دیاکو عزیزی- هیچ اقتصاددان یا متخصص انرژی تردید ندارد که تداوم قیمت بنزین ۱۵۰۰ تومانی و گازوئیل ۳۰۰ تومانی، با هیچ منطق اقتصادی یا مدیریتی سازگار نیست. این قیمتها سالهاست موجب مصرف بیرویه، قاچاق گسترده و اتلاف منابع ملی شدهاند. اما در سوی دیگر، جامعه نیز دیگر تاب تصمیمهای خلقالساعه، بیمقدمه و فاقد پشتوانه کارشناسی را ندارد. اصلاح نظام انرژی و منابع کشور ضرورتی انکارناپذیر است، اما نه با تصمیمهایی مقطعی و واکنشی.
واقعیت آن است که آشفتگی در سیاستگذاری انرژی و آب، امروز در همهی ابعاد زندگی مردم خود را نشان میدهد. قطعی برق در تابستان، افت فشار و کمبود گاز در زمستان، و اکنون زمزمهی جیرهبندی آب در شهرهای بزرگ، نشانههای روشن مدیریت غیرعلمی و ناهماهنگ در این حوزهاند. هیچیک از این بحرانها ناگهانی رخ ندادهاند؛ همه نتیجهی سالها بیبرنامگی، غفلت از آیندهپژوهی، و ناهماهنگی بین دستگاههای مسئول هستند.
اصلاح واقعی زمانی ممکن است که تصمیمها بر پایهی داده، پژوهش و تحلیل علمی اتخاذ شوند. جهان نشان داده است که سیاستگذاری موفق در انرژی و آب، بر چهار پایه استوار است: برنامهریزی بلندمدت و مرحلهبندیشده، طراحی سیاستهای جبرانی برای اقشار آسیبپذیر، شفافسازی محل هزینهکرد درآمدهای حاصل از اصلاح قیمتها، و گفتوگوی صادقانه با مردم. وقتی جامعه بداند چرا تصمیمی گرفته میشود و عایدی آن چگونه به رفاه جمعی بازمیگردد، همراهی خواهد کرد.
آنچه امروز بیش از قیمت پایین سوخت یا آب کشور را فرسوده کرده، بیاعتمادی به فرآیند تصمیمسازی است. مردم نمیدانند پشت هر تصمیم چه مطالعهای بوده، چه نهادی مسئول آن است، و درآمدهای ناشی از افزایش قیمتها دقیقاً به چه حوزههایی اختصاص مییابد. این ابهام، هر اصلاحی—حتی اگر درست باشد—را در نگاه جامعه به تهدیدی اقتصادی تبدیل میکند.
اصلاح سیاست انرژی و آب پیش از هر چیز، به شجاعت توضیح دادن نیاز دارد. باید از نگاه بخشی، تصمیمهای واکنشی و روزمرگی فاصله گرفت و به سمت حکمرانی علمی، یکپارچه و شفاف حرکت کرد. آیندهی مدیریت منابع کشور، نه در اعلام قیمتهای جدید یا جیرهبندیهای موقت، بلکه در ایجاد نظامی علمی و پاسخگو رقم خواهد خورد. تا زمانی که تصمیمها بدون نقشه و بدون گفتوگو اتخاذ میشوند، هر روز شاهد زمزمهای تازه، تصمیمی ناگهانی و بحرانی دیگر خواهیم بود