کد خبر: ۱۰۱۹۳۲۸
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
بازخوانی آرمانها؛

شکاف نابرابری، زخمی بر پیکر عدالت اجتماعی

از منظر تعلیمات انسانی و اجتماعی، عدالت نه به‌معنای مساوات مطلق، بلکه به‌معنای فراهم کردن زمینه‌های برابر برای رشد انسان‌هاست. هر فرد باید بتواند از نقطه‌ای منصفانه آغاز کند و با کوشش خود به جایگاه بالاتری برسد. اما وقتی امکانات در دست گروهی محدود متمرکز می‌شود و دسترسی به فرصت‌ها تابع ثروت و نفوذ می‌گردد، عدالت به شعاری بی‌اثر بدل می‌شود.
شکاف نابرابری، زخمی بر پیکر عدالت اجتماعی
آفتاب‌‌نیوز :

دیاکو عزیزی- فاصله طبقاتی در ایران امروز، از مهم‌ترین چالش‌های اجتماعی و اخلاقی است که نه‌تنها بنیان عدالت اقتصادی را تضعیف کرده، بلکه پیوند‌های انسانی و اجتماعی را نیز تحت فشار قرار داده است. شکافی که در گذشته صرفاً در سطح درآمد و دارایی دیده می‌شد، اکنون در کیفیت زندگی، فرصت‌های آموزشی، سلامت، مسکن و حتی احساس امید به آینده بازتاب یافته است. این نابرابری، در تعارض با آموزه‌های انسانی و اجتماعی‌ای است که بر برابری، انصاف و همبستگی تأکید دارند.

در تمامی مکاتب فکری، از تعالیم ادیان الهی گرفته تا نظریات جدید علوم اجتماعی، عدالت به‌عنوان پایه تعادل جامعه شناخته می‌شود. در نگاه انسانی، جامعه زمانی سالم است که افراد بتوانند متناسب با تلاش و استعداد خود رشد کنند، نه آنکه شرایط خانوادگی، جغرافیایی یا طبقاتی سرنوشت آنان را رقم بزند. در واقع، نابرابری بیش از آنکه اقتصادی باشد، نوعی نابرابری در «فرصت» است و همین مسئله، اعتماد و احساس تعلق اجتماعی را کاهش می‌دهد.

مقایسه‌ای میان جامعه سالم و جامعه مبتلا به شکاف طبقاتی نشان می‌دهد که در جامعه سالم، فرصت‌ها بر اساس شایستگی توزیع می‌شوند و احساس عدالت در میان مردم وجود دارد. چنین جامعه‌ای دارای نظام آموزشی فراگیر، بازار کار شفاف، و سازوکار حمایتی متوازن است. در مقابل، جامعه‌ای که نابرابری در آن گسترده می‌شود، گرفتار چرخه‌ای معیوب از فقر، ناامیدی و بی‌اعتمادی خواهد شد؛ جایی که حتی تلاش نیز تضمینی برای موفقیت نیست.

از منظر تعلیمات انسانی و اجتماعی، عدالت نه به‌معنای مساوات مطلق، بلکه به‌معنای فراهم کردن زمینه‌های برابر برای رشد انسان‌هاست. هر فرد باید بتواند از نقطه‌ای منصفانه آغاز کند و با کوشش خود به جایگاه بالاتری برسد. اما وقتی امکانات در دست گروهی محدود متمرکز می‌شود و دسترسی به فرصت‌ها تابع ثروت و نفوذ می‌گردد، عدالت به شعاری بی‌اثر بدل می‌شود.

راه برون‌رفت از این وضعیت، در اصلاحات ساختاری و فرهنگی نهفته است. از یک‌سو باید نظام مالیاتی و توزیع منابع به‌گونه‌ای طراحی شود که شکاف درآمدی کاهش یابد و از سوی دیگر، فرهنگ کار، مسئولیت‌پذیری و ساده‌زیستی تقویت گردد. تقویت آموزش عمومی، حمایت از کارآفرینی در مناطق محروم، و نظارت شفاف بر تخصیص منابع می‌تواند گام‌های مؤثری در این مسیر باشد.

در نهایت، جامعه‌ای انسانی و سالم، جامعه‌ای است که در آن ثروت و قدرت ابزار خدمت به انسان باشند، نه معیار ارزش او. اگر نابرابری مهار نشود، فاصله طبقاتی دیر یا زود به فاصله اخلاقی و فرهنگی نیز بدل خواهد شد. برابری فرصت‌ها، نه تنها خواسته عدالت‌جویان، بلکه شرط بقای هر جامعه‌ای است که می‌خواهد پایدار، اخلاقی و انسانی بماند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین