کد خبر: ۱۰۱۱۹
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۸۴ - ۱۰:۴۱

دخترم‌ را بخاطر شركت‌ در پارتي‌ فوتباليست‌ها كشتم‌

آفتاب‌‌نیوز : مجروح‌ كرده‌ بود، به‌ دادگاه‌ كيفري‌ استان‌ تهران‌ فرستاده‌ شد تا اين‌ مرد در حضور قضات‌ دادگاه‌ محاكمه‌ شود.
اين‌ حادثه ساعت‌ 3 بعدازظهر يك‌ روز جمعه‌ مرداد ماه‌ پارسال‌ در شهرري‌ اتفاق‌ افتاد.
وقتي‌ ماموران‌ كلانتري‌ 172 شهرري‌ با تماس‌ تلفني‌ زني‌ در جريان‌ يك‌ جنايت‌ قرار گرفتند به‌ سرعت‌ خود را به‌ محل‌ حادثه رساندند. آنان‌ پس‌ از ورود به‌ خانه‌ مورد نظر در اتاق‌ خواب‌ با پيكرهاي‌ خون‌آلود دو دختر جوان‌ خانواده‌ روبرو شدند كه‌ كنار هم‌ روي‌ فرش‌ افتاده‌ بودند. پليس‌ وقتي‌ متوجه‌ شد يكي‌ از دختران‌ هنوز زنده‌ است‌، او را به‌ بيمارستان‌ انتقال‌ داد و پزشكان‌ از مرگ‌ نجاتش‌ دادند. مادر اين‌ دو دختر كه‌ بشدت‌ مي‌گريست‌ به‌ ماموران‌ گفت‌: دخترانم‌ وقتي‌ به‌ خانه‌ آمدند، از سوي‌ شوهرم‌ مورد بازخواست‌ قرار گرفتند كه‌ چرا دير به‌ خانه‌ آمده‌ايد و در اين‌ مدت‌ كجا بوديد? اما هر دو دختر بي‌اعتنا به‌ پرسش‌هاي‌ پدرشان‌ به‌ طرف‌ اتاق‌شان‌ راه‌ افتادند. در اين‌ موقع‌ ناگهان‌ شوهرم‌ در حالي‌ كه‌ چاقويي‌ در دست‌ داشت‌ به‌ سمت‌ آنان‌ حمله‌ كرد و پس‌ از ورود به‌ اتاق‌ خواب‌ دختران‌ در را بست‌.
من‌ فقط‌ صداي‌ فريادهاي‌ دخترانم‌ را شنيدم‌ و چند لحظه‌ بعد شوهرم‌ با چاقوي‌ خون‌آلودي‌ كه‌ در دست‌ داشت‌ از اتاق‌ بيرون‌ آمد و گفت‌ هر دو را كشتم‌. من‌ هم‌ سراسيمه‌ وارد اتاق‌ شدم‌ و ديدم‌ يكي‌ از دخترانم‌ كشته‌ شده‌ و ديگري‌ نيمه‌ جان‌ است‌.
به‌ گزارش‌ پليس‌ اين‌ پدر دستگير شد و در بازجويي‌ به‌ قتل‌ دختر بزرگش‌ اعتراف‌ كرد. از طرفي‌ دختر كوچك‌ خانواده‌ هم‌ كه‌ توسط‌ پدرش‌ مجروح‌ شده‌ بود، بهبود يافت‌ و از بيمارستان‌ مرخص شد.
اين‌ پدر 58 ساله‌ كه‌ كارمند بازنشسته‌ يك‌ نهاد فرهنگي‌ است‌ به‌ افسر بازجو گفت‌: من‌ تمام‌ زندگي‌ام‌ را وقف‌ بچه‌هايم‌ كرده‌ام‌. 6 دختر دارم‌ كه‌ سه‌ تاي‌ آنها داراي‌ مدارك‌ عالي‌ دانشگاهي‌ هستند. دختر 30 ساله‌ام‌ )هماني‌ كه‌ كشته‌ شد( مهندس‌ شيمي‌ بود و پس‌ از دو بار ازدواج‌ ناموفق‌، طلاق‌ گرفته‌ بود و به‌ تنهايي‌ زندگي‌ مي‌كرد.
چندي‌ قبل‌ يكي‌ از دوستانم‌ يك‌ سي‌دي‌ به‌ من‌ نشان‌ داد. اين‌ سي‌دي‌ عده‌يي‌ از بازيكنان‌ تيم‌ فوتبال‌ را نشان‌ مي‌داد كه‌ در يك‌ ميهماني‌ شركت‌ داشتند و دختر من‌ هم‌ در آن‌ مراسم‌ بود. با ديدن‌ اين‌ فيلم‌ عصباني‌ شدم‌ و خون‌ جلوي‌ چشمانم‌ را گرفت‌. از طرفي‌ دخترم‌ دير به‌ خانه‌ مي‌آمد و اصلا به‌ حرفهايم‌ اهميت‌ نمي‌داد. بخاطر همين‌ تصميم‌ گرفتم‌ او را بكشم‌ و اين‌ لكه‌ ننگ‌ را كه‌ باعث‌ آبروريزي‌ من‌ شده‌ بود، از بين‌ ببرم‌. آن‌ شب‌ هم‌ دو دخترم‌ دير به‌ خانه‌ آمدند و هر چه‌ پرسيدم‌ كجا بوديد، جوابي‌ ندادند و به‌ اتاق‌شان‌ رفتند. من‌ هم‌ به‌ دنبال‌شان‌ رفتم‌ و با چاقو به‌ جان‌شان‌ افتادم‌. من‌ با اين‌ كارم‌ كانون‌ خانواده‌ام‌ را از فساد نجات‌ دادم‌. چون‌ دختر بزرگم‌ خواهر كوچكش‌ را هم‌ اغفال‌ مي‌كرد و به‌ راه‌هاي‌ بد كشانده‌ بود.
اما دختر كوچك‌ اين‌ خانواده‌ كه‌ توسط‌ پدرش‌ مجروح‌ شده‌ بود، به‌ بازپرس‌ شهرري‌ گفت‌: از شهرهاي‌ مختلف‌ با خانه‌ ما تماس‌ مي‌گرفتند و مي‌گفتند كه‌ دختر شما را در سي‌دي‌ پخش‌ شده‌ از پارتي‌ فوتباليست‌ها ديده‌اند، در حالي‌ كه‌ خواهر من‌ در آن‌ ميهماني‌ حضور نداشت‌ بلكه‌ دختر مورد نظر در پارتي‌ فوتباليست‌ها فقط‌ شباهت‌ ظاهري‌ با خواهرم‌ داشت‌.
بعد از تحقيقات‌ تكميلي‌ اين‌ پدر خشمگين‌ بازداشت‌ شد و پرونده‌ جهت‌ رسيدگي‌ و صدور حكم‌ به‌ شعبه‌ 71 دادگاه‌ كيفري‌ فرستاده‌ شد. اين‌ پدر قرار است‌ بزودي‌ به‌ پاي‌ ميز محاكمه‌ برود.



بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین