آفتابنیوز : آفتاب: در شرایطی كه خبرنگاران اعزامی صداوسیما و همچنین خبرگزاریها و روزنامهها، به دلیل محذوراتی كه داشتند، گزارشهای چندانی از درگیری علی سعیدلو و محمد علیآبادی روسای سازمان تربیتبدنی و كمیته ملی المپیک به عنوان دو سر ورزش مخابره نكردند و ترجیح دادند به حرمت میزباننوازی! درباره این دو سكوت كنند، یک خبرنگار سیاسی اعزامی به این رقابتها، روایت بدون روتوشی از درگیری دو چهره حلقه اول رئیسجمهوری منتشر كرد.
به گزارش آینده، در حالی كه گروهی از خبرنگاران ورزشی از سوی كمیته ملی المپیک و سازمان تربیت بدنی به بازیهای آسیایی گوانگ ژو اعزام شدند، محمد كاظم روحانینژاد نیز كه در كوالالومپور مستقر است راهی چین شد تا گزارشهایی را برای صدا وسیما ایران مخابره كند.
وی در تنها مطلبی كه در خصوص این رقابتها نوشت، برخی از ابعاد اختلاف میان محمد علی آبادی و علی سعیدلو در طول بازیهای آسیایی و شگفتی چینیها از این جدال دامنه دار را فاش كرد تا مشخص شود چگونه اعتبار ایران برابر چشم بادامیها، توسط ایشان به بازی گرفته شده بود؛ اختلافی كه توسط این دو از گذشته به كلی انكار شده است و بهنظر میرسد پس از بازیهای آسیایی و بازگشت كامل كاروان ایران به كشور، شدت بگیرد.
در این مطلب آمده بود: «گوانگ ژو و مسابقات آسیایی برایم تجربه تازهای بود، پس از 20 سال كار سیاسی، میدان جدیدی پیش رویم گشوده شد كه هرلحظه اش با دیگری متفاوت رقم میخورد به این معنا كه هیجان، دلهره، نشاط و اندوه در كنار هم مفهوم حضور در این عرصه را متجلی میكرد. هرچند تجربه پوشش خبری مسابقات ورزشی را بهصورت دورهای و یا موردی درخارج از كشور داشتم ولی در این دوره علاوه بر فراوانی و تنوع مسابقات، هم تصویر بردار بودم و هم خبرنگار، بار هم خورده بود و بهناچار حمل میكردم! وقتی با سه پایه و دوربین به همراه كیف وسایل صدا، باطری، میكروفن و نوار همه بردوش و دست در هوای گرم و شرجی به اینسو و آن سو میدویدم، فراموشم میشد كه من در آخر كارم نه اول كار!!
نظم و نسق حاكم بر ورزشگاه و خنگی چینیها هم گاهی خستگی را بیشتر میكرد. دعوا و قهر وآشتی "سعیدلو" معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان تربیتبدنی و "علیآبادی" رئیس كمیته ملی المپیک هم ماجرایی است. اختلاف این دو بهگونهای بود كه چینیها هم میدانستند داستان چیست و نباید كاری كنند كه اوضاع به هم بریزد. مثلا در هرپیروزی و كسب نشانی و پس از پایان مبارزه ورزشكاران ایرانی رقابت این دو با یكدیگر برای اعطای نشان به فرد پیروز آغاز میشد!! كه دست آخر با وساطت خودیها، یكی نشان را به گردن ورزشكار قهرمان میانداخت و دیگری دسته گل به او میداد تا سهم هریک در عكس و تصویر و خبر محفوظ بماند و ایضا غائله فرو نشیند!!
پیشنهاد بدی نیست كه مثل تیم ملی والیبال ساحلی كه درقالب دو تیم دو نفره آمده بودند و یک بار برای صعود به مرحله دوم مقابل هم قرار گرفتند، جناب سعیدلو و جناب علیآبادی در پایان بازیها به داخل رینگ میرفتند و البته نه با لباس والیبال ساحلی بلكه با همان كت وشلوار جانانه با هم مسابقه میدادند تا حق به صاحبش برسد و پیروز این معركه مشخص شود!
چینیها برای سعیدلو سنگ تمام گذاشتند یک اسكورت حسابی درحد رئیسجمهوری راه میانداختند و تمام مسیر حركت را اصطلاحا "قرق" میكردند. حتی در برخی مسافتها كه بیشتر از 100 كیلومتر و بزرگراه هم بود تمام ورودیها را میبستند تا این كاروان بهراحتی عبور كند و در سراسر مسیر هم هر 100 متر پلیس چیده بودند تا امنیت كاملتر شود و نمیدانم چرا جناب سعیدلو تصیم گرفت تا آخر بازیها در گوانگژو بماند و این تصمیم صدالبته چینیها را متعجب و در عین حال خسته كرد.
یک مامور چینی همراه هیأت، چند بار با كنایه گفت: خوب شد كه همه مقامات ورزشی كشورها روز پس از مراسم افتتاحیه به كشورهاشان بازگشتند وگرنه برای ما امكان ارائه خدمات سختتر بود! موضوع افزایش روزافزون تعداد اعضای هیأت هم چینیها را كلافه كرد، یكیشان میگفت: در نامه رسمی وزارت خارجه چین نام 5 نفر به عنوان میهمان رسمی ثبت شده اما در همان لحظه ورود 2 نفر دیگر به جمع اضافه شدند كه از ابتدا بر سر سوار شدن به خودرو بگو مگوها شروع شد و چینیها بخشی از وقت و كار روزمره خود را به سر این موضوع كه اینها جزو هیأت نبودهاند و چرا حالا هستند اختصاص میدادند و سرانجام هم با نارضایتی مجبور به ارائه خدمت میشدند.
بینظمی و تصمیمگیریهای فیالبداهه هیأت ایرانی چینیها را سردرگم ساخته بود بهگونهای كه شب كه میشد مسئول هماهنگی كارهای هیأت، مغرش هنگ میكرد و سر بهبیراهه میگذاشت، تازه او كسی بود كه تجربه كار با ایرانیها و اینگونه بینظمیها آشنایی داشت و با آن خو گرفته بود. دلش میخواست، سفر این هیأت كه تمام شود، حداقل به یک ماه مرخصی با استراحت كامل برود تا بلكه فشارهای عصبی این مدت جبران شود. بهراستی كه چیدن 500 مامور پلیس و بستن خیابانهای یک مسیر كار دشواری است و احتیاج به ساعتها برنامهریزی و امكانات دارد اما در یک لحظه تصمیم هیأت عوض میشد كه مثلا بهجای قم به "علیآباد كتول "بروند!
خوشبختانه یكی از نمایندگان مجلس همراه هیأت، آدم بیآزار و البته شوخطبعی بود و فقط صلوات میفرستاد و برای پیروزی ورزشكاران مومن و متدین ایران دعا میكرد و بهگونهای سخن میگفت كه وقتی جودوكار ما ضربه فنی شد انگار "العیاذ بالله "امیرالمومنین علیه السلام ضربه فنی شده است... !! خلاصه اگر "لب تاب" شخصیام را كه تازه خریده بودم گم نمیكردم خیلی خوش میگذشت!!»
آقایان و خانمهای منصوب به سایت آفتاب؛ خودتون رو اذیت نکنید چه بخواهید و چه نخواهید در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد ایران چهارمین قدرت ورزشی آسیا شده است ان شاء الله
پس هرچی هم به حاشیه ها بپردازید این اتفاق در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد افتاده و نه خاتمی و نه هاشمی و نه موسوی.
آفتاب لطفا پاراگراف آخر رو که مربوط به یک شخصیت مذهبی است رو پاک کن یا به نحوی سانسور کن.