
دیاکو عزیزی- حذف چهار صفر از پول ملی، اقدامی که در نگاه نخست ساده و نمادین به نظر میرسد، از دیرباز به عنوان یکی از ابزارهای اصلاح اقتصادی در کشورهای با تورم بالا مطرح بوده است. این تغییر، از منظر روانی، میتواند حس ارزش پول را برای مردم تقویت کند و معاملات روزمره را سادهتر نماید. به جای آنکه هر خرید و فروش با اعداد میلیاردی و هزار میلیاردی انجام شود، واحدهای کوچکتر و قابل درکتر جایگزین میشوند.
با این حال، اثر واقعی حذف صفرها فراتر از جنبه روانی است و باید با دقت اقتصادی سنجیده شود. از فواید احتمالی میتوان به کاهش هزینه چاپ اسکناسهای بزرگ، تسهیل حسابداری و سادهسازی عملیات بانکی اشاره کرد. همچنین، در کوتاهمدت میتواند اعتماد مردم به ثبات پول ملی را تقویت کند و تا حدی تورم روانی را مهار نماید.
اما هزینهها و چالشها نیز قابل چشمپوشی نیستند. اگر زیرساختهای اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی اصلاح نشده باشند، حذف صفرها تنها یک تغییر ظاهری است که هیچ تاثیری بر تورم، نقدینگی یا تولید ملی ندارد. اجرای نادرست این طرح میتواند موجب سردرگمی در معاملات، افزایش هزینههای سیستمهای بانکی و نرمافزاری و حتی کاهش اعتماد عمومی شود.
در واقع، حذف صفرها یک اقدام نمادین است و ارزش واقعی آن تنها زمانی محقق میشود که با اصلاحات ساختاری در نظام مالی، مدیریت نقدینگی و کنترل تورم همراه باشد. بدون این اقدامات مکمل، چهار صفر کمتر در پول ملی، تاثیری پایدار بر اقتصاد نخواهد داشت و صرفاً عددها کوچکتر خواهند شد.
نتیجهگیری آن است که این اقدام میتواند یک گام مثبت در جهت روانسازی معاملات و تقویت اعتماد عمومی باشد، ولی تضمینی برای بهبود واقعی اقتصاد کشور ندارد. موفقیت آن، وابسته به اصلاحات کلان اقتصادی و سیاستهای دقیق پولی و مالی است.