جمعه هفته گذشته، با رای منفی ۹ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد به پیشنویس قطعنامه «تداوم لغو تحریمها علیه ایران»، روند بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران به جریان افتاد و کمتر از یک هفته تا فعال شدن مکانیسم ماشه فرصت باقی مانده است؛ فرصتی که میتواند اقتصاد و سیاست ایران را وارد مرحلهای دشوار کند.
قرار است از روز شنبه ۵ مهر سال جاری، ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران بار دیگر فعال شود. این قطعنامهها طبق توافق برجام، متوقف شده بودند. نماینده فرانسه در شورای امنیت درنشست روز جمعه اعلام کرده بود که یک هفته برای همکاری ایران تا روز رسمی جریان یافتن بازگشت تحریمها باقی است.
با آغاز جلسه شورای امنیت در روز جمعه بازارهای مالی در معاملات رسمی و غیررسمی خود به شدت نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. از روز جمعه تا به امروز شاهد نوسان و افزایش قیمت دلار، سکه و طلا در بازارها بودیم و در مقابل بورس تهران روند اصلاحی را تجربه کرد. برخی از کارشناسان اقتصادی عقیده دارند که بازارها واکنشی بیش از اندازه نسبت به موضوع مکانیسم ماشه داشتهاند؛ به نوعی این رکود و رکودهای پیدرپی در بازارها قابل توجیه نیست. در مقابل برخی از کارشناسان نیز میگویند که با اجرایی شدن اسنپبک شرایط بازار وخیمتر از حال حاضر میشود.
هنوز اسنپبک به مرحله اجرایی نرسیده و قرار است از شنبه هفته پیش رو اجرایی شود. اما اجرایی شدن آن میتواند تاثیر مستقیمی بر روی اقتصاد و سیاست کشور داشته و در نهایت تمامی بازارهای مالی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از این موضوع تاثیر میپذیرند. برخی از فعالان اقتصادی عقیده دارند که واکنشهای ناشی از اسنپبک به صورت روانی و بیش از حد بوده و همین موضوع باعث میشود که اقتصاد کشور در میانمدت دچار خلل شود.
بررسیها نشان میدهد که بازگشت تحریمها میتواند بر روی بخشهای اقتصادی کشور تاثیر بسزایی داشته باشد و باعث شود بازارها روند تازهای را تجربه کنند.
البته باید به این نکته نیز توجه کرد که کشور پیش از این نیز درگیر تحریمها بوده و برای اولین بار نیست که تحریم میشویم و اقتصاد و صنایع کشور دیگر عادت دارند خود را با تحریمها وفق دهند. هر دوره با تحریمهای جدید برخی از صنایع با زیانسازی مواجه شدند، برخی ورشکست شدند، اما درنهایت توانستهاند از دام تحریم رها شوند و شرایط بهتری برای خود رقم بزنند. برخی از فعالان بازارهای مالی عقیده دارند که بازگشت مکانیسم ماشه به صورت واقعی تاثیر چندانی روی اقتصاد نخواهد داشت؛ چراکه پیش از این نیز تحریم بودهایم، اقتصاد و سیاست کشور بیشتر به صورت روانی واکنش نشان میدهد.
همانطور که گفته شد بازارها از روز جمعه تا به امروز رکود و رکودهای بسیاری را تجربه کردند. قیمت طلا رکوردشکنی کرد و رقمهای جدیدی را فتح کرد و میتوان گفت برای سرمایهگذاران قدیمی خود بازدهی بسیار خوبی رقم زد. درحال حاضر قیمت طلا رو به بالا در حال نوسان است؛ کارشناسان حوزه طلا عقیده دارند که حباب طلا بیش از حد افزایش یافته و در میانمدت شاهد کاهش حباب طلا و کاهش قیمت در این بازار خواهیم بود. قیمت طلا طی ماههای اخیر به صورت میانگین با قیمت ۶ میلیون و ۵۰۰ الی ۷ میلیون تومان در هر گرم معامله میشد و اکنون با یک جهش قابل توجهی روبهرو شده است.
مریم، صاحب یک طلافروشی میگوید: «از روز شنبه با گران شدن طلا، مشتریهای ما هم کاهش یافته و اغلب مردم نیز به دنبال طلای اجرت پایین هستند. روز شنبه مشتریان بسیار زیادی داشتم که اغلب از ترس گران شدن بیش از حد طلا به دنبال خرید بودند و روز چهارشنبه نیز تقریباً مشتریان بسیار زیادی در بازار داشتم. اکنون بیشترین مشتریان ما زوجهای جوان برای خرید حلقه یا سرویس عروسی هستند و دومین نوع مشتری نیز خانمهای خانهدار هستند که طلاهای با وزن بالا و اجرت پایین خریداری میکنند. در مقایسه با یک ماه گذشته مشتری ما نصف شده و تقریباً سایر همکاران نیز چنین وضعیتی دارند. احتمالاً تا چند هفته آینده شرایط همانند گذشته شود.»
سکه نیز همانند طلا به قله رسیده و هر روز شاهد ثبت قیمتهای جدید بر روی تابلوی معاملات هستیم. قیمت سکه امامی توانست رکورد ششماهه خود را بشکند. کارشناسان عقیده دارند که در میانمدت قیمت سکه کاهش چندانی نخواهد داشت مگر اینکه اجرای اسنپبک به تعویق بیفتد.
محسن، فروشنده طلا و سکه نیز توضیح میدهد: «ماههاست که خرید سکه امامی به صورت جدی کاهش یافته است و تنها افرادی که برای کارهای ضروری همانند مهریه یا هدیههای سنگین نیاز به پرداخت سکه تمام دارند، سکه خریداری میکنند به واسطه همین موضوع انتظار نداریم که در کوتاهمدت سکه تمام ارزان شود. اما احتمالاً به زودی سکه گرمی ارزان شود؛ چراکه از روز شنبه با گران شدن طلا و سکه مشتریان ما به صورت قابل توجهی سکه گرمی خریداری کردند و احتمالاً در این بازار کمی حباب وجود داشته باشد و با کاهش حباب قیمت سکه نیز آرام آرام کاهش خواهد یافت.»
بازار ارز، خصوصاً دلار این روزها بیش از هر بازار دیگری مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته است. قیمت دلار طی روزهای اخیر روند صعودی داشته و رکورد ماههای اخیر خود را شکسته است. قیمت این ارز پرطرفدار سقف تاریخی را درنوردید. این درحالی است که اختلاف قابل توجهی با نرخ دلار سامانه سنا وجود دارد، قیمت دلار رسمی و غیررسمی علاوه بر تحریک انتظارات تورمی، موجب حرکت بخش قابل توجهی از نقدینگی به سمت بازار ارز شده است. کارشناسان معتقدند ادامه این روند میتواند فشار مضاعفی بر سایر بازارها وارد کند و سیاستگذاران را ناگزیر به تصمیمات تازه در حوزه کنترل بازار ارز نماید.
نکته قابل توجه اینجاست که به علت سختی دریافت دلار دولتی بسیاری از افراد به دنبال خرید دلار از بازار آزاد هستند و به همین واسطه باید هزینه بیشتری پرداخت کنند. درحال حاضر فاصله زیادی میان نرخ دلار بازار آزاد و نرخ دلار دولتی وجود دارد. اما دلار دولتی تنها به کسانی داده میشود که قصد سفر به خارج از کشور را داشته باشند یا به نوعی شرایط دریافت دلار را داشته باشند و این ارز محدودیت دارد و هر فرد برای قصد تحصیل، سفر یا زیارت که ارز دولتی دریافت میکند تنها ۲۰۰۰ دلار میتواند دریافت کند، اما دلار بازار آزاد هیچ محدودیتی ندارد و فرد خریدار میتواند هر چقدر دلار که میخواهد دریافت کند.
حسین که این روزها قصد سفر تفریحی به خارج از کشور را داشت گفت: «قرار بود اواخر هفته دوم مهرماه، سفر تفریحی به خارج از کشور داشته باشیم و این روزها با بلیت دنبال دریافت ارز بودیم که بعضی از صرافیها گفتند ارز ندارند و امثال این حرفا؛ در نهایت به من گفتند با توجه به گران شدن دلار در بازار آزاد برخی از افراد ممکن است سوءاستفاده کنند و بهتر است داخل فرودگاه ارز خودمم را دریافت کنم.»
یک دلال بازار ارز گفت: «از جمعه شب من تماسهای بسیاری برای خرید دلار داشتم و با شروع شنبه بسیاری از مردم خریدار دلار بودند، اکنون تب و تاب خرید دلار در بازار تا حدودی کاهش یافته، اما همچنان بسیاری از مردم خریدار دلار هستند. در روز شنبه مشتریها بسیار زیاد هستند و حتی من مشتریای داشتم که ساعات پایانی شب دنبال دلار بود و من ارزی نداشتم و حاضر بود به میزانی بیشتر به ازای هر دلار دهد و همان شب دلار داشته باشد. بعضی اصرارها بیهوده است؛ اکنون قیمت دلار در بازار ما کمی ارزانتر شده و احتمالاً روند کاهشی باشد. اما همچنان مشتری زیاد است و کسی فروشنده نیست و همه خریدار هستند.»
