آفتابنیوز : آفتاب: وقتی اشتباه میکنی همه بازیهای خوبت زیر سوال میرود. من در داربی وقتی از بازیکنان استقلال توپ میگرفتم یک نگاه تند هم به آنها میانداختم تا بفهمند من بازیکن مختص داربی هستم!
به گزارش گل، شیث رضایی مدافع جنجالی پرسپولیس همچنان در حالت تعلیق به سر میبرد.
این بازیکن که محکوم به تمرین با تیم ب پرسپولیس شده است در مصاحبه ای جالب با مجله رونا کمی صریح تر درباره اتفاقات منجر به محرومیتش و همینطور روابطش با مربیان مختلف صحبت کرده است. شیث که در ابتدای مصاحبه میگوید عاشق اسمش است عقیده دارد اگر نامش چیز دیگری بود 50درصد کمتر از حالا مشهور بود.
او همچنین درباره پیراهن شماره سیزدهای که به تن میکند میگوید: شاید خیلی از فوتبالیستها عقیده داشته باشند شماره 13 برایشان نحسی میآورد اما برای من برکت داشته، چون 13 رجب روز تولد حضرت علی است و من نه تنها دو رقم آخر موبایلم که روز تولدم و دو رقم آخر پلاک ماشینم هم همین شماره است.
او که عقیده بهترین دوران فوتبالش در پرسپولیس مربوط به زمانی است که دنیزلی سرمربی تیم پرسپولیس بوده، درباه حاشیههای دوران سر مربیگری افشین قطبی در پرسپولیس میگوید: در زمان قطبی اشتباه کردم، جوانی کردم و مطمئنا مقصر اتفاقات خودم بودم اما قطبی هم سعی نکرد مرا عوض کند بلکه مسایل کوچک مرا خیلی بزرگ جلوه میداد.
شیث در پاسخ به این سوال که آیا هنوز از قطبی ناراحت است میگوید: نه. اما قطبی از من دلخور است. البته من کار خاصی انجام ندادم ولی چوب شیطنت های درون تیمی را خوردم. در هفت بازی آخر از تیم اخراج شدم و در روزهای خوب پرسپولیس بیرون نشستم. حالا هم مطمئنم اگر قطبی همزمان مربی 100 تیم هم باشد مرا انتخاب نمیکند گرچه از نظر فنی او را قبول دارم و جزو 10 مربی برتر ایران میدانمش.
شیث همچنین درباره اشتباهش در داربی می گوید: فوتبال همین است. وقتی اشتباه می کنی همه بازیهای خوبت زیر سوال می رود. من در داربی وقتی از بازیکنان استقلال توپ میگرفتم یک نگاه تند هم به آنها می انداختم تا بفهمند من بازیکن مختص داربی هستم! اما در صحنه گل به جز من علیرضا حقیقی و رضا نور محمدی هم در گل خوردن نقش داشتند. من هم 30 درصد اشتباه کردم ولی قربانی شدم.
رضایی درباره دلایل اخراجش هم میگوید: وقتی با علی دایی و حبیب کاشانی دور یک میز نشستیم و دایی دلایلش را گفت خشکم زد. او حرفهایی را بهزبان آورد که فقط شنیده بود. در آن جلسه مجبور شدم به دایی برای برگشتن به تیم التماس کنم. شاید باور نکنید اما بعد از آن جلسه در ماشین گریه کردم چون این حق من نبود. البته من در زندگیام فقط به خدا توکل میکنم. همین خدا بود که یک بچه روستایی را به اینجا رساند و به همین دلیل من قضاوت بین خودم و دایی را به خدا واگذار میکنم.
آخرین حرف کاپیتان دوم تیم پرسپولیس هم این است: من از بنده خدا توقع کمک ندارم. اما در روزهای خانهنشینی خیلیها را شناختم. برای آینده آمادهام و پای همه چیز هم میایستم.