3 خواهر داغدار برای بردار خود درخواست اشد مجازات کردند
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: لحظه‌شماری برای صدور حکم مردی تحصیل‌کرده که کشتار خانوادگی‌اش «فیروزآباد» را تکان داده بود در دادگاه کیفری استان فارس آغاز شد.
نخستین ساعت بامداد دهم دی 1387 شلیک پیاپی گلوله، سکوت یکی از محله‌های «فیروزآباد» را شکست و لرزه بر جان مردم انداخت.
کسانی که هراسان از خانه خود به بیرون دویده بودند با «افشین - ح» 27 ساله رو به رو شدند.
وی سلاح به دست، از خانه پدرش بیرون رفت و سراسیمه با یک دستگاه پراید گریخت. سپس همسایگان، ناباورانه با جنازه‌های پدر و مادر «افشین» و بدن‌های نیمه جان سه خواهرش رو به رو شدند و پلیس را در جریان تیراندازی خون‌بار قرار دادند. بدین ترتیب زخمیان به نزدیک‌ترین مرکز درمانی فرستاده شدند و طرح مهار در دستور کار ماموران قرار گرفت.
جانی مسلح یک افسر را هم با شلیک گلوله زخمی کرد تا این که طی عملیات ضربتی دستگیر شد.
همچنین بازپرس کشیک با حضور در قربانگاه، ابتدا دستور داد جنازه‌ها به پزشکی قانونی فرستاده شود و بعد به بازجویی از عصیانگر پرداخت.
«افشین» که معتاد بود بدون هیچ مقاومتی لب به اعتراف گشود: «پدرم، برادر بزرگم را بیش‌تر از من دوست داشت و تمام توجهش به او بود. من با این که لیسانس گرفته بودم اما باز هم از کمبود محبت رنج می‌بردم و عقده‌ای شده بودم.»
وی ادامه داد: از خانواده‌ام کینه سنگینی به دل داشتم تا این که به فکر انتقام افتادم. پس از تهیه یک اسلحه، نیمه‌شب به سراغ پدر و مادرم رفتم و آنها را که خواب بودند به گلوله بستم. همان موقع خواهرانم از خواب پریدند و فریاد زدند که به آنها هم شلیک کرده و بلافاصله با ماشین پدرم فرار کردم. من دو نفر دیگر را هم که کینه‌شان را به دل داشتم با گلوله زخمی کردم و دستگیر شدم.
وی پس از اعتراف‌های تکان‌دهنده‌اش، صحنه جرم را بازسازی کرد و روانه زندان شد.
به دنبال تکمیل تحقیق در دادسرا، 3 خواهر داغدار برای برادرشان اشد مجازات خواستند و پرونده با صدور کیفرخواست، روی میز شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت.
نخستین ساعت بامداد دهم دی 1387 شلیک پیاپی گلوله، سکوت یکی از محله‌های «فیروزآباد» را شکست و لرزه بر جان مردم انداخت.
کسانی که هراسان از خانه خود به بیرون دویده بودند با «افشین - ح» 27 ساله رو به رو شدند.
وی سلاح به دست، از خانه پدرش بیرون رفت و سراسیمه با یک دستگاه پراید گریخت. سپس همسایگان، ناباورانه با جنازه‌های پدر و مادر «افشین» و بدن‌های نیمه جان سه خواهرش رو به رو شدند و پلیس را در جریان تیراندازی خون‌بار قرار دادند. بدین ترتیب زخمیان به نزدیک‌ترین مرکز درمانی فرستاده شدند و طرح مهار در دستور کار ماموران قرار گرفت.
جانی مسلح یک افسر را هم با شلیک گلوله زخمی کرد تا این که طی عملیات ضربتی دستگیر شد.
همچنین بازپرس کشیک با حضور در قربانگاه، ابتدا دستور داد جنازه‌ها به پزشکی قانونی فرستاده شود و بعد به بازجویی از عصیانگر پرداخت.
«افشین» که معتاد بود بدون هیچ مقاومتی لب به اعتراف گشود: «پدرم، برادر بزرگم را بیش‌تر از من دوست داشت و تمام توجهش به او بود. من با این که لیسانس گرفته بودم اما باز هم از کمبود محبت رنج می‌بردم و عقده‌ای شده بودم.»
وی ادامه داد: از خانواده‌ام کینه سنگینی به دل داشتم تا این که به فکر انتقام افتادم. پس از تهیه یک اسلحه، نیمه‌شب به سراغ پدر و مادرم رفتم و آنها را که خواب بودند به گلوله بستم. همان موقع خواهرانم از خواب پریدند و فریاد زدند که به آنها هم شلیک کرده و بلافاصله با ماشین پدرم فرار کردم. من دو نفر دیگر را هم که کینه‌شان را به دل داشتم با گلوله زخمی کردم و دستگیر شدم.
وی پس از اعتراف‌های تکان‌دهنده‌اش، صحنه جرم را بازسازی کرد و روانه زندان شد.
به دنبال تکمیل تحقیق در دادسرا، 3 خواهر داغدار برای برادرشان اشد مجازات خواستند و پرونده با صدور کیفرخواست، روی میز شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
ناشناس
| 
۱۵:۱۲ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۰
پاسخ
کار این توجیه پذیر نیست ولی تمام تقصیر را هم نمیتوان بر دوش او انداخت 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید