کد خبر: ۱۰۱۳۴۰۶
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۵

بادامچیان: به جای غافلگیری، غافلگیر کنیم/ مذاکره منطقی و با دست پر اشکالی ندارد

رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه با تاکید بر اینکه ضروری است ما به جای غافلگیری، غافلگیر کنیم و دوم اینکه برای نفوذی‌ها چاره کنیم، گفت: اگر سیاست کلی ما این باشد که در مذاکره برویم و منطقی و با دست پر کار کنیم و به پیروزی برسیم و منافع ایران را حفظ کنیم، مذاکره اشکالی ندارد، اما اگر می‌خواهیم از موضع ضعف برویم، تبعا نیازی نداریم.
بادامچیان: به جای غافلگیری، غافلگیر کنیم/ مذاکره منطقی و با دست پر اشکالی ندارد
آفتاب‌‌نیوز :

اسدالله بادامچیان، رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه، در گفت‌و‌گو با ایلنا با تأکید بر اینکه «نه اصلاح‌طلبان می‌توانند اصولگرایان را در خلیج فارس بریزند و نه اصولگرایان قادرند اصلاح‌طلبان را در دریای خزر بریزند» خواستار پرهیز از دشمنی میان جریان‌های سیاسی کشور شد. او در بخش دوم مصاحبه خود درباره موضوعاتی، چون حصر، انتصاب علی لاریجانی برای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مسئله عفاف و حجاب، جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و نیز امکان مذاکره پس از جنگ توضیحاتی ارائه کرد.

وی تاکید کرد: اگر سیاست کلی ما این باشد که در مذاکره برویم منطقی و با دست پر کار کنیم و به پیروزی برسیم و منافع ایران را حفظ کنیم مذاکره اشکالی ندارد.

در ادامه مشروح بخش دوم از گفت‌وگوی ایلنا با اسدالله بادامچیان رییس شورای مرکزی حزب موتلفه را می‌خوانید:

نه اصلاح‌طلبان می‌توانند اصولگرایان را در خلیج فارس بریزند 

نه اصولگرایان می‌توانند اصلاح‌طلبان را در دریای خزر بریزند

برای انتخابات میان دوره‌ای مجلس برنامه‌ای دارید؟

در هر استان‌مان از حالا کار می‌کنیم. البته اینطور نیست که فقط حزبی بگذاریم بلکه به قول شهید بهشتی، اگر بین یک حزبی و غیرحزبی، حزبی ارجح و اصلح باشد، قطعا حزبی را انتخاب می‌کنیم. اگر غیرحزبی شایسته‌تر باشد، او را برمی‌گزینیم. چرا؟ چون می‌خواهیم مسئولیت بار عظیم ملت را به دوش فردی صالح و شایسته بسپاریم. اگر ما یک اصلاح‌طلب شایسته و مدیر لایق داشتیم و در مقابل یک اصولگرا داشتیم البته ما ارزشگرا هستیم و در این ارزشگرایی‌مان اگر این فرد برای این مسئولیت شایسته‌تر بود، حتما آن فرد اصلاح‌طلب را می‌گذاریم، این چیزی است که ما می‌گوییم و باید تحول در دیدگاه‌هایمان ایجاد کنیم و این بار بیش از همه چیز بر دوش خبرگزاری‌هاست که این حرف‌ها را بزنند.

ما قصد تفرقه و تخریب نداریم. ما در این مملکت می‌خواهیم با هم زندگی کنیم. اصلاح‌طلب و اصولگرا نباید دشمن یکدیگر باشند. 

نه اصلاح طلبان می‌توانند به قول معروف، اصولگرایان را در خلیج فارس بریزند و نه اصولگرایان حتی آن داغ داغ‌هایشان می‌توانند اصلاح‌طلبان را در دریای خزر بریزند. ما باید طوری صحبت کنیم که دشمنان این ملت و مملکت سوءاستفاده نکنند. ملت باید شاد باشد و کار کند. من می‌گویم شما به شهید سلیمانی و شهید بهشتی نگاه کنید. کیست که آنها را دوست نداشته باشد؟

نظام کروبی و موسوی را حفظ کرد

رفع حصر بعد از گذشت ۱۵ سال و تاثیر آن در فضای سیاسی کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من اصلاً حصر نمی‌دانم. من معتقدم که جریان هشتاد و هشت با استدلال کافی به عمق ماجرا، یک توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی بود. این آقایان ابزاری شده بودند، در انتخابات آمدند و تا آخرین مرحله‌اش هم بودند و سپس در آن توطئه افتادند. بنابراین، من معتقدم که نظام آقای کروبی و آقای موسوی را حفظ کرد. همان روز‌ها هم در مصاحبه گفتم که اینها حصر ندارند. خانواده‌هایشان به راحتی رفت و آمد می‌کنند.

اگر نظام کروبی و موسوی را رها می‌کرد، آنها را می‌کشتند و به نام جمهوری اسلامی می‌گذاشتند بنابراین نظام از ایشان مراقبت کرد. اکنون به جایی رسیده‌ایم که استکبار احساس می‌کند اگر اینها را بکشد، هیچ خاصیتی ندارد، زنده هم بمانند هیچ خاصیتی ندارند. اینها مدت‌ها است که آزادانه رفت و آمد دارند و صحبت می‌کنند.

اصلاح‌طلبان یکی از بدترین اشتباهاتشان را در مورد آقای کروبی و موسوی و در مسئله هشتاد و هشت انجام دادند. الان که آن سال‌ها گذشته و هیچ چیز نیست، اگر یک بررسی کنند، خواهند دید که چقدر اشتباه کرده‌اند. اصلاً آنها باعث شدند که این قضایا پیش بیاید. من در آن زمان در مجلس هشتم بودم. دوستان شعار می‌دادند که «کروبی و موسوی اعدام باید گردند.» گفتم: «شما همین شعار‌ها را بدهید، نه کروبی محاکمه می‌شود و نه آنهای دیگر و نه اعدام می‌شود و نه هیچ چیز دیگری.»

میرحسین موسوی آدم خاص خودش است

الان هم گاهی اوقات از برخی نمایندگان این صحبت‌ها شنیده می‌شود که حالا باید محاکمه شوند.

محاکمه که اشکال ندارد. اگر من جای آقای کروبی یا آقای موسوی بودم، از آنها می‌خواستم تا محاکمه‌ام کنند، محاکمه یعنی چه؟ یعنی بیایند در دادگاه علنی بگویند: «آقا، تو چه کار کردی؟» من که می‌دانم چه خبر است. من که در انتخابات همه‌جا حاضر بودم و می‌دانستم چه کار کرده‌اند. اکنون هم می‌دانم چه کار کرده‌اند. منتها نمی‌خواهم برخورد کنم. شناخت من از میرحسین موسوی که برای الان نیست. ما با هم عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودیم و از آن زمان او را می‌شناسم. از آن زمان هم که هیچ عقیده‌ای نداشتم، به نظرم می‌آمد که او آدم خاص خودش است. من نمی‌خواهم موضع‌گیری کنم، اما صراحتاً بگویم که اصلاً مسئله حصر نیست که مثلاً محصورشان کرده باشند. آیا فرزندانشان در خانواده‌شان صحبت نمی‌کردند؟ مگر بچه‌های اینها موضع نگرفته‌اند؟ همین الان هم اگر رهایشان کرده‌اند برای اینکه دیگر هیچ اثری احساس نمی‌کنند که مثلاً استکبار بیاید اینها را بکشد. هیچ خاصیت و هیچ فایده‌ای ندارد.

بیش از یکسال است که دولت آقای پزشکیان روی کار آمده است. آمده‌اند، اگر بخواهید که سه تا اقدام مثبت را از دولت چهاردم بگیرید، فکر می‌کنید کدام اقدامات مثبت بوده است؟

الان که فرصت این بحث‌ها نیست، که بخواهیم دولت ایشان را ارزیابی کنیم. هم اکنون در موقعیتی هستیم که ما با دنیای غرب در حال بحث هستیم بنابراین اکنون جای این صحبت‌ها نیست.

اگر حکومت تصمیم بگیرد که جلوی این وضع حجاب را بگیرد، به راحتی می‌تواند این کار را انجام دهد

ماجرای قانون عفاف و حجاب و مسکوت ماندن آن از سوی شورای عالی امنیت ملی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

برای اینکه یک عده عقب‌تر می‌روند. علتش هم روشن است.

چرا یک عده بدون توجه به تصمیم نهاد بالادستی دائما در این خصوص به دنبال ایجاد دوقطبی در این زمینه هستند؟

اصل قضیه این است که حجاب در اسلام ضروری است. هر زنی که مسلمان است و قرآن و ائمه را قبول دارد و می‌خواهد در بهشت ان‌شاءالله در کنار زهرا باشد، آیا می‌تواند بی‌حجاب بیاید؟ اگر غربی است که زنان غربی هم که آزاد هستند، این‌گونه نمی‌آیند. یک نوع افراطی‌گری از حجاب هم در دوران قاجار وجود داشته است. اما آن نوع حجاب اسلام نیست، اما در آن زمان در اثر ناامنی که برای زنان وجود داشت زنان برای جلوگیری از مزاحمت‌ها مجبور بودند حجاب‌های افراطی بپوشند. حالا اگر یک مجموعه‌ای در مقابل حجاب اسلام دست به افراطی‌گری و کار‌های آنچنانی زد و لخت آمد و خود را هفتاد قلم و به شکل‌های غیرمتعارف آراست، چه باید کرد؟ حالا با اینهایی هم که بی‌حجاب هستند، کسی کاری ندارد، تازه حکومت در دست این طرف است و اینها باید ممنون هم باشند، اما آن طرف خیال می‌کند که آنها با قدرت آمده‌اند.

اگر حکومت تصمیم بگیرد که جلوی این وضع را بگیرد، به راحتی می‌تواند این کار را انجام دهد. مگر از چهل و شش میلیون زن ایرانی، چند درصدشان طرفدار بی‌حجابی هستند؟ حتی اگر ده درصد هم باشند، می‌شود چهار میلیون. در حالی که چهل و خورده‌ای میلیون زن طرفدار حجاب و عفت اسلامی و ایرانی هستند

این هم یک دعوای سیاسی است که می‌گویند قانون عفاف و حجاب و فلان. اگر حاکمیت بخواهد به راحتی می‌تواند این کار را انجام دهد و پشتیبانی حسابی هم در این زمینه دارد.

به جای غافلگیری، غافلگیر کنیم و به جای اینکه نفوذی باشد برای نفوذی‌ها چاره کنیم

حضور آقای لاریجانی را در شورای عالی امنیت ملی در دوره پساجنگ چطور ارزیابی می‌کنید؟

طبیعی است که در جریان وقوع جنگ داوزده روزه، نقاط ضعفی وجود داشت که یکی از آنها غافلگیری اولیه بود که بیشتر به نفوذی‌ها مربوط می‌شود. ضروری است که به این دو نکته توجه ویژه‌ای داشته باشیم اینکه ما به جای غافلگیری، غافلگیر کنیم و دوم اینکه به جای اینکه نفوذی باشد برای نفوذی‌ها چاره کنیم.

برای تحقق این اهداف، نیازمند تقویت و بازنگری جدی در شورای عالی امنیت ملی هستیم. به همین دلیل شورای دفاع ملی شکل گرفته است. همچنین در شورای عالی امنیت ملی یک نیروی جدید برجسته که سوابق گوناگون از سپاه، قانون‌گذاری و صدا و سیما و… دارد حضور پیدا کرده است؛ این اقدام شایسته‌ای بوده و ثمرات آن هم از همین الان در حال مشخص شدن است.

طبعاً با سیاست قوی آقای عراقچی که انصافا خوب کار می‌کند، می‌توانند ان‌شاءالله با رهنمود‌های رهبر عزیزمان، در این بخش یک اطمینان خاطر لازم را برای ملت فراهم آورد و همچنین می‌توان به استکبار نشان داد که دیگر دوران بزن در رو تمام شده است و اگر بزنند می‌خورند.

البته این هم بستگی به این دارد که مردم چگونه با آنها همراهی می‌کنند، البته همه همراهی می‌کنند و همه نیرو‌ها هم باید با آنها همراهی کنند و ان‌شاالله امیدواریم که این اتفاق بیفتد.

اگر جنگ یک هفته دیگر ادامه پیدا می‌کرد اسرائیل کاملا در هم فروریخته می‌شد

ارزیابی شما از فضای کشور بعد از جنگ دوازده روزه چیست و به نظر شما برخی انتقادات در فضای مجازی به دولت از سوی برخی افراد تندرو چه تاثیری می‌تواند در این شرایط داشته باشد؟

ما در کشور با برخی مباحث پراکنده مواجه هستیم که نمی‌توان به آنها توجه کرد. اساس کار همان سیاست‌های اصلی کشور است. به اینکه برخی افراد در فضای مجازی اظهاراتی را مطرح می‌کنند یکی تند می‌گوید و دیگری کند می‌گوید، نباید توجه کرد؛ چراکه اساس کار کشور تابع سیاست‌های اساسی نظام است که تاکنون نشان داده است با تدبیر، قدرت و منطق عمل کرده است.

جنگ ۱۲ روزه اگر در هر جای دیگری از دنیا بود آنجا لرزیده بود، اما ایران اسلامی با قدرت ایستاد و ظرف یک روز صحنه را تغییر داد و ظرف ۵ روز آنها را وادار به التماس کرد. اینکه آنها خودشان آتش‌بس را پذیرفتند در صحنه بین المللی حکایت از این دارد که اینها باخته‌اند و تحمل بیش از این را نداشتند و ایران داشت به سمتی می‌رفت که اگر یک هفته دیگر ادامه پیدا می‌کرد اسرائیل کاملا در هم فروریخته می‌شد. منتها رسید به جایی که همه دسته جمعی شدند و ما نباید با همه دنیا رو‌به‌رو شویم.

بعد از این جنگ در دنیا کاملا قضیه عوض شده است و تقریبا نگاه‌ها عوض شده است. یکی از نگاه‌ها قدرت عظیم ایران است. ایران قدرتی است که در عین اینکه در بخش اول غافلگیر شده و عزیزانش شهید شده‌اند، اما توانسته است ظرف یک روز ضربات متقابل را شروع کند و در دنیا همه این موضوع را فهمیده‌اند.

نخست‌وزیر اسبق ژاپن در مصاحبه‌ای تلوزیونی اعلام کرد که تا دیروز قبل از این جنگ پایگاه‌های آمریکا موجب امنیت یک کشور بود یعنی از ترس آمریکا کسی حمله نمی‌کرد، اما ایران این معادله را برهم زد و سنتکام را هم زد و آمریکا هم کاری نتوانست بکند بنابراین اگر آمریکا با یک کشوری دعوا کند، حالا هم که با کانادا و مکزیک و… همه جا دعوا می‌کند، آنها علیه آمریکا کار می‌کنند. نخست وزیر اسبق ژاپن در ادامه صحبت‌هایش مثال می‌زند و می‌گوید اگر فردا بین چین و آمریکا جنگ شد و چین پایگاه اوکیناوا را زد، چه باید کرد؟ پیشنهاد ما این است که آمریکا پایگاهش را از ژاپن ببرد. این بازتاب جنگ دوازده روزه ایران است. یعنی پایگاه آمریکا که محل سلطه آمریکا در آن کشور بوده است به محل مزاحم برای امنیت آن کشور تبدیل شده است.

از آن طرف هم کشور‌های منطقه قدرت پیدا کرده‌اند و ملت‌ها تازه فهمیده‌اند که یک ملتی مانند ایران ظرف ۴۷ سال کشورش را می‌تواند به جایی برساند که آمریکا و اسرائیل را در هم بشکند. می‌تواند مقاومت حزب الله لبنان را شکل دهد که در سی و سه روز اسرائیل را برهم بریزد. می‌تواند یمن را شکل دهد که ظرف این مدت آمریکا و انگلیس را به عجز واداشته و اسرائیل از دست آن بیچاره است. بنابراین، ملت‌ها این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا ما نباید به این شکل عمل کنیم؟ این نکته بسیار مهم است که اگر سران کشور‌های عرب و اسلامی از این پس با ملت‌های خود بر اساس تحولی که در اسلام و کشور‌های مختلف به وجود آمده، عمل نکنند، آن دولت‌ها سقوط می‌کنند.

روحیه مقاومت و حزب‌الله در جهان افزایش یافته

این یک بازتاب از وضعیت کنونی است. همچنین، روحیه مقاومت و حزب‌الله در جهان افزایش یافته و ایران با قدرت کشورش را می‌سازد و از این به بعد هم با قدرت بیشتری در حال ساختن کشور خود است. بنابراین، این بازتاب‌ها نشان‌دهنده تحولات مهمی هستند. اما طبیعی است که برای اینکه پساجنگ و پیامد‌های این جنگ سرنوشت ساز را خوب بشناسیم و خوب برنامه ریزی کرده و خوب عمل کنیم، نیاز به کار و تلاش جدی داریم. لازم است که افرادی مسئولیت‌ها را به عهده بگیرند تا بتوانند به خوبی امور را مدیریت کنند.

برخی افراد ممکن است خوب باشند، اما نابلد سیاست باشند

اینکه ما در کشور در حال حاضر، گرفتار گرانی‌های روزمره هستیم به چه دلیل است؟ چرا مردم خوب ما باید با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کنند؟ برای مثال، قیمت شیر و پنیر هر روز تغییر می‌کند و هیچ‌کس پاسخگو نیست. بنابراین، لازم است که در برخی سیاست‌ها تجدیدنظر شود. برخی افراد ممکن است خوب باشند، اما نابلد سیاست باشند و نتوانند به درستی عمل کنند. بسیاری از عناصری که قوی نیستند و افراد ضعیفی هستند، باید تغییر کنند. همچنین برخی از این سیاست‌ها باید تغییر کند.

صراحتا می‌گویم براساس آماری که اعلام کرده‌اند ما در کشور ۲۵ میلیون خانه داریم، اگر جمعیت ما ۹۰ میلیون نفر است، اگر هر ۵ نفر یک خانوار حساب شوند و هر خانواری به یک خانه نیاز داشته باشد ۲۰ میلیون خانه کافی است ما ۵ میلیون خانه هم اضافه داریم. سیاست‌های نادرست و طرح‌های غلط مانند مالیات بر خانه‌های خالی، نتیجه‌ای نداشته است. هرچه ما گفتیم این طرح مناسب نیست، گوش ندادند.

دولت در جنگ دوازده روزه به خوبی توانست قیمت‌ها را کنترل کند

طرح مسکن مهر یکی دیگر از این طرح‌ها ست. اصل این که دولت به مردم کمک کند تا خانه بسازند و خانه‌دار شوند، خیلی خوب است، اما شما نگاه کنید چند سیاست در اینجا آزمون و خطا شده است؟ در همین موضوع مسکن مهر، خانه‌ها ساخته شده است، اما اگر برق نباشد، این خانه‌ها باید چه کنند؟ همچنین سایر مسائل آن.

بعد از آن طرح مسکن ملی را مطرح کردند بعد هم گفتند زمین‌ها را بدهیم خانه ویلایی بسازند. همه این طرح‌ها غلط است. علاج این کار راه دیگری است که به راحتی قیمت زمین را از تجارت و خرید و فروش به این صورت خارج کرده و به محلی برای زندگی افراد تبدیل می‌کند و هزینه‌ها هم پایین می‌آید و می‌شود هزینه ساخت منزل غیر از هزینه قیمت زمین. می‌شود این اقدامات را به راحتی انجام داد، اما این کار نیازمند یک گروه مسلط قوی است. یک حزب قوی می‌خواهد که سالم باشد و برای خودش چیزی نخواهد و اهل خرید و فروش و اینکه خانه بسازند و باند‌های خانه‌سازی کلی پول گیرشان بیاید، نباشند.

در جنگ ۱۲ روزه، با اینکه جنگ بود و ملت پراکنده شده و به سراسر کشور رفته بودند، اما دولت توانست هم به خوبی با کمک مردم قیمت‌ها را کنترل کند و در این قضیه دولت خدمت بزرگی کرد؛ بنابراین می‌شود این کار را انجام داد و تحول عظیمی را در این زمینه پدید آورد.

اصلاح‌طلبان دیدند بعد از جنگ مذاکره فایده‌ای ندارد، اسم آن را گذاشتند دیپلماسی، کنسرسیوم و مناره

در بحث سیاست خارجی، همانطور که رئیس‌جمهور اشاره کردند، نگاه به رهنمود‌های رهبری است. رهبری تأکید کردند که ما با دست پر مذاکره می‌کنیم و شما هم اشاره کردید این جنگ جایگاه ما را در دنیا تغییر داده است. اما مخالفت‌هایی در این زمینه وجود دارد، مانند نظرات آقای جلیلی، ارزیابی شما از مذاکره چیست؟ آیا بعد از جنگ دوازده روزه امکان مذاکره با دست پر برای ما وجود دارد؟

دوستانی که در اینجا هستند اینها نگاه‌های مختلفی دارند، اما آیا نگاه ملت هم همین است؛ نه. نگاه ملت تابع آن سیاست کلانی است که احساس می‌کند خط ولایت دارد. در این مملکت در این چند روزه مشخص شد که حتی عناصری که از نظر مذهبی، نگاه مذهبی ندارند نظرشان به نگاه رهبری است و نگاه رهبری کاملا نگاه مدبرانه است.

در این جنگ انقلاب اسلامی طوری عمل کرد که دشمن جنگ را ادامه نداد. دولت توانست به خوبی جنگ را اداره کند و مردم را گرفتار جنگ نکرد، اما آنها را از جنگ نترساند. با قدرت ایستاد و دشمن را پشیمان کرد. این نکته مهمی است و همه مردم این سیاست را درک کرده‌اند.

این دیدگاه‌ها هم ممکن است متفاوت باشد و ایرادی ندارد، به شرطی که به‌عنوان نظریه در سطح کشور مطرح شوند. اما آیا این نظرات واقعاً نمایانگر نگاه کل کشور است؟ آیا نگاه روزنامه‌های اصلاح‌طلب واقعاً نگاه سیاست‌های مملکت است؟ آنها به دنبال مذاکره بودند، بعد دیدند بعد از جنگ مذاکره با حالت جنگ فایده‌ای ندارد، اسم آن را گذاشتند دیپلماسی.

بعد دیدند که باز هم نمی‌شود بحث کنسرسیوم را مطرح کردند، باز هم دیدند که نمی‌شود بحث «مناره» را راه انداختند. عیبی هم ندارد آقای ظریف می‌خواهد اسمش را بگذارد «مناره»، اما چرا باید این واژه انگلیسی را انتخاب کند. بعد هم می‌گویند باید کشور‌های سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا را جمع کنیم که تحت نظارت سازمان ملل متحد و آژانس عمل کنند. اما این موضوع را به‌طور صریح نمی‌گویند. من تعجب می‌کنم که دوستانی که این نظرات را مطرح می‌کنند، چرا نمی‌گویند که ما به مذاکره معتقدیم و باید کنسرسیوم باشد و چرا آن را دیپلماسی می‌گویند، بگویند مذاکره می‌خواهند تا ملت هم بدانند.

برخی از این دوستان می‌گفتند که مذاکره مانند یک چیز سیاه است، اما به مصاحبه‌های من در این چندین‌ساله توجه کنید از برجام تا الان. مذاکره، مذاکره است. مهم این است که چه کسی مذاکره‌کننده است اگر مذاکره‌کننده‌ای مانند امیرکبیر باشد، ما برنده‌ایم، اما اگر آقای حاج میرزا آقاسی و حاج میرزا حسین خان سپه‌سالار فراماسونر و اینها باشند، ما ضرر می‌کنیم.

مذاکره منطقی و با دست پر اشکالی ندارد

با وجود آقای عراقچی در راس وزارت خارجه و همچنین حضور آقای لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، ارزیابی شما از مذاکره بعد از جنگ چیست؟

عرض کردم شما می‌بینید که ما با مذاکره هیچ مشکلی نداریم. مذاکره می‌خواهیم بکنیم؛ باشد، اما مذاکره از موضع قدرت، تدبیر و منطق. آقای عراقچی به‌صراحت می‌گوید که آمریکا باید غرامت بدهد و مجازات شود. به قول آقای پزشکیان تو که می‌خواهی مذاکره کنی چرا از این غلط‌ها می‌کنی؟ مذاکره باید به گونه‌ای باشد که از این غلط‌ها دیگر نکنند. اگر این طور باشد مذاکره چه اشکالی دارد؟ اتفاقا بعد از جنگ ۱۲ روزه با اقتدار و قدرت ما و با این جنایات غزه و حمایتی که آمریکا و کشور‌های همدست آمریکا در اروپا از جنایات غزه انجام می‌دهند، معلوم است که ما محکم می‌ایستیم و می‌گوییم که یک شرط داریم. مذاکره می‌کنید برای چه؟ برای اینکه ایران را به تسلیم بکشانید یا برای اینکه منافع آمریکا را تامین کنید؟ چنین مذاکره‌ای هرگز مفید نخواهد بود. اما اگر برمی‌گردید به این مسئله که در مذاکره بنشینید و راه‌های غلط‌تان را برطرف کنید و مجازات‌هایی که باید بشوید را جبران کنید و مسائل‌تان را جبران کنید، مذاکره چه اشکالی دارد.

چهل سال آمریکا با چین جنگید. اما آمریکا دید فایده ندارد چراکه چین یک قدرت قوی است و آقای نیکسون رفت به پابوسی آقای مائو تسه تونگ. ایران هم الان قدرتمند است عیبی ندارد که آقای ترامپ مانند نیکسون بگوید من اشتباه کردم و برگردد و راه صحیح را پیش بگیرد. اگر این کار را می‌کند، قبول است. اما اگر بخواهد توطئه و فریب داشته باشد، ایران اسلامی به هیچ وجه قبول نمی‌کند.

اگر سیاست کلی ما این باشد که در مذاکره برویم منطقی و با دست پر کار کنیم و به پیروزی برسیم و منافع ایران را حفظ کنیم مذاکره اشکالی ندارد، اما اگر می‌خواهیم از موضع ضعف برویم، تبعا ایران از موضع ضعف دیگر نیازی ندارد. ایران مقتدر و ایران قوی به راحتی می‌تواند با پشتوانه ملتی که تجربه آن را نشان داد با رهبری و سیاست‌های کلی و مسئولان قوی و پاک و مسلط به راحتی مذاکره کند.

در مورد اظهار مواضع افراد نظر نمی‌دهم

نظر شما درباره اظهارات اخیر صادق محصولی چیسیت؟

من معمولاً در مورد اظهار مواضع افراد نظر نمی‌دهم. آقای محصولی دوست من است و او نظر خودش را بیان کرده است. چه دلیلی دارد که من در مورد آن بگویم «نه» یا «بله»، من عضو موتلفه اسلامی هستم. موتلفه یک حزب قوی با سابقه‌ای بیش از هفتاد سال است. این حزب با پشتوانه قوی، سلامت، پاکی و قدرت، در سی و یک استان فعالیت دارد و روابط بین‌الملل خوبی هم دارد. من فقط حرف خودم را می‌زنم و دیگر دوستان هم نظرات خود را دارند. نظرات آنها برای خودشان محترم است و برای من هم قابل احترام است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین