آفتاب - فروزان آصف نخعی: یک گزارش پژوهشی نشان میدهد که ایرانیان خیلی زیاد از واردات محصولات ساخته شده در خارج از کشور استقبال میکنند و در این میان گرایش مسلط خانوادهها به خریداری کالاهای وارداتی با برند و مارک امریکایی تعلق دارد.
این پژوهش که توسط سید علی فلاح دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات انجام و در فصلنامه توسعه مهندسی بازار شماره سیزدهم ترجمه شده است، تاکید دارد که "درکل اینگونه پنداشته میشود که کالاهایی که در خارج از کشور ساخته میشوند خصوصا آنهایی که متعلق به اروپا و ایالات متحده هستند دارای کیفیت بالاتر از کالاهای ساخت داخل هستند.
پژوهشگر دلیل اصلی انجام این پژوهش را آن میداند که به رغم تحریمهایی که دولت ایالات متحده علیه ایران وضع کرده است، اما ممانعتی در مورد ورود کالاهایی مانند خمیردندان، آی پاد، لپتاپ دل، پرینترهای اچ پی، کفشهای نایک، شلوار لیوایز، خمیردندان کرست، و ...دیده نمیشود. فهم این تصاویر متضاد یعنی موقعیت ضد امریکایی از یکسو و رشد دسترسی به محصولات امریکایی از سوی دیگر در این پژوهش مورد توجه واقع شده است.
نتیجه پژوهش از این سوال کلیدی بهدست آمده که آیا ایرانیان ترجیحات خریدشان را به دلیل دشمنی میان دو کشور ایران و امریکا حذف خواهند کرد؟ در سوال دیگری مطرح شده که آیا مصرف کنندگان ایرانی تحت تاثیر برچسب کشور مبداء تولید کالایی که خریداری میکنند قرار میگیرند؟ که جواب بله بوده است.
در این پژوهش نشان داده شده که نه تنها مصرف کنندگان ایرانی کالاهای ساخت خارج را با آغوش باز میپذیرند بلکه آنها در مورد تصمیم به خرید محصولات و نامو نشانهای امریکایی، بهرغم دعواهای سیاسی احساس بدی نمیکنند.
در این تحقیقات برای تمایل یا عدم تمایل به کالای خارجی، پژوهشگر از کلمه "قومیمداری مصرف کننده" استفاده میکند. قومیگرایی بیان میکند که واردات اشتباه است. نه تنها غیر میهنپرستانه است بلکه به این دلیل که نتیجه آن برای اقتصاد از دست دادن شغل در صنایع است که باعث رواج شعار " امریکایی، امریکایی بخر" شد.
پژوهشگر در ادامه پژوهش خود برای اندازهگیری سطحی از تناسب و اخلاقیات خریدهای ایرانیها در مورد محصولات تولید خارج را مورد اشاره قرار میدهد. در این نمونهگیری، امتیازی که مصرف کنندگان ایرانی بهدست آوردهاند 3/49 از 119 است. این نتیجه نشان میدهد که مصرف کنندگان ایرانی، خصوصا زمانی که نگرششان با مصرف کنندگان دیگر ملل مقایسه میشود، محصولات خارجی را با آغوش باز میپذیرند.
نباید فراموش کرد که در پژوهش مذکور ترجیج قیمتی، ترجیح توسعه مبتنی با ناسیونالیسم ایرانی در صورتی که شکاف جدی میان دولت و ملت وجود نداشته باشد و همچنین مدیریت سیاسی و اقتصادی مورد سنجش واقع نشده است.
به عبارت دیگر معلوم نیست اگر قیمت ارز واقعی شود خریدار طبقه متوسط ایرانی در صورتی که واردات گران تمام شود باز هم به اجناس خارجی تمایل پیدا خواهد کرد یا خیر؟
در این پژوهش بر عداوت مصرف کننده نیز تاکید شده است. عداوت مصرف کننده عبارت است از "اثر انزجار که مربوط به رخدادهای نظامی، سیاسی و یا اقتصادی در گذشته یا در حال حاضر باشد که تمایل مصرف کننده را برای خرید کالاهای خارجی تحت تاثیر قرار میدهد" که در این نمونه، مصرفکنندگان ایرانی، وضغیت خیلی پایینی را نسبت به وضعیت خنثی در مورد کالاهای امریکایی دارند و این نشانه این است که محیط عمومی دشمنی سیاسی بین دو کشور ایران و امریکا بر محیط خصوصی مصرف در خانواده ایرانی و ترجیحات خرید آن ندارد.
نکته اساسی در این پژوهش آن است که ایرانیها با سن بالا احساس کمتری نسبت به عداوت مصرف کننده دارند که دلیل آن میتواند این باشد که که این افراد روزگار گذشته را که در آن روابط دو کشور خوب بود را به خاطر میآورند. 60 درصد جمعیت 70 میلیون نفری ایران 25 سال یا جوانتر هستند و این سن آثار مهمی بر اجتماع، سیاست و پویایی اقتصادی کشور دارد.
بر اساس پژوهش مهندس سعید صمدی که در همین نشریه منتشر شده است لوازم خانگی دارای یک بازار 3500 میلیارد تومانی (3 میلیارد و 500 میلیون دلار) است. براساس این پژوهش تعدا زیاد تولید کنندههای داخلی ضعیف، بودن آن که نسبت به هم مزیت رقابتی یا تمایزی داشته باشند، در حال رقابت با یکدیگر هستند و نتیجه آن جنگ قیمت و کاهش پیدر پی قیمت است که این وضعیت هر روز موجب ضعیفتر شدن آنها و خالی کردن میدان به نفع رقبای خارجی است.
البته پژوهش مذکور بر این نکته نیز تمرکزی ندارد که سیاستهای دولت در واردات بیرویه چه نقشی در شکلدهی به سلیقه خرید ایرانیان دارد. تسلط بازار ایران توسط چین یکی از این موارد است. زمانی که به گفته ونایی عضو کمیسیون برنامه و بودجه تقریبا یک میلیون تومان برای هر ایرانی واردات صورت میگیرد و برای جمعیت 70 میلیون نفری، 60 میلیارد دلار واردات اختصاص یافته است طبیعی است که با بالا رفتن حجم کالاهای وارداتی به کشور، باعث شده تا تولید کنندگان داخلی ضعیف شوند؛ و واحدهای تولیدی رمقی برای رونق نداشته باشند و با 10 تا 20 درصد ظرفیت تولیدی خود کار کنند که همه اینها نتیجه واردات بیرویه و سیاستهای غلط اقتصادی است.
قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران جرج بال عضو کمیسیون سهجانبه تاکید کرده بود که نباید مقابل انقلاب اسلامی ایران بایستیم زیرا 3 دلیل باعث میشود که ایران به کانون سرمایه داری جهانی بپیوندد: ابتدا تک محصول است و وابسته به نفت. دوم این که دارای ساختار اقتصاد سرمایهداری است و در نهایت این سلول به بدنه جهانی خود خواهد پیوست. و سوم آن که خط کمربند سبز در مقابل جهان کمونیستی است و نمیتواند در این حوزه تغییر ماهیت دهد.