آفتاب: در یک دستورالعمل عجولانه و بدون هماهنگی با دستگاههای ذیربط و حتی بدون هماهنگی با مجلس دولت اعلام نمود که کلیه مراکز پودمانی از امسال تعطیل و مرکز تحت عنوان مرکز ملی مهارت شکل خواهد یافت و کلیه امور مربوط به پودمانیها و فنی و حرفهای تحت لوای این مرکز که متولی آن وزارت کار خواهد بود ادامه فعالیت خواهند داد.
این اقدام عجولانه در حالی صورت میپذیرد که آینده هیچیک از حدود 600 مرکز تأسیس یافته از سال 81 تاکنون مشخص نشده و هیچکس حتی جرأت پرسش این سؤال را ندارد که دانشگاه جامع زیر نظر وزارت علوم چرا به یکباره تصمیم به تعطیلی این 600 مرکز که اکثر آنها خصوصی هستند را میگیرد.
با نگاهی به اهداف این اقدام عجیب و تأمل برانگیز شاید بتوان حدس و گمانهزنیهای مطروحه را پاسخ گفت و اینکه چرا به یکباره 600 مرکز پودمانی میبایستی تعطیل شده و به مؤسسات آموزش عالی آزاد که طی چند سال گذشته به شکل مرموز و آهسته اخذ مجوز نموده و آمادگی این انتقال را پیدا کردهاند منتقل گردد را توجیه نمود.
از سال 81 که رشد گسترش پودمانی شروع شد دانشگاه جامع علمی کاربردی زیر نظر وزارت علوم با طرح موضوعاتی نظیر تبدیل وضعیت این مراکز به مراکز زیر نظر وزارت علوم، استانداردهایی را مطالبه نمود که انجام این استانداردها علیرغم سختی فراوان حرکت خود را به سمت جلو شروع کرد.
از جمله این مطالبات: شکلدهی اعضای هیأتهای علمی برای مراکز، داشتن مالکیت محل دانشگاه (که کاری بسیار پرهزینهو مشقتبار بود)، عدم اشتغال مسئولان مراکز در مکان و دانشگاههای دیگر، داشتن امکانات سختافزاری و نرمافزاری، اتصال به شبکههای دانشگاه، داشتن سایتهای مرتبط، به کارگیری پرسنل مورد تأیید دانشگاه، داشتن ID کارت مخصوص کلیه اساتید تنها بخشی از خواستههای دانشگاه جامع بود که توسط مراکز به اجبار محقق گردید.
علیرغم قول یک ساله مسئولان مبنی بر تبدیل وضعیت مراکز پس از گذشت 8 سال هیچ اقدامی در جهت تبدیل وضعیت صورت نگرفت و مراکز هم حق اخذ هیچ مجوز دیگری مثل مؤسسه آموزش عالی آزاد را نداشتند و رسماً به آنها اعلام شده بود که اگر مجوز دیگری در مرکز داشته باشند به آنها دانشجو نخواهند داد. علیرغم همه این تهدیدات و فشارها کار پذیرش دانشجو هر ساله شکل گرفت و تاکنون حدود 500 هزار دانشجو در این مراکز مشغول به تحصیل هستند و سالیانه حدود 140 هزار دانشجو نیز به شکل ورودی جدید به این مراکز معرفی میشوند.
به ناگاه دستهای پشت پرده به بهانه و عنوان خصوصیسازی و انتقال دانشجو به مرکز اشتغال و مراکزی که طی چند سال گذشته در سکوت اخذ مجوز کرده بودند توسط دولت و با یک بخشنامه از قبل اعلام نشده شکل جدید پیدا کرد و همه این 600 مرکز پودمانی یک شبه نابود شدند. این تنها ضایعه این اقدام عجولانه نیست بخشی از پیامدهای این اقدام به شرح ذیل خواهد بود.
1- دلسردی حدود 500 هزار دانشجو و بخش عظیمی از فارغالتحصیلان این مراکز به دلیل اینکه دیگر این مراکز وابسته به وزارت علوم نیست و شاید منتسب به وزارت کار و یا مرکز خودساخته ملی اشتغال که هنوز هیچ هویتی ندارد گردند.( داشتن مدرک از وزارت علوم برای دانشجویان هویت به حساب میآمد).
٢-بیکاری و یا بلاتکلیفی حدود 20 هزار استاد دارای ID و تجربه در مراکز پودمانی و علمی کاربردی
3- اتلاف هزینه بسیار بالایی که به شکلگیری دانشگاه جامع و مراکز پودمانی در ستاد انجام شده
4- اتلاف هزینههایی که برای تأیید مرکز و تأیید اساتید تاکنون صورت گرفته است.
5- بلاتکلیفی حدود 500 ساختمان خریداری شده توسط مراکز پودمانی که بیشتر آنها شکل کار خود را نیز جهت امور آموزشی تغییر کاربری دادهاند و دارای وامهای کلان هستند.
6- بیکاری حدود 10 هزار پرسنل این مراکز (به طور متوسط هر مرکز 20 نفر پرسنل را استخدام نموده بود).
7- دلسردی پرسنل و اساتید این مراکز و بیاعتمادی نسبت به مسئولین و تصمیمات آنها.
حال معلوم نیست تبدیل این همه فرصت به تهدید با چه انگیزهای شکل گرفته و آیا این مراکز که اکثر آنها خصوصی هستند چرا باید قربانی این حرکت «اختصاصیسازی» گردند.
به طور قطع همه بر این باورند که این تصمیم فقط در جهت انتقال بخشی از منابع موجود در مکان دیگری است که عدهای از سالیان قبل با حرکتی در سکوت در صدد نابودی این مراکزوجایگزینی خود با آنها بودهاند.
سؤالی که ذهن همه را مشغول کرده آن است که چرا مجلس در قبال این تصمیم سکوت اتخاذ کرد و اجازه سوزاندن منابع و فرصتها را به راحتی در اختیار قرار داده است.