رزا منتظمي ديگر قادر به آشپزی نیست
آفتاب‌‌نیوز : 
منتظمي گفت:" اين خبر را کارگر خانه ام ديده بود و به من هم نشان داد. من از 3 سالگي کار کرده ام اما حالا دکمه لباسم را هم کارگرم مي دوزد." او گفت:" انگار 200 سال زندگي کرده ام. طاقت ديدن رنج مردمم را ندارم. نمي توانم ببينم چگونه پدري که به دختر بچه اش تجاوز کرده و او را کشته تبرئه مي شود. وقتي مي بينم مردمي هستند که شب ها در کارتن مي خوابند و از سرما مي ميرند، دلم ريش مي شود. درد مردم لاعلاج است انگار. جوان هاي ما به خدا با هوش هستند. بيچاره ها پاي برهنه خودشان را مي رسانند خارج و آن جا شاگرد اول مي شوند و به آن ها افتخار مي کنند. آخر چرا کشور من اين طوري است كه آدم ها يكديگر را فراموش كرده اند." "خانم منتظمي آيا جز هنر آشپزي نوشته ديگري نداريد؟ " او در پاسخ به اين سوال گفت:"خير! هيچ نوشته اي ندارم. کشور من خاک و آبش طلاست. چاگوشه اش چارجور آب و هوا دارد آن وقت..." به گفته منتظمي نوشتن اولين چاپ کتاب آشپزي که در سال 1343 منتشر شد، دو سال طول كشيد. او گفت:" آن موقع 200 – 300 صفحه بيشتر نبود. هر سال که چاپ مي شد به آن غذاهاي جديد اضافه مي کردم." چاپ 41 اين کتاب در دوجلد بيش از 1700 غذاي ايراني و فرنگي را شامل مي شود. نويسنده کتاب «هنر آشپزي» گفت:" صفحات کتاب زياد شده بود. ديدم بهتر است تبديلش کنم به دو کتاب. يعني کتاب اول و دوم. تا کسي مجبور نباشد هر دو را با هم بخرد. هر کتاب غذاهاي مخصوص به خودش را دارد. جوري کتاب را تقسيم کردم که هر کدام مستقل باشند." او در ادامه گفت:" من اين کتاب را با زجر نوشتم. حالا خيلي ها مي آيند دم در خانه که فلاني تو خودت را معرفي کن. يک چيزي درباره خودت بگو. من اما حرفي براي گفتن ندارم. دلم مي سوزد. بيژن الهي آمد دم خانه گفت خانم خودت را معرفي کن. من ادعايي ندارم. معجزه که نکردم. خداوند تو اين رشته به من استعداد داد و من هم پي اش را گرفتم اما حالا چه؟ تو کشور من همه جور ميوه اي در مي آيد اما خوب هاش دست کسي نمي رسد. اعتياد زياد شده است." منتظمي خود اولين ناشر کتاب آشپزي بود. او در اين بازه گفت:" خودم مي بردم چاپخانه. يک بار کلمه باقالي شده بود «ياقالي». يک نقطه اضافه شده بود. رفتم گفتم فيلم را عوض کنند. به خاطر همان يک نقطه. مي گفتم دختر جواني که کتاب را مي خواند شايد يباره (يک باره) راه بيافتد دور شهر دنبال ياقالي. اگر بالا پايين شود فرم کتاب را هم عوض مي کنم." او در اين باره که آيا در طول چهل و چند چاپي که از «هنر آشپزي» منتشر شده در دستورات آن تغييراتي هم داده شده؟ گفت: "هيچ چيز عوض نشده. فقط تعداد غذاها، هم ايراني و هم فرنگي، اضافه تر شده اما چه فايده؟" آخرين خبر را هم منتظمي به گفته هاي خود افزود:" وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال جاري براي چاپ جديد «هنر آشپزي» کاغذ نداده است." او گفت:" هر سال 20 هزار نسخه از کتاب چاپ مي کردم اما امسال کاغذ ندادند مجبور شدم 5 هزار تا دربياورم."
منتظمي گفت:" اين خبر را کارگر خانه ام ديده بود و به من هم نشان داد. من از 3 سالگي کار کرده ام اما حالا دکمه لباسم را هم کارگرم مي دوزد." او گفت:" انگار 200 سال زندگي کرده ام. طاقت ديدن رنج مردمم را ندارم. نمي توانم ببينم چگونه پدري که به دختر بچه اش تجاوز کرده و او را کشته تبرئه مي شود. وقتي مي بينم مردمي هستند که شب ها در کارتن مي خوابند و از سرما مي ميرند، دلم ريش مي شود. درد مردم لاعلاج است انگار. جوان هاي ما به خدا با هوش هستند. بيچاره ها پاي برهنه خودشان را مي رسانند خارج و آن جا شاگرد اول مي شوند و به آن ها افتخار مي کنند. آخر چرا کشور من اين طوري است كه آدم ها يكديگر را فراموش كرده اند." "خانم منتظمي آيا جز هنر آشپزي نوشته ديگري نداريد؟ " او در پاسخ به اين سوال گفت:"خير! هيچ نوشته اي ندارم. کشور من خاک و آبش طلاست. چاگوشه اش چارجور آب و هوا دارد آن وقت..." به گفته منتظمي نوشتن اولين چاپ کتاب آشپزي که در سال 1343 منتشر شد، دو سال طول كشيد. او گفت:" آن موقع 200 – 300 صفحه بيشتر نبود. هر سال که چاپ مي شد به آن غذاهاي جديد اضافه مي کردم." چاپ 41 اين کتاب در دوجلد بيش از 1700 غذاي ايراني و فرنگي را شامل مي شود. نويسنده کتاب «هنر آشپزي» گفت:" صفحات کتاب زياد شده بود. ديدم بهتر است تبديلش کنم به دو کتاب. يعني کتاب اول و دوم. تا کسي مجبور نباشد هر دو را با هم بخرد. هر کتاب غذاهاي مخصوص به خودش را دارد. جوري کتاب را تقسيم کردم که هر کدام مستقل باشند." او در ادامه گفت:" من اين کتاب را با زجر نوشتم. حالا خيلي ها مي آيند دم در خانه که فلاني تو خودت را معرفي کن. يک چيزي درباره خودت بگو. من اما حرفي براي گفتن ندارم. دلم مي سوزد. بيژن الهي آمد دم خانه گفت خانم خودت را معرفي کن. من ادعايي ندارم. معجزه که نکردم. خداوند تو اين رشته به من استعداد داد و من هم پي اش را گرفتم اما حالا چه؟ تو کشور من همه جور ميوه اي در مي آيد اما خوب هاش دست کسي نمي رسد. اعتياد زياد شده است." منتظمي خود اولين ناشر کتاب آشپزي بود. او در اين بازه گفت:" خودم مي بردم چاپخانه. يک بار کلمه باقالي شده بود «ياقالي». يک نقطه اضافه شده بود. رفتم گفتم فيلم را عوض کنند. به خاطر همان يک نقطه. مي گفتم دختر جواني که کتاب را مي خواند شايد يباره (يک باره) راه بيافتد دور شهر دنبال ياقالي. اگر بالا پايين شود فرم کتاب را هم عوض مي کنم." او در اين باره که آيا در طول چهل و چند چاپي که از «هنر آشپزي» منتشر شده در دستورات آن تغييراتي هم داده شده؟ گفت: "هيچ چيز عوض نشده. فقط تعداد غذاها، هم ايراني و هم فرنگي، اضافه تر شده اما چه فايده؟" آخرين خبر را هم منتظمي به گفته هاي خود افزود:" وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال جاري براي چاپ جديد «هنر آشپزي» کاغذ نداده است." او گفت:" هر سال 20 هزار نسخه از کتاب چاپ مي کردم اما امسال کاغذ ندادند مجبور شدم 5 هزار تا دربياورم." گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید