آفتابنیوز : آفتاب: در آستانه سفر مقام معظم رهبری به قم، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که این روزها بیانیههای این مجمع را به تنهایی امضا میکند در گفتو گوی مفصلی به بیان ابعاد شخصیتی و علمی مقام معظم رهبری، تدابیر وی در اداره نظام اسلامی پرداخته و بر این باور است که آقای آیتالله خامنهای تحت عنایت خاص امام زمان کشور را اداره میکند و اگر امام عصر(عج) وی را تنها بگذارد و در تصمیمگیری اشتباه کند، جامعه اسلامی آسیب میبینند.
وی گفت که مسأله بسیار مهم انرژی هستهای و موفقیتهای کسب شده پیرامون آن، مستقیما زیر نظر مقام معظم رهبری است؛ ایشان بارها خطاب به مسئولان گفتهاند که میتوانید خودتان کشور را اداره کنید، رشد کشور بستگی به رشد علم دارد. بهخصوص در جریان انرژی هستهای، ما به سمت سقوط و انقطاع میرفتیم؛ اما ایشان در دوره اول ۴ساله آقای احمدینژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقیه خیال میکنند که دولت این کار را کرده، ولی من اینجا صریحا به شما میگویم اصلا مسأله انرژی هستهای، فقط زیر نظر شخص رهبری بوده است، یعنی شخص رهبری تصمیمات اصلی را میگرفتند.
یزدی با اشاره به مخالفتهایی که برای اعلام مرجعیت آیتالله خامنهای وجود داشته میگوید: وظیفه شرعی خودم دیدم، که مرجعیت ایشان را اعلام کنم. فکر میکنم اولین کسی که مرجعیت مقام معظم رهبری را در رسانههای عمومی اعلام کرد، من بودم که این مهم را در خطبههای نماز جمعه تهران اعلام کردم.
وی میافزاید: بنده این کار را در شرایطی که بسیاری از هم دورهایها و دوستان من مخالف آن بودند، صورت دادم؛ برخی همکاران و دوستان به من ایراد گرفتند و حتی با من دعوا کردند؛ جالب است بدانید، کسانی که امروزه به موقعیت علمی و مرجعیت آقا سخت علاقهمند هستند، در آن روز به بنده ایراد میگرفتند که چرا مرجعیت مقام معظم رهبری را اعلام کردم.
وی میگوید: در مقاطع مختلف، کشور و ملت را نجات داده است؛ بهطور مثال در جلسهای در خصوص فتنه اخیر من خیلی ناراحت بودم و میخواستم گریه کنم، اما آقا به من امیدواری دادند که ناراحت نباش این مسأله هم میگذرد.
یزدی در ادامه میافزاید: رهبری از سوی امام عصر(عج) کمک میشود. البته من نمیگویم امام زمان(عج) به ایشان پیغام میدهند و یا ایشان به محضر امام (عج) میرسند، بلکه نمیگویم میشود، امام زمان (عج) ایشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخی قضایا، کل امت و جامعه اسلامی در معرض خطر قرار میگیرد و مقام معظم رهبری هم مسئولیت حفاظت از این امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ایشان را تنها بگذارد و در تصمیمگیری اشتباه کند، جامعه اسلامی آسیب میبینند؛ بنابراین، عنایت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبیرهای مقام معظم رهبری میبینم؛ به همین دلیل هم گاهی ایشان به قم میآیند و بر میگردند، بدون این که کسی متوجه شود، به همین دلیل معتقدم ایشان عالیترین تدبیر را درحوادث دارند، بعد از امام راحل یکی از ذخایر پرقیمتی که خداوند برای این امت و برای شرایط این زمان ذخیره کرده است، آیت الله العظمی خامنهای(حفظه الله) است که ما وقتی محاسبه میکنیم، اگر قرار بود که در شرایط حساسی مانند امروز کس دیگری غیر از ایشان، در مقام رهبری باشد، معلوم نبود چه بر سر کشور میآمد.
به گزارش مرکز خبر حوزه ، یزدی در این گفتو گو با اشاره به روابط نزدیکی که با آیتالله خامنهای داشته و شرکت در جلسات بحث و درس رهبری، ادعا میکند که علائم مسأله اجتهادی و علمی و مرجعیت، که متکی به مبانی تعیین شده است، برای مقام معظم رهبری در همین جلسات، برایم روشن تر شد.
متن کامل این گفتوگو در ادامه میآید:
شناخت شما از آیتالله العظمی خامنهای، به چه زمانی بر میگردد؟
ایشان برای گذراندن دوره تحصیلی در برههای از زمان در قم حضور داشتند، و در درس امام راحل شرکت میکردند؛ البته من هم در همان درس امام راحل شرکت میکردم؛ اما در آن زمان با ایشان خیلی آشنا نبودم؛ چون در درسهای خارج فقه، رسم حوزههای علمیه بر این است که هر سه یا چهار نفر با هم، هم مباحثه و با یکدیگر مأنوس هستند، تا به درجاتی برسند؛ و گروه ما با گروه ایشان تفاوت داشت؛ آشنایی بنده با ایشان به قبل از انقلاب، بر میگردد، من برای زیارت، به مشهد مقدس مشرف شده بودم؛ برای اولین بار در مسجدی که، جلسات وعظ و خطابه داشتند، و در حال بیان یک خطبه تاریخی برای اهداف انقلاب بودند؛ متوجه شدم که جلسه، جلسه ویژهای بود و طبعا تناسبات و علایق روحی ما ایجاب میکرد که به ایشان نزدیک شویم؛ ایشان در آن زمان از شخصیتهای علمی و انقلابی مشهد بودند در جریانات کشور نیز نقش داشتند؛ بنابراین جواب این سؤال که از چه زمانی با ایشان آشنا شدم، این است که من از روزی که ، امام جماعت یکی از مساجد شهر مشهد بود تا الآن که به عنوان رهبر، نظام اسلامی را اداره میکنند، آشنا هستم؛ و این نعمت خدا برای من است و امیدوارم همین نعمت تا آخر زندگی با من باشد.
آیا بعد از آن سخنرانی ایشان در مشهد که سرآغاز آشناییتان بود، مشکلی از سوی رژیم شاه، برای آقا، به وجود نیامد؟ در دورهای، بسیاری از افراد به نقاط مختلف تبعید شدند، که مقام معظم رهبری هم، به ایرانشهر تبعید شدند؛ با وجود آن که در ایرانشهر شیعه و سنی وجود داشت، اما ایشان، با کلام شیوای خود، نفوذی ایجاد کرده بودند که برکات آن به وضوح دیده میشد.
روابط شما در دوران پس از انقلاب با مقام معظم رهبری، چگونه ادامه پیدا کرد؟ در دورههایی مانند اوایل انقلاب، معمولا نام افرادی که در جریان انقلاب قرار داشتند، برده میشد؛ ما هم سعی میکردیم با مقام معظم رهبری آشناتر وبه ایشان نزدیکتر شویم، تا بتوانیم علاوه بر استفاده از شخصیت معظمله، به نوبه خود با ایشان، همراهی داشته باشیم. در دوره ریاستجمهوری آقا، من به تدریج با فضائل اخلاقی، شخصیتی وعلمی ایشان بیشتر آشنا شدم؛ گاهی دفترشان رفتوآمد داشتیم، تا این که جریان بازنگری قانون اساسی پیش آمد؛ حضرت امام(ره) دستور بازنگری قانون اساسی را صادر کردند؛ و نام من هم در نوشته حضرت امام(ره) آمده بود که باید در این بازنگری باشیم؛ ریاست آن هم با رئیسجمهور وقت یعنی حضرت آیتالله خامنهای بود، و جناب آقای هاشمی هم نائبرئیس بودند؛ در اولین جلسه، من به همراه آقای دکتر حبیبی، به عنوان منشی انتخاب شدیم؛ اولین کاری که باید انجام میشد، تهیه آیین نامه بود، من به همراه آقای حبیبی آن را تهیه کردیم؛ کم کم دوران کسالت حضرت امام(ره) پیش آمد و به همین دلیل رفتوآمدهای مقام معظم رهبری و آقای هاشمی به بیت امام(ره)، بیشتر شد، و از همین رو بود که ریاست جلسه را به من میسپردند؛ برای اداره این جلسات لازم بود که بیشتر از قبل با دفتر ایشان ارتباط داشته باشیم؛ در همین رفتوآمدها بود که با روحیات، خلوص رفتاری و شخصیت والای علمی ایشان بیشتر از قبل آشنا شدم، و این را دریافتم که در روحیه ایشان هوی و هوس نیست.
آیا ایشان در طول دوران ریاستجمهوری خود، بحثهای طلبگی هم داشتند؟ بله. با اینکه ایشان رئیسجمهور بودند و مسئولیت شان سنگین بود، در یک مقطع زمانی به بنده گفتند که من همیشه یک بحث طلبگی و آخوندی داشتم، و الآن هم میخواهم که چنین جلسهای داشته باشیم؛ از من پرسیدند چه کسانی، برای برگزاری چنین جلسات فقهی و علمی مناسبتر هستند، افرادی را برای برپایی این جلسات طلبگی انتخاب کردیم؛ مکرراً از همان ابتدا، از ایشان شنیدهام که گفتهاند، «منهیچ گاه طلبگی و کار علمی را رها نکردم»؛ جالب است بدانید این جلسات علمی از آن زمان تا کنون، همچنان ادامه دارد.
قدرت علمی مقام معظم رهبری را با وجود شرکت در این جلسات علمی که تاکنون نیز ادامه دارد،چگونه تبیین میکنید؟ در جریان همین جلسات بود که بیشتر با توان علمی ایشان آشنا شدم؛ در مسائلی که بحث و استدلالات و اثبات و نفیهایی که میشد، واقعا تبحر داشتند؛ شنیدهاید برای مجتهدین، علوم مختلفی از جمله ادبیات، رجال، درایه، تفسیر، حدیث و … لازم است؛ زیرا اینها، علومی هستند که باید در مقدمات اجتهاد باشد؛ از جمله مهمترین علوم، علم رجال است، معمولا در علم رجال کمتر کسی حالت تخصصی وجود دارد، مگر بعضی از شخصیتهایی که کتابهایی در این زمینه نوشتهاند؛ من در جریان همین جلسات علمی بود که متوجه شدم، آقا، در این رشته یعنی علم رجال، در ردیف متخصصین قرار گرفتهاند؛ چون نام یک رجالی که در سلسله حدیث پیش میآمد، میدیدیم که خصوصیات آن شخصیت را با تمام جزئیات ذکر میکردند؛ اصلا ایشان، یک دوره پژوهش و تحقیق کامل در مورد زمان ائمه(ع) و ۱۴معصوم(ع)، یعنی یک شرح کامل از پیامبر(ص) تا امام زمان(عج)، داشتند؛ چرا که در این دوره بود که شرح حالات ائمه(ع) را نیز بررسی میکردند؛ به رجال، حدیث و روایت، مخصوصا در زمان صادقین(ع) هم آشنایی کاملی پیدا کردند و این امتیاز در حقیقت در ایشان دیده میشد.
میتوان گفت، برگزاری همین جلسات مقدمهای برای روشنتر شدن بعد علمی مقام معظم رهبری بود؟ طبعا علائم مسأله اجتهادی وعلمی و مرجعیت، که متکی به مبانی تعیین شده است، برای مقام معظم رهبری در همین جلسات، برایم روشن تر شد؛ علت این که پس از رحلت امام خمینی(ره) و رحلت بعضی از مراجع مطرح در قم، بنده مرجعیت را اعلام کردم، این نکته بود که بنده در طول این فاصله زمانی و جلساتی که از زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری برگزار شد، به پایه علمی و قدرت استنباط و اجتهاد و در حقیقت بنیه اجتهادی و استدلالی ایشان و همچنین تسلط بر علوم مختلفی که باعث اجتهاد است، پی بردم و دیدم، در ردیف متخصصین قرار گرفتهاند؛ به همین دلیل وظیفه شرعی خودم دیدم، که مرجعیت ایشان را اعلام کنم. فکر می کنم اولین کسی که مرجعیت مقام معظم رهبری را در رسانههای عمومی اعلام کرد، من بودم که این مهم را در خطبههای نماز جمعه تهران اعلام کردم.
واکنشها، پس از اعلام مرجعیت چگونه بود؟ بنده این کار را در شرایطی که بسیاری از هم دورهایها و دوستان من مخالف آن بودند، صورت دادم؛ برخی همکاران و دوستان به من ایراد گرفتند و حتی با من دعوا کردند؛ جالب است بدانید، کسانی که امروزه به موقعیت علمی و مرجعیت آقا سخت علاقه مند هستند، در آن روز به بنده ایراد میگرفتند که چرا مرجعیت مقام معظم رهبری را اعلام کردم.
واکنش شخص مقام معظم رهبری نسبت به اعلام مرجعیت شان چه بود؟ ایشان به من گفتند: چون شما به من وابستگی دارید از این به بعد صحیح نمیدانم ترویج مرا به عهده بگیرید و در مجامع عمومی از من تعریف کنید و در یک کلام به بنده گفتند، من راضی نیستم؛ این نشان از تواضع بسیار بالای معظمله است؛ جالب است بدانید که ایشان درس خارجی را شروع کرده بودند، من تصمیم گرفتم که در آن کلاس شرکت کنم؛ در دو یا سومین جلسه بود که به من گفتند، شما چرا میآیید؟ گفتم بالاخره درس است و من هم علاقهمندم شرکت کنم؛ ایشان گفتند من راضی نیستم، شما نباید بیایید، من را نهی کردند؛ فلسفه این کار، بعدها برای من روشن شد؛ آدم میبیند که بعضیها دنبال این هستند که شاگردان شناخته شده و رسالهای دشته باشند، اما مقام معظم رهبری خطاب به من فرمودند که راضی نیستم در کلاس درس من باشی و من را ترویج کنی؛ مجموع این عوامل، نشان از عمق خلوص و صفا و تواضع شان دارد، این هم از جمله شرایط مرجعیت است؛ این امر مصداق بارز ترک هوی و هوس و دوری از ریاست و مقام است که ایشان به معنای کامل کلمه، آن را به مرحله اجراء درآوردند.
بعد علمی و دانش فقهی مقام معظم رهبری و همچنین مرجعیت ایشان را بیشتر تشریح کنید؟ رتبه علمی یک مسأله است و مرجعیت رسمی مسئله دیگر؛ کم نیستند شخصیتهایی که دارای مقامات برجسته علمی هستند، این طور نیست که هرکس ملا شد، بتواند مرجع باشد و یا هرکس مرجع هست، درجات علمی فوق العاده بالایی دارد؛ این ها در حقیقت دو فصل حساب میشوند؛ در باره شخصیت علمی آیت الله خامنهای، همان طور که خود ایشان گفتهاند، هیچگاه طلبگی و در راه علم بودن را کنار نگذاشتند؛ حتی در سمت رهبری که مسئولیت سنگینی است، کار علمی ایشان مداوم بوده و اوقاتی را به مطالعه اختصاص دادهاند؛ این یکی از خصوصیات ایشان است؛ ممکن است گاهی، فردی که به عنوان شخصیت علمی شناخته میشود و واقعا هم عالم است وقتی وارد یک کار سیاسی و اجتماعی میشود، آهستهآهسته از نظر علمی ضعیف شود، بنیه علمی و حتی مبانی و اصول را فراموش کند، اما مقام معظم رهبری، بر عکس این دسته از افراد، با وجود قرار گرفتن در سمت بسیار مهم رهبری، از نظر علمی، روز به روز قویتر شدهاند و این یک امتیاز برای معظم له است؛ چرا که هم در زمانی که پست مهم ریاست جمهوری و هم زمانی که به سمت رهبری رسیدند اشتغال تحصیلی شان را فراموش نکرده و کنار نگذاشتهاند.
با وجود مشغلههای بسیار فراوان معظم له در اداره نظام اسلامی، چگونه کار علمی مداوم خود را دنبال میکنند؟ بعضی خیال می کنند که ایشان چون مشغله رهبری دارند فرصت پرداختن به مباحث علمی را ندارند، در صورتی که شخصیتهایی هستند که در عین اشتغال به مسائل سیاسی به دلیل آوردن همان مسائل در کارهای علمی، بنیه علمی شان قویتر میشود. برای نمونه مسئلهای در مورد «دیه» در دورانی که ریاست قوهقضائیه به عهده بنده بود، برایم پیش آمد که در رساله عملیه همه مراجع عنوان شده بود؛ اما تا رسیدیم به بحث اَنعام ثلاثه، مقام معظم رهبری به بنده گفتند، این بحث را بیاور در همان جلسات هفتگی ایشان در پاسخ به سؤالی که داشتم گفتند، من تمام روایات در این زمینه را بررسی کردم و به یک نکته هم رسیدهام؛ وقتی آن را به من اعلام کردند؛ گفتم فتوای شما هم همین است، فرمودند، بله همین است؛ با این نظر شرعی بسیاری از کارهای قضایی ما تسهیل پیدا کرد؛ حتی ایشان در مورد همین فتوا که به مشکلی برای ما در قوه قضائیه تبدیل شده بود، به قم آمدند و با بسیاری از مراجع، از جمله آیتالله العظمی گلپایگانی (ره) دیدار کردند و مشکل این مسئله را حل کردند. از این قبیل مسائل در فروعات مختلفی که پیش آمده به ما نشان میدهد که پایه علمی مقام معظم رهبری، بسیار بالا و در درجه ممتاز قرار دارند.
تدابیر مقام معظم رهبری در مدیریت حوادث را چگونه میبینید؟ در پاسخ به این سؤال باید ابتدا منظور از حوادث روشن شود؛ در متن قانون اساسی به عنوان یکی از شرایطی که فقیه باید داشته باشد تا خبرگان او را برای رهبری انتخاب کنند، همین مسئله قدرت مدیریت امت اسلامی است،آیت الله خامنهای نشان دادهاند، آن را داشته و عملیاتی کردهاند. مقصود از مدیریت امت اسلامی از نظر ما، مدیریت حوادث است که باز منظور از حوادث، مسائل جزئی فقهی نیست، بلکه منظور چیزهایی است که به کل امت و جامعه بر می گردد و باید مشکل جامعه را حل کند؛ امام معصوم(ع) یا امام زمان(عج) خودشان در زمان غیبت، ارجاع دادهاند که در حوادث به فقیه واجدالشرایط رجوع کنید، مقصود حوادثی است که تصمیم گیری در رابطه با آن، نفع یا ضررش به همه امت میرسد؛ خوشبختانه در طول ۲۰ سال رهبری آقا، با وجود آن که به اندازه ۱۰۰ سال حادثه برای کشور پیش آمد، اما مدیریت ایشان بعد از دوران امام راحل درحوادث بینظیر است، یعنی کمتر کسی است که میتواند در تصمیم گیریها، همانند ایشان، هم سرعت و هم دقت داشته باشد و علاوه بر آن اصول را در تصمیمگیری رعایت کند.
حوادث دوران امام (ره) و مقام معظم رهبری، چه تفاوتهایی با هم دارند؟ همچنین اشارهای به شاخصهها تصمیم گیری ایشان، بفرمایید؟ در زمان امام (ره) حوادث مهمی وجود داشت، شاید سخت ترین حادثه برای ایشان، جنگ تحمیلی بود که مسئولیت سنگین آن را، به عهده بزرگوارانی، در درجه اول آیت الله خامنهای و بعد جناب آقای هاشمی، گذاشتند و غیر از جنگ حوادث دیگری مانند جریان بنی صدر و … به وجود آمد که باز شاهد مدیریت اصولی و صحیح امام راحل بودیم، اما حوادث زمان آیتالله خامنهای مثل محاصره اقتصادی، فتنه اخیر، احیانا بروز اختلافات در بین جمعهای حساس کشور، مانند قوای سه گانه رخ میدهد، ایشان وظیفه داشته و دارند که طبق قانون اساسی این مشکلات را رفع کند. در کل وقتی به حوادث دوران رهبری حضرت آیت الله خامنهای نگاه میکنیم، میبینیم تصمیم گیری معظمله در حل این مشکلات، بسیار به جا بوده، مثلا عدهای در رابطه با آمریکا با رهبری گفتو گو میکردند، اما ایشان میگفتند؛ من هنوز نسبت به اینها بیاعتمادم؛ نمونه اخیرش اوباما است که با شعار تغییر آمد؛ خیلیها امیدوار بودند که رابطه با آمریکا برقرار شود، اما رهبر معظم انقلاب میفرمودند؛ باید صبر کرد تا ببینیم چه میکنند؛ ایشان در رابطه با شعار تغییر اوباما تعبیر بسیار زیبایی را به کار بردند و گفتند، «اگرچه این ها یک دستکش مخملی در دست دارند، اما زیر این دستکش مخملی، مشت آهنی دارند»؛ این تعبیر بسیار زیبا و فنی است؛ یعنی بعضیها در گفت وگوی سیاسی با نرمترین کلمات حرف میزنند، اما هدفشان چیز دیگری است. این نکته مهمی است که رهبری باید این قدرت را داشته باشد که به عمق کلمات نرم دشمنان پی ببرد و فریب نخورد. مقام معظم رهبری در این فرازونشیبها مانند تحریمهای اقتصادی، فتنه اخیر و از همه اینها مهمتر مسأله انرژی هستهای و یا در مسائلی از قبیل ایجاد اعتماد به نفس در جامعه و بین مسئولین نظام، که امام راحل آن را دنبال مینمودند، بیش از هرکس دیگری دنبال کردند و آن را در جامعه ایجاد نمودند.
تدبیر رهبر معظم انقلاب در مسئله انرژی هستهای، چگونه بود؟ مسأله بسیار مهم انرژی هستهای و موفقیتهای کسب شده پیرامون آن، مستقیما زیر نظر رهبری معظم انقلاب است؛ ایشان بارها خطاب به مسئولان گفتهاند که میتوانید خودتان کشور را اداره کنید، رشد کشور بستگی به رشد علم دارد و….، به خصوص در جریان انرژی هسته ای، ما به سمت سقوط و انقطاع میرفتیم؛ اما ایشان در دوره اول ۴ساله آقای احمدینژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقیه خیال میکنند که دولت این کار را کرده، ولی من اینجا صریحا به شما میگویم اصلا مسئله انرژی هستهای، فقط زیر نظر شخص رهبری بوده است، یعنی شخص رهبری تصمیمات اصلی را میگرفتند.
مدیریت مقام معظم رهبری در صحنههای سیاسی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ تدبیر ایشان در مسائل داخلی و مخصوصا جریان فتنه، که تقریبا همه مردم در جریان آن هستند، تدبیری جامع، گویا و کامل بود که در مقاطع مختلف، کشور و ملت را نجات داده است؛ به طور مثال در جلسهای در خصوص فتنه اخیر من خیلی ناراحت بودم و میخواستم گریه کنم، اما آقا به من امیدواری دادند که ناراحت نباش این مسئله هم میگذرد؛ یک شخصی همانند رهبر معظم انقلاب که دراین سطح، مسئولیت امت اسلامی را دارد، من خیال می کنم امام عصر(عج) ایشان را کمک میکنند؛ البته من نمی گویم امام زمان(عج) به ایشان پیغام میدهند و یا ایشان به محضر امام (عج) میرسند، بلکه نمیگویم میشود، امام زمان (عج) ایشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخی قضایا، کل امت و جامعه اسلامی در معرض خطر قرار میگیرد و مقام معظم رهبری هم مسئولیت حفاظت از این امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ایشان را تنها بگذارد و در تصمیمگیری اشتباه کند، جامعه اسلامی آسیب میبینند؛ بنابراین، عنایت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبیرهای مقام معظم رهبری میبینم؛ به همین دلیل هم گاهی ایشان به قم میآیند و بر میگردند، بدون این که کسی متوجه شود، به همین دلیل معتقدم ایشان عالیترین تدبیر را درحوادث دارند، بعد از امام راحل یکی از ذخایر پرقیمتی که خداوند برای این امت و برای شرایط این زمان ذخیره کرده است، آیتالله العظمی خامنهای(حفظه الله) است که ما وقتی محاسبه میکنیم، اگر قرار بود که در شرایط حساسی مانند امروز کس دیگری غیر از ایشان، در مقام رهبری باشد، معلوم نبود چه بر سر کشور میآمد.