کد خبر: ۱۰۹۸۷۳
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۲

عباس عبدی: پرداخت یارانه، رشوه به مطبوعات است

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: وزیر ارشاد اخیراً طی اظهاراتی بیان داشته است از کمک مالی به نشریات ضد انقلاب خودداری خواهد کرد. گفته‌های وزیر ارشاد مخالفان و موافقان بسیاری داشت و هر کس از زاویه به نقد و بررسی این حرف‌ها نشست. 

عباس عبدی که از روزنامه‌نگاران قدیمی است و طی دو دهه اخیر در جایگاه‌های مختلف با مطبوعات گوناگون همکاری کرده است و با سیاست‌های فرهنگی سه دولت پس از جنگ در قبال مطبوعات آشنایی دارد، در گفت‌و گو با فرارو در این باره به اظهار نظر پرداخته است.

عبدی در این گفت‌و گو اعلام کرده در شرایط فعلی که پرداخت سلیقه‌ای کمک‌ها به پرداخت ضابطه‌مند آن‌ها اولویت دارد، ترجیح می‌دهد هیچ یارانه‌ای به مطبوعات پرداخت نشود تا آن‌ها آزادانه توان جلب تقاضای مردم را به نمایش بگذارند، وضعیتی که البته بسیاری از مطبوعات را ناتوان از عرضه خواهد کرد.

آیا اساسا پرداخت یارانه به مطبوعات در دیگر کشورهای دنیا امر مرسوم و متداولی است؟ این کمک‌ها محدود به موارد اضطراری و استثنایی می‌شود یا دارای روال معین و مکرری است؟

به‌طور کلی می‌توان سه سیاست را در این زمینه شناسایی کرد. سیاست اول تفاوت نگذاشتن میان کالای روزنامه با سایر کالاها همچون میوه یا کفش و جوراب است. در این سیاست هیچ امتیازی به تولید کننده و مصرف‌کننده کالای رسانه‌ای مکتوب تعلق نمی‌گیرد، و این کالا هم مشابه سایر کالاها باید به نحوی عمل کند که تقاضای لازم را در یک بازار آزاد و رقابتی و فارغ از امتیاز به دست آورد. 

سیاست دوم، قایل شدن برخی امتیازات کلی برای بنگاه‌های مطبوعاتی است. اما تعلق این امتیازات مستقل از اراده اشخاص است، مثلاً بخشودگی‌های گمرکی یا مالیاتی یا بخشودگی در پرداخت هزینه‌های معین چون پست، تلفن، برق و… از این نمونه است. این سیاست در پی آن است که هزینه‌های تولید مطبوعات را کم کند تا مصرف آن بالا رود، اما پرداخت این کمک‌ها مستقل از اراده شخصی مسئولان کشوری است و شامل همه نشریات می‌شود.سیاست سوم پرداخت مستقیم کمک از طریق دولت برحسب صلاحدید مسئولین است. دو سیاست اول موجب نفوذ دولت بر مطبوعات و تبدیل آنها به بوق نمی‌شود. اما هدف از اجرای سیاست سوم، وابسته کردن مطبوعات به دولت و تبدیل آنها به بوق است. پرداخت این کمک‌ها به معنای هزینه‌های نوشته‌های دولتی و تبلیغاتی این گونه مطبوعات است. مطالب این مطبوعات به نسبتی که از این خوان یغما برخوردار می‌شوند، به آگهی دولتی شبیه هستند. حتی اگر در قالب یادداشت و سرمقاله باشند. 

مدیر مسئولی که برای گرفتن کمک مالی پشت در اتاق آقای رییس اداره ساعت‌ها می‌نشیند، نمی‌تواند در بند منافع کشور و مردم باشد و قادر به ایفای رسالت روزنامه‌نگاری نیست.

به طور کلی هدف از پرداخت یارانه به مطبوعات چیست؟ آیا طی دو دهه گذشته، دولت‌های مختلف در پرداخت یارانه‌ها به مطبوعات پیگیر سیاست‌ خاصی یا راهبرد معینی بوده‌اند؟ 

هدف پرداخت یارانه اگر طی سیاست دوم صورت گیرد، کمک به بهبود حوزه فرهنگ و اطلاع‌رسانی در جامعه است، اما اگر در چارچوب سیاست سوم صورت گیرد، هدف هرچه باشد، نهایتاً وابستگی مطبوعات به قدرت را رقم خواهد زد.

نحوه پرداخت کمک‌های مالی به مطبوعات در دوران سازندگی، دوران اصلاحات و دوران آقای احمدی‌نژاد چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با یکدیگر دارد؟

در هر سه دوره نتیجه یکی بوده، فقط شدت و ضعف آنها فرق داشته است، و این شدت و ضعف نیز بسته به قدرت و نفوذ نهادهای مدنی روزنامه‌نگاران و مطبوعات داشته است. در دوره آقای خاتمی چون این نهادها قوی‌تر بودند، پس اثرات سوء این سیاست کمتر بود، اما در دوره کنونی به علت ضعف شدید این نهادها و نیز غیبت قانون و حضور پررنگ‌تر سلیقه، اوضاع از حیث گفته شده بدتر می‌باشد.

به نظر شما هدف اصلی پرداخت این کمک‌ها باید نشریات دولتی باشد یا خصوصی؟ آیا اساسا به پرداخت یارانه به مطبوعات معتقدید؟ در صورت چنین اعتقادی آیا می‌توان بر اساس ضوابط کمی و کیفی، کمک‌ها را به صورت تبعیضی ارائه داد؟

از آنجا که بنده با پرداخت یارانه که اصطلاح محترمانه‌ای است که برای رشوه به مطبوعات اختراع شده، مخالفم، بنابراین نشریات دولتی و خصوصی از این حیث برای من تفاوتی نمی‌کنند. این پول‌ها تفاوت چندانی با پول‌هایی که به زنان خیابانی داده می‌شود تا تن خود را در اختیار قرار دهند ندارند، زیرا این پول‌ها نیز در اصل برای اخذ شرافت و ناموس حرفه‌ای روزنامه‌نگار و روزنامه پرداخت می‌شود. و از آنجا که جامعه ما در شرایط کنونی ضابطه‌پذیر نیست، با هرگونه پرداخت ضابطه‌ای هم مخالفم چون به سرعت سلیقه‌ای می‌شود.اگر یارانه مستقیم و غیر مستقیم یا همان زیر میزی یا رشوه یا هزینه حیثیت روزنامه‌نگاری قطع شود، بسیاری از مطبوعات (یا به تعبیر دقیق بولتن‌ آگهی های دولتی) فعلی باید تعطیل شوند و فقط چند مورد محدود قادر به ادامه حیات خواهند بود و همه خواهند فهمید که جامعه ما فاقد نهاد مطبوعاتی مستقل و قدرتمند است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین