آفتابنیوز : آفتاب: رییس دستگاه قضائی با بیان این که متاسفانه در زمان ما عدهای تلاش کردند قرآن را به گونهای تفسیر و تعبیر کنند که از معرفت بخشی و شمول بر حقایق تهی شود، اظهار کرد: در دنیای اسلام و در کشور ما کسانی از روشنفکران ادعا کردند که معارف قرآنی تماما مصرف کننده معارف عصری هستند.
آیتالله صادق لاریجانی شب گذشته با حضور در مراسم اختتامیه بیست و هفتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم با تبریک میلاد حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، اظهار کرد: در دنیای اسلام و در کشور ما کسانی از روشنفکران ادعا کردند که معارف قرآنی تماما مصرف کننده معارف عصری هستند و فهم کتاب و سنت در چنته معارف عصری است، و از این که قرآن و روایات اهل بیت(ع) و پیامبر(ص) بحر بیپایان است، غفلت کردند.
رییس دستگاه قضا با طرح این سوال که چگونه میتوان گفت که این معارف عظیم مصرف کننده معارف عصری و بشری هستند؟ ادامه داد: کتابی که از ناحیه مالک حقیقی عالم آمده چگونه ممکن است در رساندن حقایق به بشر نیازمند معارف عصری باشد؟ این یک خبط عظیم است که چه تعمدا و چه قصورا حاصل میشود و باید توجه داشت که این جز حرمان عدهای از افراد مستعد از وصول به محتوای قرآن چیز دیگری نیست.
آملی لاریجانی مشکلاتی که در علوم انسانی در کشور ما و برخی کشورهای مسلمان وجود دارد را مورد اشاره قرار داد و گفت: آن مشکل رفتن به سمت علوم انسانی غربی است. در کشوری که مبنای آن توحید و ایمان به حق تعالی است و بنای حرکت آن بر اساس قرآن است آیا میتواند بر علوم انسانی اتکا کند که پیشفرضهای آن به هیچ وجه ایمانی نیست. هر علمی پیشفرضهای خود را دارد باید توجه داشت که این پیشفرضها از کجا میآیند؟ وقتی به کتاب و سنت مراجعه میکنیم نگاه خاصی به انسان و حقیقت انسان مییابیم.
رییس قوه قضاییه خاطرنشان کرد: چه معنا دارد در کشورمان تئوریهایی در باب روانشناسی، جامعه شناسی و انسانشناسی که بر پیشفرضهایی مبتنی است که به هیچ معنا با پیشفرضهای دینی ما سازگار نیست، ترویج کنیم.
به عنوان مثال در قرآن و روایات خود به رویا توجه داریم. روانشناس ناموری مثل فروید نیز به مساله رویا پرداخته است اما دوتا نگاه است؛ وی هنگامی که بحث رویا را مطرح میکند همه را به صورت مادی تفسیر میکند، اما رویا در نگاه قرآنی گاهی انکشاف واقع است.
آملی لاریجانی در ادامه با بیان این که حقیقت انسانی در عوالم مختلف کشیده شده است، تصریح کرد: ما پایگاهی در این عالم مادی داریم و در عوالم دیگری نیز وجودی داریم. دیدگاهی که انسان را فقط بدن مادی ببیند با دیدگاهی که انسان را مرکب از روح و بدن بداند بسیار متفاوت است امثال فروید، مارک و … دین را افیون بشر میدانستند، اما نگاهی که انسان را در مراحل مختلف هستی میبیند، دین را نزول حق میداند و قرآن را نسخهی الهی نازله میبیند که این، مسیر استکمال بشری را فراهم میآورد. این نگاهها پیشفرضهای ما را در معارف معین میکنند و پیش فرضهای ما را در مقام استنباطات علمی نیز مورد تاثیر قرار میدهند.
واقعا متن با تیتر شما مطابقت دارد؟