جشن مگس‌ها و زنبورها بر سرسفره مسافران در رستوران ترمينال بيهقی
آفتاب- سرویس اجتماعی: هفته گذشته رسانه‌های خبری، تصویر غم‌انگیزی از کودکان سیل‌زده پاکستانی منتشر کردند که عنوان تکان دهنده‌ترین تصویر سال را به خود اختصاص داد.
به گزارش دنیای اقتصاد، در‌این تصویر انواع مگس‌ها به کودکان سیل‌زده و بی‌پناه پاکستانی حمله‌ور شده‌اند. این تصویر نشان می‌دهد که بی‌تردید یکی از فوری‌ترین مسایل جهان اسلام کمک به مردمی است که از طغیان رود سند به فلاکت نشسته‌اند و از بی‌تدبیری دولت هسته‌ای این کشور از سیه‌روز‌ترین کشورهای اسلامی و به نام اسلام به شمار می‌روند.
با این همه کمی نباید دور رفت و ضمن کمک به مردم سیل‌زده افغانستان، باید نیم‌نگاهی نیز به داخل کشور داشت. تا ابتدا به بهداشت خودمان نرسیم چگونه قادرخواهیم بود تمام و کمال مسلمانان پاکستانی و .... را دریابیم. این موضوع به‌ویژه از نظر بهداشتی حایز اهمیت است.
تنها کافی است به رستوران پایانه مسافربری بیهقی در میدان آرژانتین سری بزنید. مسافران خسته از راه سفر، هنگامی که صبح زود به ترمینال می‌رسند، مایلند با صبحانه‌ای نه چندان لذیذ گرسنگی خود را بر طرف کنند.
در بهترین پایانه مسافربری کشور این مگس‌ها و زنبورها هستند که در رستوران این پایانه حکمرانی می‌کنند. خانمی که از این وضعیت به ستوه آمده بود می‌گفت: همه چیزمان باید شبیه همه چیزمان باشد دیگر.
یک رستوران کوچک در بالای شهر تهران باید اینطوری اداره شود. چطور می‌توانند مالیات بگیرند ولی نمی‌توانند کاری کنند که یک رستوران کوچک به صورت بهداشتی اداره شود.اون از قیمت‌هاش و این هم از بهداشتش.
دفتر بهبود تغذیه جامعه، معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دستورالعملی به رستورانها تاکید کرده که کارکنان هنگام برداشتن مواد غذایی از دستکش و انبر مخصوص استفاده کنند. این درحالی بود که در رستوران مربوطه گوجه فرنگی بدون دستکش لایه لایه می‌شد و خیارشور با دست در کنار ظرف قرار می‌گرفت.
همچنین در قوانین تاکید شده که داشتن در و پنجره‌های سالم برای جلوگیری از ورود حشرات و جوندگان و جمع آوری و دفع زباله به طریقه بهداشتی در رستورانها و مراکز طبخ و توزیع غذا باید مورد توجه قرار بگیرد. این همان چیزی است که در رستوران بیهقی وجود ندارد و تاکنون هم به صورت یک مسئله لاینحل باقی مانده است.
به رستوران که مراجعه می‌کنی ناگهان با قیمت چند برابری و کیفیت پایین صبحانه مواجه می‌شوی. نیم رو 2200 تومان. همین نیمرو در سه‌راه جمهوری 1000 تومان است. می‌پرسم آیا روغن گوسفندی در نیم رو ریخته‌اید؟
-خیر ما روغن گوسفندی نداریم.
- بسیار خوب پس چرا قیمت 2200 تومان است؟
- نمی‌دانم به من هم گفته‌اند که به این قیمت بفروشم.
- راست میگوید، او که کاره‌ای نیست. به او نیز گفته‌اند.
هنگامی که برای صرف صبحانه بر سر یکی از میزها رفتم با چیزهای عجیب و قریبی مواجه شدم. هنوز ظروف مشتری‌های دیگر که صبحانه خود را خورده بودند بر سرمیز قرار داشت و مگس‌ها و زنبورهای بی‌شماری بر سر میز حضور داشتند و از بقیه غذا میل می‌کردند.
با هر زحمتی بود با روزنامه‌ای مگس‌ها و زنبورها را به سمت دیگری سوق دادم به این امید که بتوانم صبحانه‌ام را بخورم. هنوز زمان کوتاهی نگذشته بود که دیدم از نان گرفته تا لیوان چای و بشقاب نیمرو، هریک یکی دو زنبور و مگس در هم می‌لولند. ابتدا فکر کردم اگر با تلاش بیشتری با آن‌ها برخورد کنم، آن‌ها نیز از رو خواهند رفت.
