پرونده منتظر محمد، هافبک عراقی استقلال که البته هیچوقت فرصت بازی برای این تیم پیدا نکرد، یکی از تازهترین نمونههای بیتوجهی باشگاههای ایرانی به مکاتبات رسمی بازیکنان در فیفاست. در این پرونده، استقلال به دلیل ثبتنکردن بازیکن و بیپاسخ گذاشتن نوتیسهای رسمی، مقصر اصلی فسخ شناخته شد و حالا باید غرامت پرداخت کرده و دو پنجره نقلوانتقالاتی را از دست بدهد.
این حکم در حالی صادر شد که فسخ قرارداد از سوی خود بازیکن انجام شده بود، اما فیفا با استناد به قصور باشگاه در ثبت نام، عدم پاسخ به اخطارها و محروم کردن بازیکن از حق تمرین و بازی، استقلال را مقصر شناخت. به گفته عادل عابدجوی، وکیل حقوقی، این پرونده نمونهای روشن از ناآگاهی باشگاهها نسبت به روند مکاتبات رسمی و نوتیسهای فیفایی است که در نهایت هزینههای سنگینی به دنبال دارد.
منتظر محمد پس از پایان قرارداد قرضیاش با مس رفسنجان باید به استقلال بازمیگشت. در عمل، اما باشگاه او را نه تنها در فهرست بازیکنان ثبت نکرد، بلکه حتی اجازه تمرین نیز به او نداد. این وضعیت نخستین جرقه اختلاف را روشن کرد.
بازیکن در ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ نامهای رسمی به استقلال ارسال کرد و اعتراض خود را به ثبتنشدن و عدم اجازه تمرین اعلام نمود. باشگاه پاسخی به این اخطار نداد. دو هفته بعد، در ۱۱ شهریور، منتظر محمد بار دیگر اخطار رسمی داد و این بار ۴۸ ساعت به استقلال مهلت داد که وضعیت او را روشن کند. باز هم پاسخی دریافت نشد و سرانجام در ۱۳ شهریور او قراردادش را فسخ کرد.
چرا فیفا استقلال را مقصر شناخت؟
در ظاهر، فسخ قرارداد از سوی بازیکن انجام شده است. اما اتاق حل اختلاف فیفا در رسیدگی خود تصریح کرد که دلیل اصلی فسخ، کوتاهی استقلال در ثبت بازیکن و بیپاسخ گذاشتن اخطارهای او بوده است. فیفا بارها در آرای مشابه تأکید کرده که ثبتنشدن بازیکن به معنای محرومکردن او از حق بنیادین مشارکت در مسابقات است.
این امر نقض جدی قرارداد محسوب میشود و به بازیکن حق میدهد قرارداد را با جهت موجه فسخ کند؛ بنابراین هرچند فسخ روی کاغذ توسط بازیکن صورت گرفته، اما در منطق حقوقی فیفا، مسئولیت این فسخ متوجه استقلال است.
به عبارت دیگر کوتاهی باشگاه در انجام وظایف خود موجب شد بازیکن ناگزیر به فسخ شود و این امر معادل فسخ غیرموجه از سوی باشگاه تلقی گردید.
اهمیت نوتیس و سکوت باشگاهها
این پرونده بهخوبی نشان داد که بیتوجهی باشگاههای ایرانی به نامههای رسمی بازیکنان (که در ادبیات فیفا «نوتیس» نامیده میشود) چه تبعات سنگینی دارد.
در نگاه بسیاری از مدیران سکوت یا بیپاسخگذاشتن چنین مکاتباتی به معنای بیاعتنایی به ادعاهای بازیکن است، اما در حقوق فیفا، همین سکوت قرینهای بر کوتاهی باشگاه به شمار میآید.
همین بیپاسخی استقلال در برابر دو نوتیس منتظر محمد، در کنار عدم ثبت او، اساساً دلیل صدور حکم به سود بازیکن شد.
شباهت با پرونده امانوف و سیلوا
این وضعیت بیارتباط با پروندههای گذشته استقلال نیست. پیشتر در پروندههایی، چون امانوف و سیلوا نیز فیفا باشگاه را به این دلیل مقصر شناخت که رفتار و بیتوجهی استقلال شرایطی ایجاد کرده بود که بازیکن چارهای جز فسخ نداشته باشد.
در هر سه پرونده، فسخ در ظاهر از سوی بازیکن اعلام شد، اما ریشه اختلاف، عملکرد استقلال و نقض تعهدات قراردادی باشگاه بود.
تفاوت با پروندههای فسخ مستقیم باشگاه
البته باید میان این نوع فسخ و پروندههایی مثل ارسلان مطهری یا مهرداد محمدی تفاوت قائل شد.
در ماجراهای اخیر، باشگاه مستقیماً اقدام به ارسال نامه فسخ کرد و به همین دلیل بهطور واضح فسخ غیرموجه از سوی باشگاه رخ داد.
اما در پرونده منتظر محمد، استقلال هیچ نامهای ارسال نکرد، بلکه با بیعملی و بیتوجهی شرایطی را رقم زد که بازیکن خود به سمت فسخ رفت. در نهایت اما، نتیجه یکسان بود: مسئولیت فسخ غیرموجه به حساب استقلال نوشته شد.
پرونده منتظر محمد نشان میدهد که چگونه کوتاهیهای ساده، از ثبتنکردن بازیکن تا بیپاسخگذاشتن نوتیسها، میتواند به بحرانی بزرگ ختم شود. فیفا در چنین شرایطی جانب بازیکن را میگیرد و مسئولیت را بر عهده باشگاه میگذارد.
این درست همان چرخهای است که بارها استقلال را در پروندههای بینالمللی گرفتار کرده و حالا دوباره با مجازاتی سنگین به سراغ این باشگاه آمده است.