هرکدام از نوشتههای دولتآبادی از منظری قابل بررسی هستند. رمانهای او ازجمله معروفترین و درعینحال مهمترین رمانهای تاریخ معاصر ادبیات فارسیاند.
جای خالی سُلوچ
رمان جای خالی سلوچ داستان زنی به نام مرگان است که شوهرش سلوچ ناگهان و بیهیچ توضیحی ناپدید میشود و او تنها میماند با سه فرزند و زندگی سخت روستایی که یکباره همه بار آن روی دوش او میافتد. مرگان ناچار است با فقر، فشار اجتماعی، نگاههای سنگین مردم، فروپاشی تدریجی خانواده و سنگینی مسئولیتهایی که هیچکس با او شریک نمیشود، دستوپنجه نرم کند. در نبود سلوچ، روابط خانوادگی یکی یکی میلغزند، پسرها هرکدام به راهی افراطی یا بیپایدار کشیده میشوند و مرگان در میان این آشوب بیرونی و درونی، تلاش میکند عزت نفس و شرافت انسانی خود را حفظ کند.
رمان طریق بسمل شدن
رمان طریق بسمل شدن اثر محمود دولتآبادی روایتی چندلایه و شاعرانه از جنگ است؛ اما نه روایت مستقیم نبرد، بلکه روایت وضعیت انسان در لحظههای تعلیق میان مرگ و زندگی. داستان از نقطه دید چند صدا و چند ذهن شکل میگیرد؛ انسانهایی که در یک موقعیت جنگی گرفتار شدهاند و مرگ در فاصله چند قدمی آنها ایستاده و آنها در دل تاریکی، خاکریز، اضطراب و انتظار، میان امید و یأس، به بازخوانی معنای بودن و ادامه دادن میپردازند.
سلوک
رمان سلوک داستان نقاشی به نام یوسف است که در میانسالی، پس از سالها تجربه، شکست، عشق، و سرگردانی، تصمیم میگیرد مسیر تازهای برای زندگی و معنا پیدا کند؛ مسیری درونی و شخصی که به جای وضوح بیرونی، بیشتر بر کشف باطن، هویت، آگاهی و رابطه انسان با زمان و حافظه تکیه دارد. یوسف در رفتوآمد میان گذشته و اکنون، میان واقعیت و خیال، میان عشق و فقدان، تلاش میکند معنای بودن و زیستن را از نو بفهمد. رابطه او با «بهار» یکی از کانونهای ذهنی و احساسی اوست؛ رابطهای که بیشتر از آنکه روایتی مستقیم باشد، تبدیل به محرکی برای تأمل، مکاشفه و بازاندیشی میشود.
روزگار سپریشده مردم سالخورده
رمان روزگار سپریشده مردم سالخورده، سهگانهای حجیم است که تاریخ و زندگی مردم روستایی و طبقات پایین ایران را در بستر چند دهه تحول اجتماعی روایت میکند. این اثر، هم سرگذشت انسانهایی است که در دل زندگی روزمره، کار و رنج و سنت، سالخورده میشوند و هم سرگذشت جامعهای است که از دل همان زندگی، دگرگونیهای سیاسی و اجتماعیاش را تجربه میکند.
کلیدر
رمان کلیدر محمود دولتآبادی یک اثر حماسی بلند است که زندگی، رنج و مبارزه مردمان روستایی خراسان را در بستر سالهای پرآشوب سیاسی و اجتماعی ایران روایت میکند. محور اصلی داستان، خانوادهای کُرد است که درگیر تضادهای قدرت محلی، ناامنی اجتماعی، بیعدالتی و فشار نیروهای حکومتی میشوند.