آفتابنیوز : آفتاب -سرویس بینالملل: تنها راه برقراری امنیت در افغانستان، مصالحه با طالبان به عنوان مهمترین نیروی معارض است. اما دستیابی به این مهم چندان آسان به نظر نمیرسد. بهرغم آن که هر روز خبرهای تازهای در مورد مصالحه و شرایط آن به چشم میخورد اما چنین تلاشهایی به دلیل پیچیده و چند وجهی بودن با مشکلات جدیای مواجه است و به همین دلیل تشدید ناامنیها در این شرایط و به بن بست رسیدن فرایندهای آشتی ملی کاملا محتمل است.
تلاشهای اخیر صلح در تازهترین تلاشها برای ایجاد آشتی ملی، شورای عالی صلح آغاز به کار کرد. تشکیل این شورا یکی از پیشنهادهای مهم جرگه مشورتی بود که در نیمه خرداد 89 برگزار شده بود.
طی نشست جرگه مشورتی در مورد اعضای شورای عالی صلح و همچنین امور مربوط به آن بحث و تصمیمگیری شده بود. یکی از دستور کارهای جدی نشست جرگه مشورتی مساعد کردن زمینه برای آغاز مذاکرات صلح میان طالبان و دولت کابل و البته از طریق شورای عالی صلح بود. شورای عالی صلح 68 عضو دارد که اکثریت اعضای آن را فرماندهان سابق جهادی، بزرگان قومی افغانستان و اعضای سابق گروه طالبان تشکیل میدهند.
برهانالدین ربانی نیز به عنوان رئیس شورا انتخاب شد. شکلگیری این شورا در امتداد تلاشهای صلحی بود که طی سالیان اخیر پیگیری میشد.
در این بین دولت افغانستان گامهای مهمی را برای اقناع طالبان برای پیوستن به روند مذاکره انجام داده که میتوان از آزادی چند زندانی طالبان، خارج ساختن اسم برخی از آنان از لیست سیاه سازمان ملل و کمک خواستن از علما و چهرههای مذهبی به منظور اقناع گروههای جهادی نام برد. یکی دیگر از گامهای مهم دولت تامین امنیت افراد طالبان در هنگام ورود به کابل در هنگام مذاکرات صلح بود. اما این دسته از تلاشها با مشکلات جدیای دست و پنجه نرم میکند.
چالشها یکی از مسایل جدیای که باعث میگردد روند مصالحه به سختی پیش رود تشدید روند ناامنی است که راه را بر مصالحه سخت کرده و امکان هر نوع توافقی را در چنین شرایطی سخت میگرداند. زیرا شرط اول هر نوع مصالحهای در وهله اول آتش بس میان دو طرف است در حالی که در حال حاضر چنین شرایطی اصلا فراهم نیست. در سال 2010 در مقایسه با مدت زمان مشابه سال گذشته، بمبهای کنار جادهای در افغانستان 94 درصد افزایش یافته و به طور متوسط هر هفته سه انفجار انتحاری رخ داده است. تعداد سوءقصدها 45 درصد افزایش یافته و طالبان و دیگر گروههای شورشی، به شکل فزایندهای در کشتن مقامهای افغانستان موفقیت داشتهاند. چنین شرایطی هرگونه مصالحهای را با طالبان به بن بست خواهد کشاند زیرا عامل اصلی این بحران ناامنی طالبانی است که به هیچ وجه زمانی که فکر کند دست بالا را دارد زیر بار مصالحه نخواهد رفت. ترور معاون والی غزنی آن هم در این شرایط از نمونههای بارز به شمار میرود. ترور این شخص که از جمله حامیان جدی تشکیل شورای عالی صلح بوده شک و تردیدهای جدیای در میان تحلیلگران سیاسی در مورد اراده طالبان به مذاکره پدید آورده است.
نکته بسیار مهم دیگر نقش ناچیزی است که در روند صلح برای پاکستان و ایران در نظر گرفته میشود. در جرگه صلح نام کشور پاکستان و ایران بسیار کم رنگ دیده میشود و از ترکیه و عربستان به عنوان متحدان منطقهای نام برده شده است. در حالی که به دلیل اهمیت نقش پاکستان و ایران باید یک توازن نسبی در مناسبات میان این دو کشور با افغانستان به وجود بیاید تا بتوان معضل افغانستان را حل کرد.
طالبان نیز اراده جدیای برای پیوستن به روند مصالحه از خود نشان نمیدهد. به همین دلیل حتی در شورای عالی صلح اعضای رده بالای طالبان حضور ندارند. از سویی طالبان که در نتیجه ناخشنودی مردم از سیاستهای دولت کرزی و نیروهای ائتلاف قدرت گرفته در تلاش است تا راهبردهای خود را تحمیل کند که همین مسأله آغاز اختلافات است. به عنوان مثال طالبان اعلام کرده که اگر صبغتالله مجددی در راس شورای عالی صلح قرار گیرد حاضر به گفتگو است زیرا به جز این شخص، تمام اعضای این شورا با آنها جنگیدهاند. اما کرزی، برهان الدین ربانی را به ریاست شورا منصوب کرد. در همین حال عضویت مولوی ضیف در این شورا که از افراد مطرود طالبان هستند میتواند ناراحتی طالبان را تشدید سازد.
نکته مهم دیگر در این مورد تلاشی است که تمامی طرفین بر ایجاد یک چارچوب زمانی برای مصالحه تاکید میکنند در حالی که دست یابی به چنین مسایل اساسا ساختارمند به نظر نمیرسند و در کل باید شرایط را در نظر گرفت. در همین حال هارون میر از تحلیلگران سیاسی و نماینده پارلمانی که ارتباطات نزدیکی هم با طیف گستردهای از غیر پشتونهای شمال دارد پیش بینی کرده که مصالحه با طالبان با چنین شرایط آشفتهای که در جریان است حتی میتواند جنگهای داخلیای را در میان روستاها به بار بیاورد. زیرا اگر مصالحه با رضایت تمامی طوایف صورت نگیرد آتش اختلافات به درون روستاها و قبایل کشیده خواهد شد.
نتیجه گیری شرایط مصالحه با طالبان بسیار پیچیده است. از سویی هم دولت افغانستان و هم نیروهای ائتلاف با اشتباهات گستردهای که انجام دادهاند فضای سیاسی و امنیتی این کشور را بغرنج کرده و از سوی دیگر طالبان به دلیل تحرکات و تفکری که نسبت به جایگاه خود دارد تمایل چندانی نسبت به مصالحه نشان نمیدهد. در این شرایط به چالش کشیده شدن روند مصالحه با طالبان میتواند تداوم روند ناامنی و تخریب ساختارهای سیاسی همچون انتخابات را به دنبال داشته باشد.