در ادامه این مطلب آمده است: رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، هشدار داده است که اگر تا ماه دسامبر بارندگی صورت نگیرد، دولت باید در تهران سهمیهبندی آب را آغاز کند.
پزشکیان در ششم نوامبر اعلام کرد: «حتی اگر نظام سهمیهبندی را اجرا کنیم و باران نبارد، اصلاً آبی نخواهیم داشت. مردم مجبور خواهند شد تهران را تخلیه کنند.»
این اظهارات با انتقاد شدید رسانههای ایران و کاربران شبکههای اجتماعی روبهرو شد؛ زیرا تخلیهی تهران اقدامی بسیار دشوار، یا حتی ناممکن دانسته میشود. بسیاری این سخنان را «بیانی تند» برای نشان دادن عمق بحران و دعوتی برای صرفهجویی و جلوگیری از اسراف توصیف کردند.
غلامحسین کرباسچی، شهردار پیشین تهران، این ایده را «شوخی» خواند و گفت: «تخلیهی تهران اصلاً منطقی نیست.»
گزارشهای رسانههای داخلی نشان میدهد بحران آب در تهران و سراسر ایران رو به تشدید است و در کنار مشکلات اقتصادی، فشار فزایندهای بر مردم وارد میکند. در نقاط مختلف کشور، از آپارتمانهای برجهای تهران گرفته تا شهرهای کوچک، شرایط آب بهسرعت رو به وخامت است.
در آستانهی خشکی کامل
وقتی آب واحد مسکونی مهناز در شرق تهران هفته گذشته قطع شد، هیچ هشدار قبلی دریافت نکرده بود. او به رویترز گفت: «حدود ساعت ۱۰ شب آب رفت و تا ۶ صبح نیامد.» او که پمپ یا مخزن آب نداشت، مجبور شد همراه با دو فرزندش صبر کند و از آب بستهبندی شده برای مسواک زدن و شستن دست استفاده کند.
شرکت ملی آب و فاضلاب ایران گزارشهای مربوط به سهمیهبندی رسمی آب در تهران را تکذیب کرده، اما کاهش شبانهی فشار آب را تأیید کرده است؛ فشاری که در برخی مناطق به صفر میرسد.
در ماه ژوئیه نیز، پزشكيان نسبت به مصرف بیشازحد هشدار داده بود؛ در حالی که شرکت آب اعلام کرده بود ۷۰ درصد ساکنان تهران بیش از الگوی تعیین شده (۱۳۰ لیتر در روز) مصرف میکنند.
ایرانیها در سالهای اخیر بارها با کمبود برق، گاز و آب در دورههای اوج مصرف روبهرو بودهاند. شهلا، معلم ۴۱ ساله و مادر سه فرزند، گفت: «هر روز یک مشکل جدید داریم. یک روز آب نیست، روز بعد برق نیست. حتی پول کافی برای زندگی نداریم. اینها نتیجهی سوءمدیریت است.»
پایتخت بهطور کامل وابسته به پنج سد است که از رودخانههای اطراف تغذیه میشوند، اما میزان ورودی بهشدت کاهش یافته است. بهزاد پارسا، رئیس شرکت آب منطقهای تهران، اعلام کرد که حجم ذخیرهی آب نسبت به سال گذشته ۴۳٪ کاهش یافته است و سد امیرکبیر تنها ۱۴ میلیون مترمکعب آب دارد، یعنی ۸٪ ظرفیت.
او افزود که مجموع ذخایر سدهای تهران که پیشتر به ۵۰۰ میلیون مترمکعب میرسید، اکنون به ۲۵۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته است و در صورت ادامهی مصرف کنونی، ممکن است ظرف دو هفته تمام شود.
سال گذشته، میزان بارندگی در ایران ۴۰٪ کمتر از میانگین ۵۷ ساله بوده است. پیشبینیها نشان میدهد شرایط خشکسالی تا دسامبر ادامه خواهد یافت.
بحران فراتر از تهران است؛ طبق گزارشها ۱۹ سد اصلی بهطور کامل خشک شدهاند و ۹ دریاچه و تالاب مهم کشور – از جمله ارومیه، بختگان و پریشان – کاملاً یا تا حد زیادی خشک شدهاند.
در مشهد نیز، تنها ۳٪ از ظرفیت چهار سد اصلی باقی مانده است. رضا، یکی از ساکنان، به رویترز گفت: «فشار آب آنقدر پایین است که روزها اصلاً آب نداریم. مخزن گذاشتهام، اما تا کی؟ همهاش سوءمدیریت است.»
اقلیم یا مدیریت؟
این بحران پس از تابستانی با دماهای بیسابقه و قطعیهای مکرر برق رخ داده است. در ژوئیه و اوت، دولت برای کاهش مصرف انرژی تعطیلات اضطراری اعلام کرد و بسیاری از ادارات و بانکها را تعطیل کرد؛ زیرا دما در برخی مناطق به بالای ۵۰ درجه میرسید.
ایران با مساحت ۱.۶ میلیون کیلومتر مربع و بیش از ۸۰ میلیون نفر جمعیت، از تغییرات اقلیمی شدیداً تأثیر پذیرفته است: گرمتر شدن، کاهش بیسابقه بارندگی، ذوب برفهای کوهستانی و کمترین میزان بارش در دههها.
از ابتدای سپتامبر تا کنون، تنها حدود ۲ میلیمتر باران ثبت شده، یعنی ۷۵٪ کمتر از مدت مشابه پارسال؛ ۲۱ استان اصلاً بارندگی نداشتهاند.
طبق اعلام وزارت نیرو و سازمان هواشناسی، تهران از سپتامبر ۲۰۲۴ تا ژوئن ۲۰۲۵ تنها ۱۵۶ میلیمتر بارش داشته، یعنی ۳۱٪ کمتر از سال قبل و ۴۲٪ کمتر از میانگین بلندمدت.
مقامها تغییرات اقلیمی را عامل تشدید مشکل میدانند، اما منتقدان سالها سوءمدیریت را عامل اصلی معرفی میکنند.
کارشناسان تأکید دارند که بحران فعلی تنها ناشی از کمبود باران نیست؛ بلکه دههها سیاست نادرست—شامل سدسازیهای گسترده، حفر چاههای غیرمجاز، و روشهای ناکارآمد کشاورزی—به فرسایش منابع آبی انجامیده است.
طبق گزارش فارس، «کارشناسان معتقدند که دولت میتوانست با اجرای مجموعهای از اقدامات ساده و هماهنگ طی یک سال گذشته، از رسیدن کشور به این مرحله جلوگیری کند؛ اقداماتی که نه نیازمند سرمایهگذاری میلیاردی بود و نه تغییرات ساختاری پیچیده.»
روزنامه «اعتماد» ریشه بحران را «مدیران نالایق» دانسته و «شرق» نوشته است: «اقلیم قربانی سیاست شده است.»
مطالعات نشان میدهد سدسازی گسترده بهمنظور خودکفایی غذایی و انرژی، به اکوسیستمهای طبیعی آسیب زده و باعث خشک شدن تالابها و دریاچهها شده است.
برداشت بیرویه آب زیرزمینی – شامل حدود یک میلیون حلقه چاه، که نیمی از آنها غیرقانونی است – سفرههای آب را تخلیه کرده است.
گزارش فایننشال تایمز نیز ایران را دارای بدترین فرونشست زمین در جهان معرفی کرده است.
بخش کشاورزی بیش از ۸۰٪ مصرف آب کشور را به خود اختصاص میدهد؛ در حالی که سهم آب شرب تنها ۷ تا ۸٪ است.
رئیس اتحادیه صنایع آب ایران هشدار داده است که کشور بیش از دو برابر ظرفیت واقعی منابع آبی خود مصرف میکند و بخش کشاورزی باید حداقل نصف شود.
دولت پزشکیان بحران را ناشی از عوامل مختلفی از جمله تحریمها، سیاستهای دولتهای پیشین، تغییرات اقلیمی و مصرف بیرویه میداند.
در حالی که دولت فشار آب را در برخی مناطق کاهش داده و انتقال آب از دیگر سدها را انجام میدهد، کارشناسان این اقدامات را موقتی میدانند.
مقامها مردم را به نصب مخزن و پمپ دعوت کردهاند، اما بسیاری این اقدامات را ناکافی و دیرهنگام میدانند. یک استاد دانشگاه در اصفهان به رویترز گفت: «وعده میدهند، اما اجرای واقعی نداریم. بسیاری از این طرحها غیرقابلاجرا هستند.»
ایرانیها در انتظار بارش برای کاهش بحراناند، اما بسیاری میپرسند که آیا اصلاحات اساسی ممکن است یا نه.
به گفتهی کارشناسان، خروج از بحران در درازمدت وابسته به امکانات و منابع مالی—که با تحریمها محدود شده—و بهویژه اصلاح حکمرانی منابع آب، هماهنگی بخش انرژی، کشاورزی و محیط زیست حول محور پایداری، و کاهش وابستگی اقتصادی به محصولات پرمصرف آب است.