بورس نیز شرایط چندان قابل توجهی ندارد. طی دو روز نخست معاملاتی یعنی شنبه و یکشنبه بورس تهران بیش از ۳/۵ درصد افت را ثبت کرد و پس از آن آرام آرام تغییر روند داد و کمی رشد نمود و به نوعی توانست شرایط بهتری را تجربه کند. شاخصکل بورس انتهای هفته گذشته روی عدد ۲ میلیون و ۶۲۹ هزار واحدی بود و در پایان معاملات روز چهارشنبه هفته جاری به عدد ۲ میلیون و ۵۲۴ هزار واحدی رسید و در نهایت بازدهی منفی ۳/۹ درصدی را ثبت نمود. البته سایر شاخصهای بازارهای سرمایه نیز شرایط خوبی نداشتند و نقدینگی حقیقی به سرعت از بازار خارح شد و از سوی دیگر نیز شاهد آن بودیم که قیمت پایانی اغلب سهمها به شدت کاهش یافت. فعالان حوزه بازار سرمایه عقیده دارند که این روند اصلاحی در بورس فعلاً ادامه خواهد یافت.
کارشناسان پیشبینی میکنند که قیمت در بازارهای طلا، ارز و سکه روند صعودی داشته باشد و احتمالاً این بازارها در کوتاهمدت و تا نیمه مهرماه بتوانند رکوردهای خود را به صورت سنگین جابهجا کنند. از سوی دیگر پیشبینی میشود میزان سرمایهگذاری در این بازارها نیز افزایش یابد؛ چراکه به گفته فعالان اقتصادی، مردم ترس از زیان و گران شدن بیشتر دارند و به همین علت در همین قیمتهای بالا به دنبال خرید هستند؛ همانند شرایطی که اکنون در بازار دلار شاهد هستیم. چند دلال بازار ارز اعلام کردهاند که میزان خرید دلار توسط مردم امروز نیز همانند روز شنبه بسیار افزایش یافته است و طلا نیز شرایط اینچنینی دارد. از سوی دیگر بورس تنها بازاری است که در این بین روند اصلاحی دارد و نمیتواند صعود کند. بنابرگذشته بازار و بررسی روندها احتمالاً در کوتاهمدت این شرایط ادامهدار باشد.
مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه یا اسنپبک بخشی از متن اصلی توافق هستهای یا همان برجام سال ۲۰۱۵ است که در قطعنامهای این توافق را تایید کرد. براساس این توافقنامه اگر ایران تعهداتش را به صورت اساسی نقض کند، امکان بازگرداندن تحریمها بدون نیاز به اجماع در شورای امنیت وجود دارد. در این صورت، هر یک از اعضای برجام میتوانند به شورای امنیت اطلاع دهند که ایران به تعهدات خود پایبند نیست و این همان اقدامی است که چندی پیش سه کشور اروپایی انجام دادند و درنهایت قرار شد مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شود.
حال پس از آن یک مهلت ۳۰ روز آغاز میشود، اگر تا پایان این مدت شورای امنیت نتواند قطعنامهای برای ادامه تعلیق تحریمها تصویب کند، همه تحریمهای پیشین شورای امنیت به صورت خودکار و بدون رایگیری احیا میشود که در این روند هیچیک از کشورهای دارای حق وتو همانند روسیه و چین نمیتوانند مانع بازگشت تحریمها شوند.
بازگشت تحریمهای سازمان ملل به معنای احیای کامل شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران است که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ تصویب شدند و دامنه گستردهای از محدودیتها را در برمیگیرند. تحریمهای سازمان ملل متحد، مندرج در قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵، ۱۸۸۷ و ۱۹۲۹، دامنهای از محدودیتها از برنامه هستهای و موشکی تا حملونقل و کشتیرانی را در بر میگیرد که جزئیات هر یک در ادامه آمده است.
در اولین سال یعنی ۲۰۰۶ شورای امنیت قطعنامه ۱۶۹۶ را تصویب کرد که بر اساس آن از ایران خواسته شد غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، در غیر این صورت با تحریمهای احتمالی دیپلماتیک یا اقتصادی روبهرو خواهد شد.
شورای امنیت در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۶ برای وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به پایان غنیسازی اورانیوم قطعنامه ۱۷۳۷ را به رای گذاشت که البته برخی از بندهای آن بر اثر فشار روسیه و چین تعدیل شد و در نهایت ۱۵ کشور عضو شورا به آن رای مثبت دادند. همه دولتها موظف شدند فروش، عرضه یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم این اقلام به ایران را ممنوع کنند. این موارد شامل تجهیزاتی بود که میتوانست در غنیسازی اورانیوم، بازفرآوری پلوتونیوم یا فعالیتهای آب سنگین به کار رود. قطعنامه ۱۷۳۷ نخستین محدودیتهای مالی را وضع کرد که شامل انسداد داراییها و منابع اقتصادی برخی اشخاص و نهادها و ممنوعیت تامین وجوه یا منابع برای آنها بود.
در ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، شورای امنیت سازمان ملل متحد با اجماع کامل ۱۵ عضو دائم و غیردائم، قطعنامه ۱۷۴۷ را علیه ایران تصویب کرد. در این قطعنامه از تمامی کشورهای جهان خواسته شد همکاری خود با شرکتهای ایرانی فعال در حوزه انرژی هستهای را محدود کنند.
قطعنامه ۱۸۰۳ محدودیتهای مالی را گسترش داد. در بند ۹ دولتها به «هوشیاری ویژه» در اعطای حمایتهای مالی عمومی برای تجارت با ایران، از جمله اعتبارات و بیمههای صادراتی، فراخوانده شدند تا این منابع به فعالیتهای هستهای حساس یا توسعه وسایل حمل سلاح هستهای منجر نشود. بند ۱۰ این قطعنامه نیز بر لزوم نظارت بر تعامل موسسات مالی با بانکهای ایرانی، بهویژه بانک ملی و بانک صادرات و شعب یا شرکتهای وابسته به آنها، تاکید کرد. هدف این بود که شبکه بانکی ایران نتواند از حمایتهای مالی بینالمللی برای پیشبرد فعالیتهای هستهای یا موشکی استفاده کند.
شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ۱۸۳۵، با اشاره به گزارش تازه محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تأکید داشت ایران غنیسازی اورانیوم را متوقف نکرده است، از تهران خواست بیدرنگ و بهطور کامل به مفاد قطعنامههای پیشین این شورا و درخواستهای شورای حکام آژانس برای تعلیق برنامه هستهای خود عمل کند.
در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ میلادی، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۱۹۲۹ را علیه ایران تصویب کرد که در پی آن دامنه و شدت تحریمها علیه تهران افزایش یافت. این قطعنامه بر پایه سه قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی تدوین شد و اقدامات تازهای را برای اعمال فشار تحریمی دربرگرفت. شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ۱۹۲۹ فراتر رفت و سرمایهگذاری ایران در فعالیتهای چرخه سوخت هستهای یا فناوریهای موشکی در خارج از کشور را هم ممنوع کرد.
تمامی این قطعنامهها به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقتصاد و شبکه بانکی کشور را تحت تاثیر قرار دادند، حتی در بلندمدت باعث شدند که بازارها دچار تنش و نوسانهای سنگین شوند. البته در برخی از موارد این نوسانها منفی و زیانبار بود که در این بازارها باقی ماند.
افزایش هزینهها با مکانیسم ماشه
محمد خبریزاد، کارشناس بازارهای مالی گفت: فعالسازی احتمالی مکانیسم ماشه طی روزهای آینده، بار دیگر فضای اقتصادی و بازارهای مالی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. دو سناریوی عمده میتوان برای اثرات این رویداد بر اقتصاد ایران متصور شد؛ یکی بدبینانه و دیگری متعادلتر. نظریه نخست بر این اساس است که اجرای مکانیزم ماشه به شکل جدی، به اقتصاد کشور ضربه سنگینی وارد خواهد کرد. در این سناریو، تجارت خارجی، درآمدهای ارزی و بخشهای کلیدی اقتصاد تحت فشار قرار میگیرند و زنجیرهای از آثار منفی در داخل شکل میگیرد.
وی توضیح داد: نظریه دوم تأکید میکند که تحریمهای عمده پیشتر از سوی آمریکا اعمال شده و اروپا نیز در همین مسیر حرکت کرده است؛ در نتیجه، اضافهشدن محدودیتهای جدید، تفاوت چشمگیری در شرایط موجود ایجاد نمیکند. حتی چین و روسیه نیز در دوره اخیر از سیاستهای محدودکننده آمریکا تا حدی پیروی کردهاند. با این حال، پذیرش این فرض به معنی نبود اثرات جانبی نیست و فعالسازی مکانیزم ماشه دستکم هزینههای مبادلات را در بخشهای مختلف افزایش خواهد داد.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: صرفنظر از اینکه کدام سناریو محقق شود، اجماع بر سر یک نکته وجود دارد؛ انتظارات تورمی افزایش خواهد یافت. این فرآیند معمولاً ارتباط مستقیمی با رشد نرخ دلار در بازار آزاد دارد. سرعت و دامنه این رشد، بهویژه به حجم صادرات نفت وابسته خواهد بود و ممکن است میزان صادرات نفت تغییر کند و همچنین میتواند آینده هزینه ورودی نفتی کشور را نیز به صورت قابل توجهی تغییر دهد.
وی ادامه داد: اگر فروش نفت کاهش شدیدی نداشته باشد، نرخ دلار متناسب با تورم پیشبینیشده تغییر خواهد کرد. در این شرایط، صندوقهای طلا نیز با رشد مواجه میشوند. اما اگر سناریوی بدبینانه محقق شود و صادرات نفت افت محسوس داشته باشد، آنگاه سرعت جهش دلار بیشتر شده و اثرات آن در بازار سکه و طلا به شکل رشد سریع و پرشتاب، همراه با خطر تورم افسارگسیخته، آشکار میشود.
خبریزاد با اشاره به معاملات بازار سهام گفت: بورس تهران در ماههای اخیر، عملاً همه فرضهای خود را بر وقوع مکانیزم ماشه بنا کرده و از نظر شاخصهای بنیادی و تکنیکال به یکی از پایینترین سطوح ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر رسیده است. نسبتهای مهم همچون P/E و P/S و ارزش بازار در محدودههای تاریخی کف قرار دارند.
وی افزود: با این حال، افزایش نرخ دلار بهویژه در سامانه نیما یا توافقی میتواند فروش شرکتها را بالا ببرد، هرچند ممکن است حاشیه سود تحت فشار هزینهها کاهش یابد. اثر تورمی رشد ارز، دیر یا زود در فروش و ارزشگذاری شرکتها منعکس خواهد شد و در نهایت میتواند بورس را به مسیر صعودی بازگرداند.
این کارشناس بازارهای مالی اظهار کرد: با وجود این، دستیافتن به بازدهی دلاری در بازار سرمایه دشوارتر از پیش خواهد بود. مگر آنکه ریسک ژئوپلیتیکی بزرگ یا بحران تازهای رخ دهد، افت سنگین شاخصها محتمل نیست، اما برای شروع رشد، بازار نیازمند محرکهای جدی است.
وی تاکید کرد: آمارهای اخیر نشان میدهد نرخ دلار پس از تنشهای جنگ ۱۲ روزه، روندی افزایشی داشته است. با شدت گرفتن اخبار مربوط به مکانیزم ماشه، دلار قله قیمتی جدیدی را فتح کرد. خبریزاد تشریح کرد: همزمان، بازار سکه و طلا سقفهای تاریخی جدیدی را ثبت کرده و حجم قابلتوجهی از نقدینگی به صندوقهای طلا وارد شده است. در دو هفته اخیر، رفتار سرمایهگذاران نشان میدهد بخش بزرگی از جامعه بهدنبال پوشش ریسک و حفظ ارزش دارایی خود در برابر تورم احتمالی، به سمت داراییهای امنتر حرکت کردهاند و احتمالاً این روند و حرکت تا مدتی ادامهدار باشد.
این کارشناس بازارهای مالی توضیح داد: تنها بازاری که واکنش منفی نشان داده، بازار سرمایه بوده است. کاهش کوتاهمدت شاخصها با توجه به ماهیت و شرایط فعلی بورس قابل دفاع است، اما پیشبینی میشود این واکنش بیش از حد پایدار نماند. معمولاً بورس با تاخیر زمانی نسبت به بازار ارز و طلا واکنش نشان میدهد؛ بنابراین، با تثبیت نرخهای بالاتر دلار، احتمال جبران ضعفها و حرکت رو به بالا وجود دارد، هرچند این مسیر با چالشهایی همراه خواهد بود.
خبریزاد در نهایت گفت: فعالسازی مکانیزم ماشه، چه با آثار سنگین و چه با پیامدهای محدود، یک نقطه عطف دیگر در اقتصاد ایران محسوب میشود. افزایش نرخ دلار و تورم تقریباً قطعی است؛ بخش بزرگی از سرمایهها به سمت بازارهای طلا، سکه و ارز حرکت کردهاند و بورس در کف تاریخی خود چشمبهراه محرکهای رشد است. در صورت نبود ریسکهای بزرگتر و جنگ، بازار سرمایه میتواند از فرصت تورمی برای بازگشت استفاده کند، اما این بازگشت ضامن کسب سود دلاری نخواهد بود.
منبع: هممیهن/ رقیه ندایی