کد خبر: ۱۰۴۵۶۰
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۸۹ - ۲۳:۲۱

عماد افروغ با هشدار نسبت به وضعیت عرصه سیاست: مدعی‌العموم اخلاقی باید وارد میدان شود

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: عماد افروغ به عنوان یک جامعه‌شناس که تجربه نمایندگی‌اش مردم تهران در مجلس هفتم را دارد، همواره نسبت به گسترش فضای تهمت و افترا در عرصه سیاسی هشدار داده است. 

وی بر این باور است که فضای آکنده از تهمت و افترا در جامعه، فاصله زیادی با آرمان های انقلاب و اصول انقلاب اسلامی دارد اما این بار هشدارهای این استاد دانشگاه از جنس دیگری است. وی بر این مسأله پافشاری می‌‌کند که اگر تهمت و افترا و به‌طور کلی بد‌اخلاقی در عرصه سیاست گریبان اصحاب سیاست را بگیرد این مسأله چندان مهم نیست اما وضعیت زمانی نگران کننده می‌شود که مردم این رفتارها را پای اصل انقلاب بنویسند و همین موجب شود که با انقلاب فاصله بگیرند.

این استاد دانشگاه در عین حال به نخبگان و مسئولان انذار می‌دهد که باید از این روند پیش‌گیری کنند و به مردم گوشزد نمایند که نباید عملکرد برخی را پای انقلاب بنویسند. 

وی که جامعه‌شناسی را دغدغه خود می‌داند بر این اعتقاد است که تداوم این وضعیت به فاجعه‌ای منجر می‌شود که دیگر نمی‌توان جلوی آن را گرفت. عماد افروغ به عنوان کسی که به گفه خودش از مدتها پیش ناقوس هشدارآمیز بداخلاقی در جامعه را به‌صدا در آورده است بر ضرورت وجود مدعی‌العموم اخلاقی برای برون‌رفت از این مشکل تاکید می‌کند. گفت‌و گوی خبر با عماد افروغ را در ادامه بخوانید….

گسترش تهمت و افترا در عرصه سیاسی کشور موجب نگرانی گسترده دلسوزان نظام شده است؛ بخصوص اینکه هر روز بیشتر از روز قبل رعایت اصول اخلاقی در عرصه سیاسی رنگ می بازد. تبعات تداوم این وضعیت را در عرصه سیاسی و اجتماعی چگونه ارزیابی می کنید کما اینکه پیش از این شما بارها نسبت به این وضعیت هشدار داده بودید؟

بنده بر حسب شناختی که از انقلاب اسلامی و مبانی اخلاقی، دینی و سیاسی نظام داشتم جز اولین کسانی بودم که ناقوس بی اخلاقی در سیاست که در رفتارها و رویکردها مشهود بود را به صدا در آوردم و در این خصوص مطالب زیادی را به نگارش در آوردم و مصاحبه‌های زیادی را انجام دادم و حتی پروژه‌ای تحت عنوان اخلاق و سیاست را تعریف کرده و اولین مقاله آن تحت عنوان مبانی و چالش‌های اساسی رابطه اخلاق و سیاست را ارائه کردم که هم اکنون هم این مقاله در دست چاپ است. بنابراین گسترش بی‌اخلاقی در عرصه سیاست به عنوان یک پدیده مذموم مورد پیش‌بینی اینجانب قرار گرفته بود.

وضعیت موجود با وضعیتی که شما پیش از این نسبت به آن هشدار داده بودید چه تفاوت‌هایی حاصل کرده است ؟ زیرا جنس هشدارهای شما در این زمینه تغییر کرده است به ترتیبی که روزگاری توصیه می‌کردید اما در حال حاضر هشدار می‌دهید که کار از کار گذشته است؟

زمانی که این هشدار‌ها داده شد علایم و شاخص‌هایی دال بر رواج بی‌اعتمادی در کشور وجود داشت همان زمان به محض مشاهده این وضعیت ما فریاد زدیم و نسبت به این پدیده هشدار دادیم با این وجود در آن مقطع این پدیده آنچنان گسترش نیافته بود اما در حال حاضر با وجود عدم توجه به این هشدار‌ها این مسأله به اپیدمی تبدیل شده و اگر جلوی آن گرفته نشود به یک فاجعه تبدیل می‌شود.

تبعات این فاجعه چیست و چگونه می‌توان مانع آن شد؟

اگر این فاجعه گریبان مردان سیاست را بگیرد جای نگرانی وجود ندارد، نگرانی آن زمانی قوت می‌گیرد که این فاجعه گریبان نظام جمهوری اسلامی را در وهله اول و گفتمان ارشمند انقلاب اسلامی را در وهله دوم بگیرد. بیشتر نگرانی ما معطوف به این است که تاثیرات سوء این بی‌اخلاقی در عرصه سیاست متوجه نظام جمهوری اسلامی شود و در این راستا باید روشنفکران و نخبگان و دانشمندان به مردم این “تنبه ” و آگاهی را بدهند که این قبیل رفتارها و کردارها که در جامعه مشاهده می شود هیچ ربطی به اصل نظام و انقلاب اسلامی ندارد و باید حساب این رفتار‌ها را از اصل انقلاب و جمهوری اسلامی جدا کنند.

با تداوم این رویکرد اعتماد مردم نسبت به سیاستمداران چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟

پیش‌گیری نکردن از این پدیده که در مقطع فعلی بسیار اوج گرفته است به‌زودی به فاجعه‌ای منجر خواهد شد که باید خود را آماده عواقب مخرب آن بکنیم. این پدیده بر وحدت جامعه و اعتماد مردم نسبت به دولت‌مردان و مقاومت مردم در شرایط بحرانی اثر سو خواهد گذاشت بنابراین اگر امروز جلوی آن گرفته شود بهتر است تا فردا به این کار مبادرت کنیم.

به نظر می‌رسد که در این زمینه نهادهای مسئول کوتاهی کردند و برخورد قاطعی با هتاکان انجام ندادند در این راستا نقش نهادهایی همچون قوه قضائیه چیست و چگونه می‌توانند این روند را کند کنند؟

نقش قوه قضائیه و مدعی العموم همچنان‌که بارها از سوی اینجانب مورد تاکید قرار گرفته است بسیار مهم است بخصوص اینکه بسیاری از افراد با انگیزه جلوگیری از هتک حرمت بیشتر و بی‌اعتمادی به مراجع قضائی از حق خود برای تنظیم شکایت نامه صرف‌نظر می‌کنند از همین‌رو بهتر است که مدعی‌العموم در این زمینه وارد عمل شود بنابراین من بار دیگر حرف خود را تکرار می‌کنم که ما نیاز به مدعی‌العموم اخلاقی داریم و اتفاقا فلسفه وجودی انقلاب اسلامی بسط و گسترش اخلاقیات در جامعه است و هدف غائی تاسیس نظام جمهوری اسلامی گسترش معنویات و معرفت در بطن جامعه است حال اگر مدعی العموم اخلاقی وجود نداشته باشد باید این سوال پرسیده شود که پس چه باید داشته باشیم؟

ویژگی بارز انقلاب اسلامی محور قرار گرفتن معنویت بود اما در حال حاضر به نظر می‌رسد که این مساله کمرنگ شده است رنگ باختن این اصل در جامعه‌ای که بر ارزش‌های علوی بنا شده است آیا تبعات سنگین‌تری را بدنبال ندارد؟

وجه ممیزه جامعه و نظام سیاسی ما از سایر نظام‌های سیاسی توجه به دین‌مداری و محور قرار گرفتن اخلاقیات در امر سیاست و نحوه اداره کشور است اما متاسفانه کار به جایی رسیده است که اگر روزی می‌بایست به دین‌مداران خود هشدار می‌دادیم که به سیاست هم باید توجه کرد امروز باید به مردان سیاست هشدار بدهیم که بایستی به اخلاق و دین هم توجه کنند.

حضرت امام (ره ) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی از پیشگامان پیوند دین با سیاست بوده و همواره این اصل را مورد توجه قرار می‌دادند. در این مورد چه ارزیابی دارید آیا توانستیم اهداف مد‌نظر ایشان را محقق کنیم؟

امام خمینی به عنوان پیشتاز توجه دین به سیاست هیچ‌گاه سیاست را من‌های دین ودیانت موجه نمی‌دانستند و آن را به رسمیت نمی‌شناختند و همواره تصریح می‌کردند که باید معنویت در راس امور قرار بگیرد و حتی تراز سیاست را معنویت می‌دانستند این مسأله بارها توسط امام هشدار داده می‌شد. حال باید واقعیت جامعه سیاسی فعلی ما را با آرمان‌ها و اندیشه‌های امام مقایسه کرد و به این سوال پاسخ داد که جامعه فعلی ما کجاست و اندیشه‌ها و آرمان‌های امام خمینی کجا قرار دارد؟

آموزه‌های دینی ما در این مورد چه توصیه‌های کرده که مورد غفلت قرار گرفته است؟

یکی از ملاک‌های توجه به اخلاق در سیاست رعایت عدالت و انصاف در مواجهات و رقابت‌های سیاسی است همچنانکه این مساله در دین مبین اسلام به کرات مورد تاکید قرار گرفته است حضرت امام علی (ع ) فرموده اند فرزندم در ارتباط میان خود و دیگران خویش را میزان قرار بده پس برای دیگران دوست بدار آنچه برای خود دوست داری و آنچه برای خویشتن نمی‌خواهی برای دیگران مخواه و ستم مکن چناچه دوست نداری بر تو ستم کنند و نیکی کن چناچه دوست داری بر تو نیکی کنند. با توجه به این تصریحات دینی ما باید این نکات را در رفتار سیاسی خود مورد توجه قرار دهیم و این مسأله را مورد ارزیابی قرار بدهیم که تا چه حد توصیه این بزرگان را مد نظر قرار داده‌ایم به عبارت بهتر آیا دین و اخلاق را هدف قرار داده‌ایم و سیاست را ابزار یا بالعکس سیاست برای ما هدف شده است و دین و اخلاقیات، ابزار.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین