آفتاب: رئیس بنیاد باران با بیان اینکه بحث تعارض عدالت و آزادی و تقدم یکی بر دیگری از اساس غلط است، گفت: اگر عدالت همانگونه که در نهجالبلاغه آمده است، عبارت باشد از «قرار دادن هر چیز در جای خودش»، یا آن تعبیر حقوقی که «هرکس حقی دارد به او عطا شود»، باید بپذیریم که سپردن حق اشخاص به آنها عین عدالت است.
به گزارش آفتاب به نقل از روابط عمومی بنیاد باران، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی طی سخنانی در سیو هشتمین نشست ماهانه باران، با اشاره به اینکه در فرهنگ اسلامی، رمضان «ماه خدا» نام گرفته است، اظهار داشت: این تعبیر صحیح است و اگر در این موضوع عمق پیدا کنیم، باید بگوییم رمضان ماه انسان نیز هست، زیرا اگر معیار انسانیت آگاهی، تقوا، تسلط بر خویشتن، تقویت اراده استوار، نیکخواهی و نیکبختی است، ماه رمضان زمینه ساز رسیدن به این اهداف و بطور اخص « تقویت اراده مبتنی بر ایمان پاک» است.
وی با توجه به ولادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امیرالمونین(ع) در ماه مبارک رمضان به عنوان دو الگوی بزرگ انسانیت و نمونه های انسان کامل ، موضوع «انسان» را مورد بحث قرار داد و آن را تداوم تبیین مبانی اصلاحات در گذشته دانست.
خاتمی گفت: وقتی به عالم نگاه میکنیم، جهانهای متعددی در آن به چشم میخورد که در مخلوق خداوند بودن مشترک هستند. گرچه هستی حقیقی یکی بیش نیست که در آیه مشهور «هو الاول و الاخر والظاهر و الباطن» به خوبی به آن اشاره شده است، آنچه هست، همگی تجلیات فیض الهی و اسماء و صفات خداوند است.
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه یک جهان، جهان «طبیعت» است که آدمی از درون آن بر میآید، تصریح کرد: البته انسان از این جهان بزرگ تر است و طبیعت که در قرآن تاکید بسیاری بر آن شده است، جهانی است سرشار از زیبایی، نظم، انسجام، اندازه و موزون بودن که از گل و گیاه و ترنم آبشار و زندگی و مهر و ماه و کهکشانها همهجا زیبایی و حساب و سنجیدگی است و بر آفرینش؛ چنان نظم دقیقی حاکم است که سامان علم را توجیه میکند. قرآن نیز میگوید که تمام این اجزاء و موجودات تسبیح گوی خدایند و نوعی شعور بر آنها حاکم است و مجموعهای بیروح نیستند که تصادفی بهوجود آمده باشند.
وی گفت: جهان بالاتر، جهان «ملکوت» است و خداوند در هنگام خلق این جهان به خودش آفرین گفته است: " فتبارک الذی بیده ملکوت کل شیء" جهان طبیعت مستقیم یا غیر مستقیم از راه حس و خرد مبتنیبر تجربه قابل درک و دریافت است و جهان بالاتر را از راه معرفتی عمیق تر و از راه عرفان میتوان دریافت.
خاتمی جهان سوم را جهان «انسان» دانست و ادامه داد: این جهان، جهان علی حدهای است و اولین آیاتی که به پیامبر نازل میشود (سوره علق) مربوط به این جهان است.
خداوند در آغاز نزول وحی بر قلب پیامبر(ص)، افقی را باز میکند و خبر از خلق جهان میدهد و آنگاه به آفرینش دیگر یعنی خلق انسان اشاره میکند. گویی ملک و ملکوت در یک کفه ترازو هستند و انسان در کفه دیگر؛ واقعا انسان شناسی قرآن شگفتانگیز است.
وی افزود: در جای دیگر به صراحت از این خلق و خلقت ممتاز خبر میدهد، یعنی بعد از اینکه از آفرینش انسان از نطفه و گوشت و پوست و استخوان و در یک کلام طبیعت؛خبر میدهد، میافزاید "ثم انشاناه خلقا آخر فتبارکالله احسن الخالقین". خداوند به خاطر این آفریدهی ممتاز به خود آفرین میگوید، آفرینی برجستهتر از آفرین به هنگام اشاره به ملکوت، زیرا اینجا سخن از بهترین آفریننده است یعنی صفت احسنالخالقین را به هنگام آفرینش انسان به خود نسبت میدهد.
رئیس موسسه بینالمللی گفتو گوی فرهنگها و تمدنها یادآور شد: فیلسوفان و عارفان عالم را به «صغیر» و «کبیر» تقسیم میکنند و بر اساس آن کل آفرینش را عالم کبیر و انسان را عالم صغیر میگویند. ولی امیرالمومنین علی (ع) تعریف شگفتانگیز دیگری از انسان دارد: "اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر"؛ یعنی ایشان جان انسان را «عالم اکبر» میداند.
خاتمی با بیان اینکه عدل و اعتدال اساس آفرینش است، گفت: قرآن بر این اعتدال و اینکه هر چیز دارای اندازهای سنجیده و برخوردار از اعتدال است اشارات فراوان دارد و در حدیث هم آمده است که "و با العدل قامت السموات و الارض"؛ یعنی عدالت ملاط هستی است که از جمله چرخ طبیعت بر پایه آن میچرخد و تاکیدات مکرر قرآن بر اعتدال در آفرینش انسان نیز درخور توجه است؛ "فاذا سویته و نفخت فیه من روحی" یعنی وقتی اعتدال ایجاد شد، روح خدایی در انسان دمیده شد.
وی ادامه داد: عدل در آفرینش انسان نیز جایگاه ممتاز دارد؛ آیاتی چون "الذی خلقک فسواک فعدلک "، " الذی خلق فسوی" و نظایر آن همگی بر عدل و اعتدالی که بر وجود آدمی حاکم است حکایت دارد و نیز آنجا که خداوند به جان انسان قسم یاد میکند که: "و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقویها، قدافلح من زکیها، و قد خاب من دسیها" به جان آدمی و آنچه آن را استواری وراستی و اعتدال بخشیده است و سوگند یاد میکند همان پدیده ارجمند است که الهام بخش فجور و تقوی است.
خاتمی گفت: آن مایه اعتدال بخش چیست؟ عقل است؟ عشق است؟ نیکخواهی است؟ یا همه اینها؟ با توجه به سیاق آیات به نظر میرسد، مراد «وجدان اخلاقی» آدمی و فطرت پاک اوست که الهام بخش زیبایی و زشتی و نیکی و بدی است. یعنی انسان با وجدان پاک اخلاقی خود زیبایی و زشتی و خوبی و بدی را در مییابد و آنگاه سخن از تزکیه و پالایش جان (از زشتی و پلیدی و پلشتی ) و آرایش و پرورش آن با زیبایی و نیکی است که اینها همگی با وجدان اخلاقی انسان سازگار است.
خاتمی در ادامه افزود: جهان انسانی منحصر به جهان فردی او نیست بلکه جهان دیگر، جهان «اجتماعی» است.
وی در تشریح این جهان، اظهار داشت: انسان علاوه بر جهان فردی، در متن جامعه نیز زندگی میکند و جامعه مطلوب انسانی و الهی نیز جامعه ایست که برخوردار از عدالت باشد.
خاتمی با اشاره به اینکه در آیات فراوانی هم ذکر شده است که عدل و قسط اساس نظم مطلوب است، جمله آیه مبارکه "لقد أرسلنا رسلنا بالبینات وأنزلنا معهم الكتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط" گفت: این آیه دو نکته مهم دارد؛ اول اینکه خداوند می خواهد که جامعه مبتنی بر عدل باشد و عامل استقرار و تداوم عدل را نیز «انسان آزاد و آگاه » میداند و پیامبران را نیز فرستاده است که انسانها را به رشد برسانند تا قائم به قسط و عدل شوند. در واقع پیامبران آمده اند تا زمینه ساز ایجاد جامعه انسانی مبتنی بر عدل و قسط باشند. در آیات دیگربه طور خاص مومنان مخاطب هستند: "کونوا قوامین لله شهداء بالقسط" و نیز " كونوا قوامین بالقسط شهداء لله"؛ جامعه مطلوب ایمانی جامعه ایست استوار، بر پایه قسط و تحت شهادت و مراقبت مومنان برای تداوم و تقویت این قسط.
رئیس بنیاد باران با قرائت آیه شریفه " إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ "، تصریح کرد: خداوند به آنچه عدل و عادلانه است و به آنچه احسان و نیکی است، امر می کند. یعنی عدل (که اساس جامعه مطلوب است) و خیر (که اساس هویت اخلاقی فرد و جامعه است) متعلق امر الهی است و به نظر میرسد که آیه اشعار به این دارد که آدمی عدل و خیر اخلاقی را - دست کم ضابطه های کلی عدل و اخلاق را- می تواند با خرد خویش دریابد.
وی با تاکید بر اینکه در حیات اجتماعی مطلوب هم عدل باید وجود داشته باشد، یادآور شد: پیامبر (ص) هم تعبیر مهمی دارند که «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم». البته منظور از «ملک» در اینجا اعم از حکومت به معنی خاص آن است و مراد نظم عام و شاملی است که در متن آن مراوده انسانی میسر میشود. این تعبیر نقل شده از پیامبر نشان میدهد که نظام حق و نظام عادلانه است و اگر نظمی عادلانه نبود الهی هم نیست و برقرار هم نخواهد ماند.
رئیس دولت اصلاحات گفت: نمیتوان گفت که نظامی منتسب به خدا پیامبر(ص) است، اما در آن ظلم وجود دارد. باری در جهان اجتماعی انسان باید عدل و نظم عادلانه حاکم باشد که از بارزترین مصادیق عدل در زندگی اجتماعی، به رسمیت شناختن حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خود و حرمت نهادن به اوست.
وی ادامه داد: در دل همین مسأله «آزادی» هم نهفته است. ولی بهطور ویژه باید گفت که نظم مطلوب اجتماعی از دید خدا، پیامبر(ص) و مصلحان اجتماعی نظمی است که در آن آزادی و عدالت وجود داشته باشد.
خاتمی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: جا دارد اشارهای هم به نسبت میان عدالت و آزادی شود؛ آنچه در دوران متاخر تاریخ از تعارض میان عدالت و آزادی سخن گفته شده است نشان این است که نه آزادی درست شناخته شده است و نه عدالت؛ زیرا عدالت و آزادی گرچه به لحاظ مفهومی متغایرند ولی در عمل و واقع امکان تفکیک یکی از دیگری نیست بلکه این دو در کنار هم و توام با یکدیگرند.
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه بحث تعارض عدالت و آزادی و تقدم یکی بر دیگری از اساس غلط است، گفت: اگر عدالت همانگونه که در نهجالبلاغه آمده است، عبارت باشد از «قرار دادن هر چیز در جای خودش»، یا آن تعبیر حقوقی که «هرکس حقی دارد به او عطا شود»، باید بپذیریم که سپردن حق اشخاص به آنها عین عدالت است. آیا تامین آزادگی انسان و برسمیت شناختن حقوق او از جمله آزادی و تامین این حق مصداق بزرگ عدالت نیست؟ آیا غصب آزادی ناعادلانهترین کاری نیست که یک حکومت میتواند انجام دهد؟ خداوند انسان را آزاد آفریده است.
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد: در تعبیری خداوند راجع به پیامبر(ص) میفرماید: "یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی كانَتْ عَلَیهِمْ " (پیامبر بندها و زنجیر های اسیر کننده را از دست و پای جان آدمیان بر می گیرد)، از جمله رسالت پیامبر برگرفتن غلها و زنجیرهایی است که ناشی از نظامات غلط اجتماعی و تاریخی است و در یک کلمه رسالت بزرگ پیامبر آزاد کردن انسانها و پاسداشت آزادیهای اساسی آنهاست و در جای دیگر میفرماید "لکم فی رسولالله اسوة حسنة"؛ یعنی پیامبر برای مومنان الگوست و با کنار هم قرار دادن این دو آیه در مییابیم که خداوند فرمان برگرفتن غلها و زنجیرها را از مردم و جوامع و آزاد کردن انسانها و تامین آزادیهای آنان را برای مومنان صادر کرده است و مومن راستین منادی آزادی انسانها و مدافع حق و حرمت آنان است.
وی تصریح کرد: فکر میکنیم تفاوت برداشت انقلاب اسلامی با بسیاری از جنبشهای اجتماعی همین نکته بود که در عین تکیه بر معیارهای اصیل الهی به نیازهای امروز انسان از جمله تامین آزادی جامعه و استقلال آن نیز تاکید داشت.
خاتمی در نتیجه گیری از سخنان خود اظهار داشت: عدالت شان انسان آزاد است و ادعای عدالت در میان بندگان، اسیران و تحقیرشدگان یک دروغ بزرگ است. همانطور که ادعای آزادی در میان گرسنگان و محرومان یک دروغ آشکار است.
رئیس بنیاد باران در بخش پایانی سخنانش به یکی از تعاریف موجود از دولت پرداخت و گفت: یکی از این تعاریف این است که «دولت آن است که حق انحصاری حمل سلاح را دارد» و می دانم که هر جا حقی باشد، تکلیف هم وجود دارد و هرچقدر حق سنگین تر باشد، تکلیف هم سنگین تر است. یک فرد عادی مسئولیتهایی در قبال قانون دارد، اما یک وزیر یا وکیل وظایف و تکالیف بیشتری دارد.
وی با طرح این سوال که آیا دولت هرگونه که بخواهد میتواند سلاح را بکار ببرد یا در جهت هدف خاصی میتواند این کار را انجام دهد؟ تصریح کرد: طبیعی است در جهت حفظ تمامیت ارضی، امنیت جامعه و منافع ملی اگر لازم باشد باید سلاح را بکار ببرد، اما از مهمترین مسئولیتهای ناشی از این حق، حق انحصاری دفاع از آزادی و امنیت شهروندان است. یعنی یک حکومت عادل نمیتواند این حق و امکان را علیه شهروندان، برای تحمیل خواستههای خود بهکار ببرد. بلکه باید از آن در مسیر حراست از آزادی و امنیت شهروندان استفاده کند و این مسأله یک معیار برای شناخت یک حکومت عادل است.
خاتمی در ابتدای سخنان خود ضمن تبریک ماه مبارک رمضان و آرزوی برخورداری از برکات آن و میلاد امام مجتبی(ع) اسوه صبوری، مقاومت، آگاهی و پایداری در مقابل حق و حرمت انسان، این امام بزرگوار را الگویی برای انسانها دانست و گفت امام مجتبی؛ مظلوم ترین امامها نیز هست و ابراز امیدواری کرد که خداوند توفیق شناخت راه و رسم این بزرگوار و دیگر پیشوایانمان را به ما عنایت فرماید.
8 سال رئیس جمهور بودی ایکاش نصف احمدی نژاد عمل داشتی تا کار به اینجا نمیکشید!
فیلسوفی که حقیقت عدالت رو میفهمه وادیبی که حقیقت نجابت رو! درود بر تو!