آفتابنیوز : آفتاب: سیدمحمود دعایی با اشاره به هشتمین همایش «بسیج و رسانه» ـ که در مشهد برگزار شد ـ اظهار کرد: باید به این واقعیت توجه کرد که هیچ محبوبیتی بیدلیل و به سرعت به دست نمیآید و هیچ محبوبیت به دست آمدهای هم به سادگی تداوم نخواهد یافت.
نخستین مرحله محبوبیت بسیج در نخستین سالهای انقلاب، از حضور بیدعوت و بیادعای جوانان و نوجوانان این کشور در جبهههای جنگ علیه دشمن مشترک و متجاوز، مایه گرفت. اولا ارتش مسلح و مجهز صدام واقعا خاک میهن ما را به اشغال درآورده بود. تجاوز نظامی دشمن را همه میدیدند و جز افراد احتمالی و استثنایی، اکثریت ملت، وجود عینی چنین تجاوز و اشغالگرییی را قبول داشتند. اعتقاد به متجاوز بودن و اشغالگر بودن ارتش دشمن، از لابههای تحلیل و تفسیر ذهنی بیرون نیامده بود. واقعیتی بود که به رایالعین دیده میشد و اکثریت مردم ایران با هر مذهب و قومیت و سلیقه و عقیده و گرایشی که داشتند آن واقعیت را میدیدند.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات گفت: ثانیا حضور بیدعوت و بیادعای جوانان و نوجوانان در جبهههای دفاع، لزوما با پیروز شدن و مجوز بودن و از تکنولوژی پیشرفته برخوردار بودن و دشمن کشتن، همراه نبود. حضور در آن جبهه سراسری و ملی، غالبا به معنای فدا شدن و کشته دادن و از همهی امتیازات گذشتن و همه سرمایهها و امکانات مادی را از دست دادن تلقی میشد و واقعیت هم در بسیاری از موارد همینطور بود. آن جوانهای از جان گذشته و جان برکف، نه به افتخار میاندیشیدند، نه به امتیاز، نه به امکانات و نه به سابقه اداری. ثالثا جبهههای نبرد، به حزب خاص و جناح خاص و گروه خاص مربوط نبود و خصوصا در مراحل آغازین از سوی اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران حمایت میشد.
وی افزود: بدین ترتیب، جوانها و نوجوانهایی که بدون هیچ چشمداشتی جان خود را به قربانگاه دفاع از کشور و ملت میفرستادند، محبوبیت ملت را نسبت به خود یعنی نسبت به بسیج کسب کردند. بسیج هرگاه برای اکثریت ملت ایران فداکاری کرده در میان همان ملت محبوب شده است و پاداش فداکاریاش را به صورت محبوبالقلوب شدن دریافت کرده است. پشت نکردن به ملت و رودررو نشدن با ملت، شرط اساسی توسعه و تداوم این محبوبیت است. بسیج، پس از دینداری و انقلابی شدن، با ملی بودن و از خود گذشته بودن است که بسیج شده است.
وی با اشاره به اینکه «پس کار به این مقدار تمام نمیشود» یادآور شد: در دوران بعد از اشغال و تجاوز و جنگ نظامی، محبوبیت وقتی بهدست میآید که ملت ایران، بسیج را در همه عرصههای خدمترسانی و گرهگشایی و سازندگی و آبادگری همچنان بیدعوت و بیادعا و بیچشمداشت، حاضر و فعال و همکار و فداکار ببیند. روزی که بسیج با همکاری وزارت بهداشت و درمان در سراسر کشور طرح واکسیناسیون فلج اطفال را خانهبهخانه اجرا کرد و تحت نظارت علمی و طبی متخصصان توانست این پروژه سلامت و بهداشت ملی را بهاجرا درآورد، گامی در جهت کسب محبوبیت طبیعی و عملی و ملی برداشت. روزی که بسیج، طرح واقعی و علمی درختکاری و بیابانزدایی و جنگلآفرینی را با تلاش شبانهروزی و با همکاری مراکز رسمی و با تکیه بر نظارت تخصصی آنان در سراسر کشور به سامان برساند، گام دیگری در همان جهت برداشته است.
مدیرمسئول روزنامه اطلاعات خاطرنشان کرد: مردم باید بسیج را در همه عرصههای به مشکل آمیخته، مشکلگشای خود ببینند. منظور، تکیه کردن بر شعار و ادعا و سخنرانی و پوسترسازی نیست. منظور، حضور بیریا و بیادعا و پربار و پرثمر و متکی بر نظارتهای علمی و تخصصی در عرصههای مشکلگشایی و خدمترسانی است. بگذارید قویترین معترض به آلودگی محیط زیست و مهمترین مدافع هوای پاک و محیط زیست پاک، بسیج باشد. بگذارید وقتی در جایی گره سنگینی پدید میآید و گره ترافیک را کورتر میکند و نیروهای انسانی رسمی از حل مشکل بازمیمانند، بسیج دست همکاری و بیریا و بیادعایش را، هم به سوی ماموران رسمی و هم به سوی مردم دراز کند. دستی که با درگیری و گرهافکنی و مشکلافزایی همراه نباشد.
دعایی افزود: بگذارید بسیج، بازوی همکاری همه ادارات و نهادها و وزارتخانههای خدمترسانی در خدمترسانی باشد و در عین حال بهصورتی عمل کند که از موازیکاری اختلافانگیز و تبخترآمیز منزه باشد.
وی با بیان اینکه «ما غالبا رابطه خود را با دیگران بر اساس امر و نهی تنظیم میکنیم»، افزود: البته امر به معروف و نهی از منکر با شیوههای مناسبش به جای خود لازم است، اما آیا هیچ پیش آمده است که در سراسر کشور و در هر محلهای که از برگزاری مجلس عقد و عروسیای مطلع میشویم، دسته گلی را همراه با نوشتهای که اجرای سنت حسنه نبوی را به عروس و داماد (فارغ از نوع مذهب و قومیت و مرام و مشربشان) تبریک میگوید، به خانه آنها بفرستیم و تبریکنامه را به نام بسیج امضا کنیم؟ آیا به عنوان یک سیاست سراسری و مداوم تلاش کردهایم که بیماران همین ملت را در بیمارستانها عیادت کنیم و بی آنکه با ریاکاری و فخرفروشی و شعاردهی و لشکرکشی (یعنی تجمع عده زیاد در اتاق بیمار) موجبات مزاحمت را فراهم آوریم، هدیهای را همراه با نوشتهای مبتنیبر آرزوی سلامت و بهبود و شفای عاجل به آنان تقدیم کنیم و نام بسیج را اینگونه زنده کنیم؟ آیا همواره و با تبعیت از یک سیاست دائمی اتفاق افتاده است که برای رضای خدا و در قالب یک واحد سیار امدادرسانی (علاوه بر مراکز امداد رسمی) در فصل زمستان و فصول دیگر در فاصله میان شهر خود و شهرهای اطرافش حرکت کنیم تا شاید در راه ماندهای را با خانواده نگرانش از گرفتاری نجات دهیم؟
وی تاکید کرد: آری، محبوبیت بدون سرمایهگذاری درازمدت به دست نمیآید. در حالی که متاسفانه ما بیشتر به طی طریق از مسیرهای به اصطلاح میانبر برای کسب محبوبیت، عادت کردهایم، نه به طی طریق از مسیرهای پرزحمت و پرخدمت و در درازمدت. واقعیت این است که محبوبیت، تدریجی و قطره قطره به دست میآید، آن هم در ازای خدمترسانیهای حقیقی و همیشگی، نه ظاهری و مقطعی.
وی همچنین تاکید کرد: امروز نیز بسیجیهای حقیقی کسانی هستند که با اخلاق و رفتار و کردار اسلامی و انسانی و مردمی خویش میتوانند باز هم در این حساب ذخیره ملی و دینی، اعتبار جدید واریز کنند. با نام و نشان یا بینام و نشان. البته این، کار سادهای نیست، ولی اگر انجام گیرد ثمراتی پاینناپذیر خواهد داشت. ثمراتی که هیچ شعار و پوستر و سخنرانی و ادعا و حماسه و نیرو و نبردی نمیتواند به گرد آن برسد. و معنای حدیث منسوب به امام صادق (ع) همین است: «کونوا دعاه للناس (یا «دعاه الناس») بغیر السنتکم.»
بسیج باید در کنار مردم باشد نه روبه روی مردم