خلاف آنچه که برخی بازیکنان پا به سن گذاشته و در حقیقت تمام شده -که هنری جز نشستن روی نیمکت و بستن قراردادهای میلیاردی ندارند- سعی در اطلاق آن به جامعه دارند، فوتبال ایران سرشار از بازیکنان جوان و استعدادهایی است که با اندکی توجه میتوانند به بالاترین سطوح در دنیا برسند.
این فصل سوای تیمهایی مثل فجر یا آلومینیوم که همواره روی کاکل جوانها چرخیدهاند، تیمهایی، چون پیکان، خیبر یا شمس آذر نیز هستند که هر هفته بیشتر از قبل به جوانان خود میدان میدهند. آنقدر کار این جوانان درخشان بوده که حالا میبینیم تیمهای بزرگ و مدعی نیز به جوانان اعتماد میکنند. سپاهان، آریا شفیعدوست را فیکس میگذارد و در فولاد، ۳ یا ۴ بازیکن زیر ۲۰ سال هر هفته بازی میکنند. پرسپولیس به براجعه میدان میدهد و استقلال به قلی زاده!
تیمی که با هزینههای سنگین، بیشترین ستاره خارجی را خرید، اما در دو بازی آخر خود در آسیا مقابل المحرق و در لیگ برتر مقابل چادرملو، دل به جوانی بست که هنوز ۱۹ ساله نشده است!
اسماعیل قلیزاده مقابل المحرق در دقیقه ۸۶ به میدان آمد و در همان دقایق اندک آنقدر امیدوار کننده بود که این بازی ساپینتو او را در دقیقه ۵۹ به جای آزادی به میدان فرستاد. مهاجمی که سوای انرژی جوانی و انگیزه فراوان برای درخشش در تیم بزرگ، هم قدرت سرزنی دارد و هم با هر دو پا شلیکهایی سنگین به سمت دروازه حریف داشت.
با حضور سحرخیزان و قلیزاده -که هر دو همزمان وارد میدان شدند- خط حمله استقلال جانی تازه گرفت و ورق بازی برگشت. چادرملو که تا آن موقع تمام منافذ نفوذ استقلال را بسته بود، مقابل این جوانان تازه نفس به دفاع صرف رو آورد و خوش شانس بود که شلیک قلیزاده و قیچی سحرخیزان دروازه ماردن را باز نکرد.
حضور همزمان این دو ستاره تیم ملی جوانان و امید کشورمان ناخودآگاه باعث مقایسه بین آنها شد. قلیزاده امروز، همان سحرخیزان سه سال قبل در هوادار تهران است که آنقدر خوش درخشید که مورد توجه تیمهای بزرگ قرار گرفت. دو سال قبل او راهی گل گهر شد و آنجا هم زیر نظر مربی یونانی -اوزینیدیس- به بهترین مهاجم تیمش تبدیل شد.
اما سال قبل با یک اشتباه و سودای لژیونر شدن، به همان مسیری رفت که خیلی از استعدادهای جوان ما را از بین برد. خوشبختانه استقلال امسال به داد او رسید و او را از گرداب روسیه نجات داد و حالا حضور او پیش چشم قلیزاده، میتواند بزرگترین سرمشق برای این پدیده جوان باشد.
اینکه فعلاً باید تمرین و تلاش کند تا به ترکیب اصلی استقلال برسد. سپس جای خود را محکم کرده و به تیم ملی فکر کند و ان وقت سر فرصت، به اروپا برود وگرنه به سرنوشت حسینزاده در همین استقلال ستاره لیگ شد و همین سحرخیزان، دچار خواهد شد و با سرخوردگی باید برگردد و از صفر شروع کند.