آفتابنیوز : آفتاب: مردی كه بعد از ساعتها درگيری با همسرش، وی را با بنزين به آتش كشيده و در اين آتشسوزی دختر خردسالش هم به قتل رسيده بود، با حكم دادگاه به قصاص محكوم شد.
عصر روز 23 تير سال گذشته، مأموران پليس شهرستان پاكدشت از مرگ مشكوک يک زن و دختر خردسالش در منزلش و به علت آتشسوزی باخبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند زن جوان تبعه افغانستان به نام مرضيه و دختر 4 ساله وی به نام مبينا بر اثر سوختگی ناشی از آتشسوزی كشته شدهاند.
با توجه به اظهارات همسايهها مبنی بر اينكه مرضيه و همسرش از صبح تا بعداز ظهر با هم درگير بودند و شوهرش او را به شدت كتک میزده و همچنين در زمان آتشسوزی در خانه از داخل قفل بوده است، شوهر مرضيه به عنوان متهم به قتل بازداشت شد.
براساساظهارات ضد و نقیض متهم، قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
جلسه رسیدگی به این پرونده در تاریخ 5 آبان امسال در شعبه 113 و به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد. شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده، مجازات انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. اولیایدم نیز خواسته خود را قصاص متهم عنوان کردند.
در ادامه جلسه متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهام قتل را قبول ندارد ، گفت: چند روز قبل از حادثه، هنگام خروج از خانه متوجه مردی شدم که قصد داشت بعد از من وارد خانه شود. مشکوک شدم که شاید با همسرم رابطه داشته باشد.
قاضی از او سؤال کرد آیا همسرت سابقه سوئی داشت که به او مشکوک شدی که متهم در جواب گفت: نه، اصلا سابقه رفتار غیراخلاقی نداشت. به خانه برگشتم و از دخترم سؤال کردم که آیا در غیاب من کسی به خانه میآید که گفت 2 نفر میآیند.
این اظهارات متهم در حالی است که تحقیقات از همسایهها نشان داده بود که همسر متهم زنی با اخلاق بوده و هیچ مرد غریبهای به خانه آنها رفتوآمد نمیکرده است.
متهم با تأیید اظهارات همسایهها مبنی بر اینکه روز حادثه از صبح تا ساعتی قبل از حادثه همسرش را کتک میزده است، گفت: حدود ساعت 3 بود که در حال ناهار خوردن بودم که ناگهان از داخل آشپزخانه صدای انفجاری را شنیدم. متوجه شدم که همسرم با بنزینی که داخل آشپزخانه گذاشته بودم خودش را آتش زده و دخترم هم در آتش سوخته است. بهخاطر دود ناشی از آتش، دچار خفگی شدید شدم و کلید خانه را هم پیدا نکردم تا اینکه همسایهها در را شکستند؛ برای نفس گرفتن از خانه خارج شدم و دوباره وارد شدم و دخترم را بیرون کشیدم.
قاضی همتیار نظریه کارشناسان مبنی بر اینکه حالت دستان مرضیه حاکی از تلاش او برای جلوگیری از سوختن است و همچنین اینکه متهم هیچ تلاش برای نجات مقتولان نکرده است، را برای متهم خواند که متهم در جواب گفت: آتش زدن را قبول ندارم اما میپذیرم که اجازه ندادم کسی وارد خانه شود.
متهم در پاسخ به سؤال قاضی که آیا همسر و دخترت در زمان آتش گرفتن داد و فریاد کردند گفت: نمیدانم، چیزی جز صدای انفجار نشنیدم.
قاضی گفت: چطور ممکن است فردی در حال سوختن آن هم با آتش باشد اما داد و فریاد نکند، در حالی که آتشسوزی با بنزین صدای انفجار ندارد.
قاضی همتیار از متهم خواست درباره اعلام نظر کارشناسان مبنی بر اینکه امکان ندارد مرضیه خودسوزی کرده باشد، جواب بدهد که متهم گفت: من واقعیت را گفتم و غیر از آن حرفی ندارم.
سرانجام قاضی همتیار بعد از مشورت با مستشاران دادگاه، متهم را به قصاص محکوم کرد.