر فشار میسنجد و سربلند بیرون میآورد. در سوی نرمتر کارنامهاش، «لاکپشتها تا بینهایت» (Turtles All the Way Down) را داریم؛ درامی جوانانه با تمرکز بر لایههای احساسی. تازهترین مسیر هم بهخوبی روشن است: ورود به دنیای ابرقهرمانی با «سوپرمن» (Superman) و بازی در فصل جدید «آخرینِ ما» (The Last of Us).
سیدنی سینک در «نهنگ» (The Whale) ثابت کرد میتواند با حداقل اغراق، بیشترین تاثیر را بگذارد. بازی او بیشتر بر «حس» استوار است تا حرکت؛ و همین دقت باعث میشود نقش کاملاً واقعی به نظر برسد. اگر دنبال بهترین نمونه از توانایی حسیاش باشید، همین فیلم انتخاب اول است. در تلویزیون هم «چیزهای عجیب» (Stranger Things) نقطهای است که او بین قدرت و شکنندگی تعادل برقرار میکند و شخصیتی دقیق میسازد. تازهترین هیجان برای طرفداران، فصل پایانی همین سریال است؛ همه منتظرند ببینند مکس چه سرنوشتی پیدا میکند. ویژگی کلیدی سینک همین است: در سکوت و نگاه، بار اصلی احساس را منتقل میکند؛ به همین دلیل هم روی پرده بزرگ و هم در صفحه کوچک بهخوبی جواب میدهد.
حالا یک مسیر روشن برای تماشای جدیدترین آثار از جذابترین بازیگران زن هالیوود داریم. اگر دنبال حالوهوای تند و نفسگیر هستید، «بیگانه: رومولوس» و «معصوم» را پشتسر هم ببینید. برای درامهای عمیق، «واقعیت» و «ما در زمان زندگی میکنیم» را بالای لیست بگذارید. و برای لحظات پاپ و نوستالژیک، «بیتلجوس ۲» و «شکارچیان روح: امپراتوری یخزده» انتخابهای مناسبی هستند. این ستارهها فقط خبرساز نیستند؛ با انتخابهای حسابشده و اجراهای دقیق، سلیقه تماشای ما را شکل میدهند و همین باعث میشود هر حرکت تازهشان ارزش دنبال کردن داشته باشد.
منبع: پاراج - هالیوود ریپورتر - IMDB
* بلاکباستر: به فیلمهایی گفته میشود که بودجه بالا دارند و انتظار میرود فروش بالایی در گیشه داشته باشند.
* ویترین سینمایی: این اصطلاح معمولاً برای فیلم یا نقش خاصی به کار میرود که توانایی بازیگر را به بهترین شکل نشان میدهد.