طی چند ماه گذشته برخی از کارگران کارخانه خزرپلاستیک به دلیل پیگیریِ حداقلیترین حقوق خود از کار اخراج شدهاند. «خزر پلاستیک» یکی از شرکتهای مهم تولیدکنندهی لوازم جانبی یک برند ایرانی است؛ شرکتی که به گفتهی کارگرانش پُرسود و پُرسابقه است، آنچنان که مدیرانِ آن، به پدر صنعت گیلان شهرت پیدا کردهاند. آنطور که کارگران میگویند، تحریمها، فروش محصولاتِ این برند ایرانی را بهتر کرده و کارخانه روز به روز رونق بیشتری گرفته است؛ سهم کارگران اما از این سود و رونق، همان حداقل حقوق ناچیز، مقداری ارزاقِ ماهانه و کار در یک فضایِ ناایمن و پر سروصدا و مواجههی مدام با دودِ سنگین پلاستیک مذاب و انواع و اقسام مواد سرطانزا است.
پیشتر در سال ۱۴۰۱ گزارشی از آمار بالای حوادث کار در این شرکت نوشتیم. در آن زمان یک لیستِ ۴۵ نفره از کارگرانِ حادثهدیدهی کارخانه به دست ما رسیده بود. لیستی موثق، که طبق گزارشات تأمین اجتماعی تنظیم شده بود. کارگران میگفتند: «شرایطِ کار در کارخانه مناسب نیست، آلودگی زیاد است و تیغی که با آن کار میکنیم دستساز و غیراستاندارد است و هر لحظه امکان وقوع حادثه وجود دارد.»
حالا بعد از سه سال برخی از کارگران این کارخانه دوباره با ما تماس گرفتهاند تا از تداومِ وضعیتِ نامطلوبِ خود بگویند: اخراج نمایندگان کارگری، مخالفت با فعالیت واقعیِ شورای اسلامی کار، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و باز هم آمار بالای حوادث کار! آنها میگویند: «در بدترین شرایط با حقوق ناچیز کار میکنیم، حادثه میبینیم، مریض میشویم و اگر اعتراض کنیم اخراج میشویم.»
کار در محیطِ ناایمن با حقوق حداقلی
یکی از کارگران، کارخانه را اینگونه توصیف میکند: «ما در سولهای با ۶۰ دستگاهِ تزریق کار میکنیم. هر دستگاه شش المنت دارد که حرارتش به ۳۰۰ درجه میرسد. دود پلاستیک مذاب باعث سوزش چشم و مشکلات تنفسی شده، صدا هم آنقدر بالاست که روی شنوایی خیلی از کارگران تأثیر گذاشته است. ما حتی از داشتنِ یک گوشیِ حفاظتی محرومیم!»
کارگران معتقدند کار در «خزرپلاستیک» سخت و زیانآور است اما بازرسان با سخت و زیانآوری همهی بخشهای کارخانه موافقت نکردهاند. کارگری میگوید: «زمانی بابتِ سختیِ کار شکایت کردیم و قرار شد بازرس بیاید و محیط کارِ ما را ببیند. آن زمان شرکت ۶ ماه به صورت نمادین اصولِ ایمنی را رعایت کرد و به ما تجهیزاتِ کار مناسب داد. حتی روزهایی که قرار بود بازرس بیاید برخی از دستگاهها را از کارخانه خارج و فعالیت برخی دیگر از دستگاهها را قطع میکردند!»
کارگرانِ کارخانه، بسته به سابقهی خود و با احتساب اضافه کار، میانگین رقمی بین ۱۸ تا ۲۳ میلیون تومان حقوق ماهانه دریافت میکنند که این رقم برای کار در فضایی با میزان بالای حوادث کار و آلودگیِ شدید بسیار ناچیز است.
بریدگیهای شدید، قطع انگشت، سرخوردگی و سوختگی با روغن، از مواردِ شایع حوادث کار در «خزر پلاستیک» است. حوادثی که گاهی کارگران را خانهنشین میکند و گاهی نیز برای همیشه از کارافتاده. آنطور که منابع خبری میگویند طی کمتر از یک سال، دست کم ۴ کارگر آسیب شدید دیدهاند.
روی دست بسیاری از کارگران کارخانه آثارِ بریدگی است و این بریدگی ناشی از کار با یک کاترِ تیز و بلند، دستساز و غیراستاندارد است. این کاتر وسیلهی اصلیِ کارِ کارگران است و سالهاست که به غیراستاندارد بودنِ آن معترض هستند. کارگران میگویند: «خانم! حتما در موردِ کاتر بنویسید…» کاتری که قرار بود جای خود را به یک وسیلهی استاندارد بدهد همچنان یکی از مهمترین وسایل کارِ کارگران است و همچنان قربانی میگیرد.
نان به قیمتِ جان/ کارگران در انتظارِ اجرای طرح طبقهبندی
یکی از کارگران میگوید: «ما اینجا نان را به قیمت جان به دست میآوریم…» سفرهی کارگران خزر پلاستیک کوچک است. آنها حداقلبگیر هستند و دریافتیشان با اضافه کار حتی نمیتواند حداقلیترین نیازهای اساسی خانواده را تأمین کند. به همین دلیل کارگران خزر پلاستیک سالهاست که به دنبال اجرای طرح طبقهبندی مشاغل هستند. آنها میگویند: «با وجود رأی دادگاه و الزام وزارت کار، کارفرما زیر بار اجرای طبقهبندی نمیرود و دریافتی ما مانند یک کارگر ساده است.»
کارگران، اجرای این طرح را بهترین راهِ افزایش متناسب حقوق خود میدانند. یکی از آنها میگوید: «اگر طرح طبقهبندی مشاغل اجرا نشود و بازنشسته شویم، مستمریمان از چیزی که امروز میگیریم هم ناچیزتر میشود. یک بازنشسته خزر پلاستیک برای سی سال سابقه کار در محیطی سخت و احتمالا با آسیبهای جسمیِ بسیار، باید حقوق پایه دریافت کند. کجای این انصاف است؟!»
کارگران پیمانکاری حق شرکت در انتخابات شورای اسلامی کار ندارند
کارگران در بسیاری از کارخانهها حتی از داشتنِ تشکلهای رسمی و قانونی محروماند. در «خزرپلاستیک» نیز تلاش برای رسیدن به تشکل شورای اسلامی کار، در نهایت به نتیجهی دلخواه کارگران منجر نشد. آنطور که آنها میگویند حدود ۷۰ درصد از کارگران با پیمانکار کار میکنند اما کارگران پیمانکاری در خزر پلاستیک از داشتن نماینده کارگری محروم هستند. آنها میگویند تنها کارگرانِ قرارداد مستقیم حق شرکت در انتخابات دارند و کارگرانِ پیمانکاری، نه میتوانند نماینده معرفی کنند و نه حتی حق شرکت در انتخابات دارند.
کارگران اخراج میشوند…
اعتراض به این وضعیت و بیان مطالبات کارگری در کارخانهی خزر پلاستیک ظاهرا عاقبت خوشی ندارد. منابع خبری ما از اخراج برخی از کارگران خبر دادهاند. یکی از کارگران میگوید: «کوچکترین اعتراض منجر به اخراج میشود؛ حتی نمایندگان کارگری هم در صورتِ پافشاری بر حقوق کارگران در امان نمیمانند و طی سالهای گذشته برخی از آنها با وجود سابقهی کار بالا اخراج شدهاند.»
قراردادهای موقت، دست کارفرمایان را برای هر گونه رفتار با کارگران باز گذاشته است. کارگران با قراردادهای چند ماهه در صورتِ خواستِ کارفرما به راحتی کنار گذاشته میشوند و حتی اگر در شرف بازنشستگی باشند، باز هم هیچ مرجع قانونی نمیتواند از آنها دفاع کند.
ترس از اخراج احتمالا بهترین راه برای ساکت نگه داشتنِ کارگران است. این بیقدرتیِ ساختاری، کارگران را در کارخانه منزوی نگه میدارد؛ آنچنان که برای حفظِ سفرهی کوچکِ خود مجبورند به هر شرایطِ کاری تن دهند و شکایت نکنند. کارگران حتی نمیتوانند برای بررسیِ شرایطِ سخت و زیانآوریِ کارِ خود اقدام کنند؛ آنها تهدید شدهاند که در صورتِ اقدام برای بازنشستگیِ سخت و زیانآور از کار بیکار خواهند شد.
صدای اعتراضِ کارگران خاموش است چون هیچ چیز در کارخانه به اندازهی سود کارفرما اهمیت ندارد. نیروی کار به عنوان مهمترین عامل تولید یا به همهی شرایط تن میدهد و یا از کارخانه اخراج میشود. این وضعیت زمانی سختتر و دردناکتر میشود که به اسم حمایت از تولید، تمام مسیرهای قانونی، رسمی و غیر رسمیِ حمایت از کارگران مسدود میشود. کارگران سفرهی کوچکشان را به بهایِ جانِ عزیزشان پُر میکنند و نصیبشان از سود و رونقِ در یک کارخانهی تولیدات داخلی، آنقدر ناچیز است که حتی زندگیِ حداقلیشان هم لنگ مانده است.