آفتابنیوز : آفتاب - سرگه بارسقیان (دیپلماسی ایرانی): رئیس موسسه بینالمللی گفتو گوی فرهنگها و تمدنها با تشریح دو طرح مهم درباره گفتو گوی تمدنها که اجرای آن به علت کمبود امکانات به محاق رفته، از حضور فعال خود در نشستهای بین المللی خبر داد و گفت: «سفرهای زیادی دعوت دارم. به همه آنها نمیتوانم جواب بدهم، اما اگر بتوانم در نشستهای مهم حتما شرکت خواهم کرد و اگر به هر دلیلی نتوانم بروم، از طریق مجازی یا پیام کتبی یا با معرفی نماینده حضور خواهم داشت.»
سید محمد خاتمی در گفتو گوی اختصاصی با " دیپلماسی ایرانی" که به مناسبت روز گفتو گوی تمدنها انجام شد، به بیان چرایی و چگونگی طرح ایده خود و نیز تلاشهای صورت گرفته در سالهای اخیر پرداخت و تاکید کرد: «در این یک سال متاسفانه بهخاطر مسائلی که پیش آمد و میتوانست نباشد و امیدوارم هر چه زودتر شاهد بهبود اوضاع باشیم، در اصل قضیه رکود ایجاد شد. ولی دست برنداشتیم و انتظار جهانی این است که فعال باشیم.»
رئیسجمهور سابق کشورمان به پیشینه طرح برخورد تمدنها اشاره کرد و گفت: «بحث گفتوگوی تمدنها را باید در متن خود بررسی کنیم که این موضوع در چه فضایی مطرح شد، چه ضرورتی طرح آن را ایجاب میکرد و اکنون در چه وضعیتی هستیم؟ آیا طرح گفتوگوی تمدنها تحولی در متن ایجاد کرده یا نه؟ قبل از فروپاشی شوروی، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا کتابی نوشت و این پرسش را مطرح کرد که دشمن دنیای آزاد یا آمریکا کیست؟ او در آن کتاب به رقابت دیرینه میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا در جنگ سرد اشاره کرد. بطور کلی نظام سلطه همیشه به دشمن احتیاج دارد و خودش را در درگیری با دشمن تعریف میکند. نیکسون فرد هوشمندی بود، او بحثی اساسی مطرح کرد که دوران هیمنه و عظمت و قدرت اتحاد شوروی رو به پایان است و در آینده دشمن و رقیب ما اسلام است و غرب باید با توجه به این هماورد مهم مسایل خود را تعریف کند. اسلام در دنیا دارای خیزشی شده و مسلمانان با اتکا به هویت تاریخی خود تهدیدی برای تمدن،دنیا و منافع غرب هستند.»
وی افزود: «پس از آن هم ساموئلهانتینگتون، تحلیلگر نامدار آمریکایی که برای شورای روابط خارجی آمریکا کار میکرد و مطالبش نیز برای اولین بار در فارین پالیسی منتشر شد، مساله جنگ تمدنها را مطرح کرد مبنی بر اینکه در دهههای آینده برخورد میان فرهنگها و تمدنهاست و اثر معروف او به نام "برخورد تمدنها" مطرح شد. برخی معتقدند برخورد تمدنها نظریه است، برخی هم میگویند این موضوع استراتژی آینده دنیای غرب است که هویت و منافع خود را با این برخورد تعریف میکند.»
ماهیت گفتوگوی تمدنها سیاسی نیست، اما آثار سیاسی دارد
رئیس بنیاد باران تصریح کرد: «ایده برخورد تمدنها برای هر کسی که به سرنوشت بشر میاندیشید، نگران کننده بود و طبعا برای ما که در جهان سوم، جنوب و شرق و نیز دنیای اسلام زندگی میکردیم مهم بود. البته منهای جنبههای ایدئولوژیک قضیه و اینکه من وابسته به دنیای اسلام هستم، ما در این منطقه در دنیا و متعلق به دنیای در حال توسعه یا محروم یا تحت سلطه هستیم و این دغدغه خاطر برای ما مهم بود که بخصوص با تجربهای که از برخورد غرب با دنیای غیرغرب چه در چهره استعماری قدیم و چه در چهره استعماری جدید آن داشتیم، این برخورد چگونه خواهد بود.»
خاتمی با اشاره به طرح موضوع گفتوگوی تمدنها در دوره رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 گفت: «من در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری در سال 1375 این دغدغه خاطر را به عنوان یک پیشنهاد و یکی از رئوس برنامههای خودم مطرح کردم که میتوان بجای جنگ تمدنها، گفتوگوی تمدنها را ارائه کرد و در دوره مسئولیتم این مساله یکی از مبانی دیپلماسی ما در دنیا بود. این ایده در سازمان ملل مطرح شد و سال 2001، سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شد و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت. گرچه ماهیت گفتوگوی تمدنها اولا و بالذات سیاسی نیست و عمیقتر از آن است، اما طبعا آثار سیاسی هم دارد.»
رئیس موسسه بین المللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها، به بیان تفاوتهای گفتوگو با مذاکره و مناظره پرداخت و گفت: «ما میتوانیم سه گونه رابطه گفتاری و فکری با دیگران داشته باشیم؛ مذاکره(negotiation)، مناظره(debate) و گفتوگو(dialogue). منظور از negotiation، مذاکرات سیاسی است که حول منافع میچرخد و در آن صحبت از امتیازگیری است و اگر کسی قویتر باشد امتیاز بیشتری میگیرد و اگر طرفین مساوی باشند، سعی میکنند امتیاز برد- برد داشته باشند. در debateدو تفکر یا عقیده در مقابل هم قرار میگیرند و طی مناظره به اثبات حقانیت خود میپردازند، یا به صراحت درصدد ابطال طرف مقابل برمیآیند یا اگر این صراحت در کار نیست، هر طرفی میخواهد بگوید من حق هستم و این هم دلایل من است. مناظره اغلب در حوزه ادیان مطرح میشود. گفت و گو(dialogue) نه مذاکره است و نه مناظره؛ گفتوگو خودش حرکت است و باید بر پایه مشترکات برای رسیدن به تفاهم و تعارف(شناخت همدیگر) آغاز شود، که در نتیجه منجر به همکاری میشود.»
خاتمی افزود: «اگر مذاکره و مناظره حول مسایل اختلافی است، دیالوگ باید بر پایه موضوعات مشترک باشد، هدف همان تعارف است و حاصل کار میتواند همزیستی و صلح و بسیاری مسایل دیگر باشد که در درون آن هم مسایل سیاسی مطرح شود.»
شرایطی برای مذاکره با آمریکا داشتیم که تامین نشد وی با ارائه این تعریف از گفتوگوی تمدنها تصریح کرد: «بسیاری فکر میکردند این یک ژست سیاسی است که ما برای گفتوگو با آمریکا مطرح کردیم. من در دوره ریاست جمهوری به عنوان یک سیاستمدار و مسوول سیاست خارجی جمهوری اسلامی طبعا مساله مذاکرات سیاسی را مورد توجه قرار میدادم. ما شرایطی برای مذاکره با آمریکا داشتیم که آن شرایط تامین نشده بود و نشد، ممکن است در مواردی کوتاهی از ما یا جایی هم مشکلات از سوی آمریکا بود، این مساله دیگری است.»
خاتمی افزود:« گفتوگوی تمدنها به وضعیت ناگواری که در حال وقوع بود توجه داشت، جنگ سیاسی میان دو قطب قدرت که تا جنبه زیادی بعد ایدئولوژیک هم داشت در حال تبدیل به جنگ فرهنگی و تمدنی بود. حاصل کار اینست که یک تمدن با همه آثارش باید بر دنیا غلبه کند و تمدن دیگر باید به عنوان دشمن از میان برود. این مسأله خطرناکی بود.»
رئیس موسسه بین المللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها ادامه داد:«یک زمانی از من پرسیدند پیشنهاد شما به آمریکا چیست؟ گفتم آمریکا باید این تلقی که برادر بزرگ غرب و اروپا است را کنار بگذارد و به عنوان برادر در کنار آنها قرار گیرد و برخورد اربابی خود با جهان سوم را از فراموش کند و به عنوان قدرتی که امکانات وسیعی را از همه دنیا جمع کرده، این قدرت را در خدمت صلح و رشد و اعتلای آنها قرار دهد و منافع خود را در تضاد با منافع آنها تعریف نکند. در این صورت دنیا مسالهاش حل میشود.»
وجدان بشری گفتو گوی تمدنها را پذیرفت رئیسجمهور سابق کشورمان به فضای بین المللی پس از فروپاشی شوروی اشاره کرد و گفت: «آمریکا احساس میکرد که پس از فروپاشی شوروی به عنوان برادر بزرگ غرب و نماینده ذیحق و شایسته کل تمدن و فرهنگ و اقتصاد غرب حرف میزند؛ رقیبش از صحنه بیرون رفته و بنابراین فکر میکرد یک متروپل باید در دنیا وجود داشته باشد که آن هم آمریکا است و اقمار دیگر باید کنار روند، حتی نسبت به اروپا همچنین دیدگاهی داشت. دیدیم چنین نشد و پس از فروپاشی شوروی مسایل بصورت دیگری پیش آمد. برخوردهای آمریکا، برخوردهای دیگری شد و در مقابل مقاومتها هم تغییر کرد و با کمال تاسف در آغاز هزاره سوم ما شاهد یک نوع درگیری بسیار سخت و سنگین بودیم.»
خاتمی افزود: «از یک سو آمریکا با خشونت با کسانی که دشمن میپنداشت برخورد میکرد و از طرف دیگر ما تروریسم را در خشنترین و بدترین چهرهاش دیدیم. اختلافات در خاورمیانه و مناطق دیگر در جریان بود، در اروپا و در بالکان جنگهای عجیبی را تجربه کردیم که اگر نگوییم جنگهای دینی، بلکه جناحهای دینی بودند که با هم برخورد میکردند و دنیا با وحشت عجیبی روبرو شده بود و احساس میشد که جنگ تمدنها درگرفته است. در این شرایط وجدان بشری مسأله گفتو گوی تمدنها را پذیرفت و بطلان جنگ تمدنها از نظر تئوری معلوم شد. این حقیقت آشکار شد که تشدید اختلافات تمدنی در دنیا میتواند خساراتی به مراتب سنگینتر از اختلافات سیاسی که در دوران جنگ جهانی و جنگ سرد تجربه شد، ایجاد کند. گواه این مسأله اجماعی بود که در دنیا بر سر گفتوگوی تمدنها ایجاد شد.»
مبتکر طرح گفتو گوی تمدنها با اشاره به مسایل مطرح شده در تاریخ سازمان ملل گفت: «هیچ امری در سازمان ملل نظیر گفتوگوی تمدنها مورد اجماع و قبول قاطع قرار نگرفت و به اتفاق آرا و با حمایت جهان سوم و دنیای اسلام تصویب شد و سازمان ملل سال 2001 را سال گفتو گوی تمدنها اعلام کرد. پس از آن دبیر کل وقت سازمان ملل نماینده ویژهای را برای پیگیری موضوع گفتوگوی تمدنها انتخاب کرد. این فعالیت پس از پنج سال برای یک دوره پنج ساله دیگر هم تمدید شد و در مجموع سازمان ملل ده سال برای طرح گفتو گوی تمدنها تشکیلات خاص ایجاد کرد.»
خاتمی استقبال جهانی از طرح گفتوگوی تمدنها را یاد آور شد و اظهار داشت: «آنچه پیش آمد فقط مسألهای سیاسی نبود، در عرصه فکری و فرهنگی هم مساله مورد قبول قرار گرفت. حرفهای خوب همیشه حرفهایی نیست که شنیده میشود، خیلی حرفهای خوب در تاریخ زده شده که یا در زمان خودشان دفن شده یا ممکن است قرنها بعد تاثیر داشته باشد. ولی وقتی از حرفی استقبال میشود نشانه اینست که زمانه انتظار این حرفها را داشته و گوش زمانه برای شنیدن این حرف شنوا بوده و فکر میکنم وقتی به متن حوادث و گذشته تاریخی و آینده نگاه کنیم، گفتو گوی تمدنها این حالت را پیدا کرد و در سراسر دنیا موج ایجاد شد.»
وی گفت: «دهها کرسی گفتو گوی تمدنها در دانشگاههای معتبر دنیا ایجاد شد، سازمانهایی بوجود آمد، صدها کتاب نوشته شد، صدها سمینار و کنفرانس بین المللی برگزار شد که در بسیاری از آنها یا خودم شرکت کردم یا نماینده فرستادم و یا پیام دادم. هزاران مقاله در این زمینه نوشته شد،صدها تز در دانشگاههای معتبر نوشته شد.»
ائتلاف تمدنها جای گفتو گوی تمدنها را نمیگیرد
خاتمی سپس به طرح موضوع ائتلاف تمدنها از سوی اسپانیا و ترکیه اشاره کرد و گفت: «آقایان زاپاترو و اردوغان، نخستوزیران اسپانیا و ترکیه ائتلاف تمدنها را مطرح کردند. معنی آن این بود که از گفتو گوی تمدنها گذشتیم و باید وارد مرحله عملی تحت عنوان ائتلاف تمدنها شویم. به دنبال آن آقای کوفی عنان، دبیر کل سابق سازمان ملل در سال آخر مسئولیت خود، 18 نفر را به عنوان اعضای گروه عالیرتبه انتخاب کرد که بنشینند و راجع به ائتلاف تمدنها بحث کنند و قطعنامه بنویسند که من هم یکی از آنها بودم که 4 یا 5 جلسه مهم تشکیل شد و اساسنامهای هم نوشته شد. طبیعی است که ائتلاف تمدنها متکی به دو دولت است، امکانات بیشتری دارد، دبیرخانه بسیار قوی ایجاد کردند، دبیر آن هم شخصیت جاافتاده و خوب و ارزنده دکتر سمپایو، رئیسجمهور سابق پرتقال است.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتو گوی فرهنگها و تمدنها افزود: «من در دو اجلاس مهم ائتلاف تمدنها در مایورکا و استانبول شرکت کردم، سومین جلسه در برزیل تشکیل شد که بخاطر بعضی مسایل نتوانستم شرکت کنم و پیام دادم. در حال حاضر ائتلاف تمدنها فعال است ولی چنانچه در اجلاس آن گفتم این جای گفتو گوی تمدنها را نمیگیرد. گفتو گوی تمدنها یک حرکت فکری- فرهنگی است که باید ادامه پیدا کند و دلها به هم نزدیک شود.»
خاتمی همچنین درباره نقشی که ترکیه در جهان اسلام و مسأله تقریب تمدنها درصدد ایفای آن است، گفت: «ترکیه موفقیتهای زیادی داشته و با رفراندومی که برگزار کردند، با اینکه افراد متمایل به اسلام هستند ولی چهره دموکراتیک خود را حفظ کردند، اتحادیه اروپا با این وضعیت نسبت به وضعیت قبل که لائیک بودند بسیار سازگارتر است. عاقلانه رفتار میکنند. مایل هستند که محور و کانون باشند، بخصوص که در مقابل اسلام سیاسی که احیانا اصولگراتر و جدیتر است و گرچه منطقی هم هست و البته جریانات خشن و تند و افراطی که وجود دارد، میخواهند الگویی وجود داشته باشد که در عین حال هم با معیارهای امروزی سازگار باشد و هم بتواند برای گرایشات اسلامی جذاب باشد و شاید بنظرشان رسیده باشد که ترکیه میتواند الگو باشد. بنظرم آقای اردوغان از این موقعیت خوب استفاده میکند و در حال حاضر هم در دنیا و جهان اسلام موقعیت خوبی دارند و ائتلاف تمدنهای میتواند راهی و وسیله ای برای این سیاست باشد که ناموفق هم نیستند. گرچه هنوز گفتوگوی تمدنها شکل نگرفته و تا رسیدن به ائتلاف تمدنها خیلی وقت هست.»
وی با بیان اینکه دوباره مسأله صلح مطرح شده است، گفت: «متاسفانه برخورد بین کسانی که نظریات خشن داشتند، طیفی از افراطیون، چه کسانی که قدرت را در بخشی از دنیا در دست داشتند، چه کسانی که با آن قدرت مبارزه میکردند، جنگی بسیار خشن و سخت را بهوجود آورد. از یک طرف تروریسم گسترده و از سوی دیگر جنگ علیه تروریسم ایجاد شد. بعد از 11 سپتامبر رئیس جمهور آمریکا مسأله ائتلاف برای جنگ علیه تروریسم را مطرح کرد که من در مقابل آن در سال آخر دوره ریاست جمهوری مسأله ائتلاف صلح بر پایه عدالت را مطرح کردم که طبعا در آن هیاهوی بگیر و ببندها و اشغال افغانستان و عراق مسکوت ماند. من فکر میکنم دوباره مساله صلح مسالهای جدی شده است. چندین سمینار برگزار شده که بنده دعوت داشتم و دعوت دارم که مساله صلح را در ادامه مساله گفتوگوی تمدنها مطرح کنم.»
حاضر نیستیم از کسی پول بگیریم خاتمی در ادامه گفتو گوی خود با " دیپلماسی ایرانی" در تشریح اقدامات و برنامههای خود برای پیشبرد گفتوگوی تمدنها اظهار داشت: «موسسه بینالمللی گفتو گوی تمدنها در خارج از کشور تاسیس شده که دارای پشتوانه قوی معنوی است، البته از نظر امکانات مادی در حالت ضعف هستیم، از این جهت که نخواستیم از برخی کمکهایی که در دنیا رایج است، استفاده کنیم. مثلا آقای ماندلا وقتی بنیادش را تاسیس کرد، آشکارا در در دنیا و از جمله منطقه اعلام کرد میخواهیم کارهای خیریه بکنیم، کارهای سیاسی ارزنده و حقوق بشری انجام دهیم و پول گرفت. از عربستان، کویت، امارات و از ایران در دوره ریاست جمهوری من کمکهای مالی دریافت کرد. تشکیلات دیگر، روسای جمهور سابق، عدهای از افراد ثروتمند را جمع میکنند، پیشنهاد میکنند و خیلی آشکار پول میگیرند و کار انجام میدهند. ما این کار را نکردیم، گرچه مستقل بودیم و هستیم و اگر هم پول میگرفتیم تابع کسانی که پول میدادند نبودیم، ولی در عین حال به هیچ وجه حاضر نبودیم اینطور کار را انجام بدهیم و رسما بگوییم پول بریزید، حساب هم هست. ما حتی یک ریال از کسی نگرفتیم، برای اینکه نمیخواهیم استقلالمان از بین برود.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتو گوی فرهنگها و تمدنها افزود: «با همین وضع خیلی ابتدایی، بصورت همکاری با بعضی موسسات مشابه بود که مشترکا کار کردیم که نمونه آن را دو سال پیش در تهران دیدیم که چه اجتماع عظیمی برپا شده بود که کار مشترکی بود بین ما و موسسه آقای بوندویگ، نخست وزیر اسبق نروژ که موسسه خیریه خوبی دارد که همکاری کردیم و قبل از آن هم همکاریهایی داشتیم. با موسسات و دانشگاهها هم که دعوت میکردند، همکاریهایی داریم.»
خاتمی به دو طرحی که برای گفتوگوی تمدنها در نظر داشت، اشاره کرد و گفت: «امکانات ما بسیار اندک است. ما دو طرح مهم داشتیم که بخاطر نداشتن امکانات نمیخواهیم بگویم بطور کلی منتفی است اما در محاق بسر میبرد. یکی طرحی است که در دوران ریاست جمهوری ام میخواستم در ایران انجام دهم که یک یادمان گونه بسیار وسیعی در محوطه بزرگی با نمایندگان تمدنهای مختلف و یا کشورهایی که صاحب تمدن بودند، داشته باشیم. بگوییم هر کدام بخشی را در اختیار بگیرند و با توجه به معیارهای تمدنی خودشان ساختمان و آثار داشته باشند. این طرح شبیه یک بنیاد یا سازمان تمدنهاست که نمایندگان تمدنها در آن سرمایه گذاری کنند و حضور داشته باشند و یک سازمانی شکل گیرد که نشستها، نمایشگاهها و کتابخانهها در آن برگزار شود که این طرح اجرایی نشد. دلم میخواست که این طرح را در ایران یا در کشوری دیگر یا دفتر خودمان در اروپا اجرا کنیم که بالاخره امکانات اولیه آن از جمله چندین هکتار زمین را ما باید فراهم میکردیم. این طرح متوقف ماند، گرچه هنوز به کلی منتفی نیست.»
بودجه تلویزیون گفتو گوی تمدنها چند میلیون دلار برآورد شد وی درباره تاسیس تلویزیون گفتو گوی تمدنها که دو سال قبل مطرح کرده بود نیز اظهار داشت: «طرح دیگر صدایی بود که گفتوگوی تمدنها داشته باشد که مهمترینش این بود که بتوانیم ایستگاه تلویزیونی بینالمللی تاسیس کنیم، طرح آن هم آماده بود که در حوزه مسایل تمدنی، آثار و فعالیتهایی که هست انعکاس یابد، میزگردهایی که برگزار میشود، آثار هنری، فرهنگی و سینمایی که در زمینه گفتوگوی تمدنها مثبت میدانستیم عرضه و تبادل شود. یک فرستنده صوتی و تصویری معتبر باشد که با دو زبان فارسی و انگلیسی شروع و سپس گسترش پیدا کند که طبعا اینها احتیاج به بودجه داشت و برآوردی هم شده بود. از نظر دیگران خیلی هم برآورد زیادی نبود، شاید با چند میلیون دلار میشد این کار را راه بیندازیم. اما همین چند میلیون دلار برای ما مهم بود.»
خاتمی افزود: «طرحهای آن هم وجود دارد. حتی به بعضی دوستان هنرمند برای لوگو و آرم موسیقی آن پیشنهاد کرده بودیم. آقای چکناوریان طرح خوبی با توجه به مبانی اسلام و مسیحیت و یهود و ایران در نظر داشت. کارهایی بود که البته به تعبیر آن مثل است که گفت میخواهم سوارکار خوبی شوم گفتند ابزارش را داری، گفت نعل را پیدا کردم، اسبش را باید پیدا کنم.»
در نشستهای مهم شرکت میکنم
مبتکر طرح گفتوگ وی تمدنها تصریح کرد: «در این یک سال متاسفانه بخاطر مسائلی که پیش آمد و میتوانست نباشد و امیدوارم هر چه زودتر شاهد بهبود اوضاع باشیم، در اصل قضیه رکود ایجاد شد. ولی دست برنداشتیم و انتظار جهانی این است که فعال باشیم. در مدتی که کمتر فعال بودیم، خواستها، توقعات و تقاضاها در دنیا و اعلام همکاری اگر بیشتر از گذشته نباشد، کمتر نبوده است. امیدوارم بتوانیم به لطف خدا اگر زنده باشم این کار را ادامه دهم و انشانءالله که آثار خیری برای همه دنیا داشته باشد.»
خاتمی افزود: «سفرهای زیادی دعوت دارم. به همه آنها نمیتوانم جواب بدهم، اما اگر بتوانم در نشستهای مهم حتما شرکت خواهم کرد و اگر به هر دلیلی نتوانم بروم، از طریق مجازی یا پیام کتبی یا با معرفی نماینده حضور خواهم داشت. در حال حاضر سه برنامه خاص مورد توجه من هست که اگر قطعی شد اعلام میشود.»
چرا که زیبایی رفتارش موجب آرامش و امید برای ایرانی آباد و دور از هرگونه تنش و...میباشد.
درود خدا بر همه یاران صدیق امام ره