پس از چند ثانیه باز دیدم که زنبورها و مگس‌های دیگری به سراغ صبحانه من آمده‌اند. از خیر خوردن صبحانه گذشتم و آن‌ها را به داخل سطل زباله ریختم. سطل زباله به محل تجمع زنبورها و مگس‌ها تبدیل شده بود. دوباره به غرفه مربوطه مراجعه کردم تا با گرداننده غرفه یا رییس آن در باره بهداشت محیط صحبت کنم. خدمتکار گفت که به این زودی نمی‌آید، شاید ظهر. نمی‌دانم حتما راست می‌گفت.
به او گفتم قیمت‌ها که گران است، بهداشتی هم که در کارنیست، چگونه به شما اجازه کار داده اند. گفت: خواب دیگه.گفتم خواب دیگه یعنی چه؟ دور تا دور این رستوران پر از مگس و زنبور است آن هم در اول صبح. مردم بیمار می‌شوند.
به حرف‌هایم می‌خندد. شاید هم واقعا خنده داشته باشد. یعنی تاکید و تلاش برای اصلاح یک رستوران کوچک موضوعی است که برای ما ایرانیان ناچیز و کم اهمیت شاید باشد. حتما باید شق‌القمر کنیم تا کاری کرده باشیم. همه ما را بستایند و درچشم‌ها باشیم.
در این میان مشتری های دیگری هم از قیمت‌ها و بهداشت محیط اظهار نارضایتی می‌کردند.یکی می‌گفت آقا موادی که برای نیم رو استفاده می کنند 200 تومان بیشتر نیست اما قیمت آن 2200 تومان است.
یعنی بیشتر از 1000 درصد روی قیمت کشیده است. کدام شغل را سراغ دارید که اینگونه افزایش قیمت در آن دیده شود. مردمی هم که از سفر رسیده‌اند مثل من باید زن و بچه‌شان سیر شوند و به دنبال کارشان بروند.
دفعه قبل در همین مکان یک نفر را زنبور گزید. بینوا بالا و پایین می پرید. روی دستش باد کرده بود.
آیا شکایتی هم کردید؟نه آقا فایده ای ندارد. مگر بیکارم. برای بچه‌ام وقت بیمارستان دارم. اگر بچه‌ات به بیماری دیگری بر اثر میکروب‌های مگس‌ها و زنبورها مبتلا شود چه خواهید کرد؟ دیگر جوابی نداشت.در ادامه گفتم:
- اگر چند نفر به دفتر شهرداری در داخل پایانه مراجعه کنند و شکایت خود را بنویسند ترتیب اثر خواهند داد.
- بعید می‌دانم.
با این همه اگر اعتراض نکنیم آن هم با چیزی که به بهداشت و مسمومیت غذایی سروکار دارد، پس در رابطه با مسایل مهمتر قطعا اعتراضی در کار نخواهد بود و کارها اصلاح نخواهد شد.
دکتر مسعود کیمیاگر، متخصص تغذیه در مورد بهداشت مواد غذایی ارایه شده در رستورانها معتقد است: "مهم‌ترین مسأله در این باره بحث لزوم نظارت‌‌های دولتی است که باید به عنوان یک اصل مورد توجه قرار بگیرد.
وی در این خصوص میگوید: "بازرسان وزارت بهداشت باید به طور دوره‌‌ای به رستورانها و مراکز مشابه آن ها سر بزنند و بر رعایت اصول بهداشتی در این اماکن نظارت کنند." وی در مورد وضعیت موجود نیز می افزاید: "در حال حاضر این نظارت‌ها به‌طور جسته و گریخته وجود دارد ولی به نظر می‌‌رسد مشکلاتی از قبیل کمبود نیرو باعث عدم بازدهی مطلوب در این زمینه می‌شود."
به دفتر شهرداری مراجعه کردم و اعتراض خودم را نوشتم و تحویل دادم، قطعا چند روز آینده به ترمینال بیهقی مراجعه خواهم کرد تا اثر شکایت خود را ببینم. امیدوارم مشتری مداری در حوزه بهداشت غذا و محیط کار خودش را بکند. آن چه که من از زنبور و مگس بر سر میز رستوران کوچک ترمینال بیهقی دیدم، دست کمی از عکس روزنامه دنیای اقتصاد از هجوم مگس‌ها به کودکان پاکستانی نداشت.
با این تفاوت که آن کودکان مادر و پدرشان را از دست دادو درمانده از دفاع در برابر هجوم مگس‌ها بودند و مسافران، مستاصل و کلافه، با مگس‌ها و زنبورهای سمج که از سطل‌های آشغال بیرون می‌آمدند وبرنان و نیم رو و لیوان چای آنان می‌نشستند، کنار می‌آمدند.
اگر ماموران شهرداری بخواهند به اینگونه موار ترتیب اثر بدهند خود با هزینه زندگی چه کنند!؟فرامرز حسینی دوروغ نگو دوروغ گو دوروغگو دشمن خداست 
