کد خبر: ۱۱۷۴۴۴
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۲

اعلام فهرست 6 نفر از قربانیان بعدی مشایی

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: حمید رسایی، از مهم‌ترین حامیان پارلمانی احمدی‌نژاد، در تحلیلی همراه با تامل و علامت سوال‌های فراوان، نسبت به موج جدید عزل و نصب‌ها در دولت به‌ویژه برکناری متکی و بذرپاش واکنش نشان داد.

متن این تامل نامه که در هفته‌نامه 9 دی به مدیرمسئولی یکی از نزدیک‌ترین یاران دولت در مجلس شورای اسلامی منتشر شده به این شرح است:

1. در حق قانونی رییس‌جمهور بر اساس قانون اساسی برای عزل و نصب وزرا و معاونان رییس‌جمهور هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد اما از آنجا که بارها دکتر احمدی‌نژاد بر آغوش باز خود برای پذیرفتن انتقادات تأکید کرده است حداقل این حق را برای آحاد مردم بویژه علاقه‌مندان به ایشان و هوادارن دولت ایجاد می‌کند که بتوانند نظرات خود را درباره این عزل و نصب‌ها بیان کنند. حتی اگر از این حد نیز تنزل کنیم دیگر نمی‌شود حق سوال کردن از دلایل این تغییرات و یا پرس و جو کردن از فواید آن یا مضرات ادامه وضع گذشته و همچنین حواشی مربوط به این تغییرات را منکر شد.

2. رییس‌جمهور مکتبی به درستی مدعی‌اند که در تاریخ سیاسی ایران تا کنون بیشترین ارتباطات مردمی و رسانه‌ای را داشته‌اند، بنابراین طبیعی است از کسی که بیشترین مصاحبه و گفتگوی تلویزیونی را به نام خود ثبت کرده است انتظار داشت پس از بیش از 5 سال یا به عبارت دقیق‌تر حدود 64 ماه با وزیر خارجه خود، در مصاحبه تلویزیونی حداقل 5 دقیقه درباره دلایل این تغییر و حکمت زمان آن برای مردم توضیح بدهد. بویژه آنکه در همین مصاحبه درباره مذاکرات 2 هفته قبل ژنو صحبت شد و قطعاً سرنوشت وزارت خارجه برای مردم کمتر از مذاکرات هسته‌ای نیست. اهمیت این مسأله به این دلیل است که توضیح ندادن درباره این تغییرات باعث شدت گرفتن تلقی‌های خاص و شایعات و گمانه‌زنی‌ها می‌شود و هیج انسان عاقلی نمی‌گوید که این شایعات و گمانه‌زنی‌ها به نفع دولت است، اما خلاف آن صادق است یعنی سکوت رییس دولت و اطرافیان وی قطعاً به سود شایعه‌سازان و گمانه‌زنان خواهد بود.

3. پاسخ‌های کلیشه‌ای مانند اینکه آفرینش بر مبنای تغییر است و تغییر همیشه وجود دارد و ... را نیز مردم بهتر از هر کس دیگر بلد هستند و نیازی به زحمت مسوولان محترم در این زمینه نیست! در دوره 5 ساله ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد که با تغییرات بسیاری در تیم کاری وی همراه بوده است بسیاری از تغییرات نه تنها با انتقادی روبرو نشده بلکه با استقبال مردم و خواص نیز همراه بود مانند تغییر وزرای سابق آموزش و پرورش، تعاون، رفاه، صنایع و برخی دیگر. بنابراین آنچه که مورد انتظار است صحبت صادقانه با مردم درباره دلایل مصداقی درباره فواید این تغییر و زمان و شکل آن است نه بیان کلی فلسفه تغییرات.

4. حتی اگر به تکذیب اظهارات محمدرضا رحیمی درباره اطلاع قبلی منوچهر متکی از برکناری قریب‌الوقوعش از وزارت امور خارجه کاری نداشته باشیم و اظهارات متناقض این دو را ناشی از سوءتفاهم‌ میان دکتر احمدی‌نژاد و منوچهر متکی بدانیم، ماجرای عزل مهرداد بذرپاش و انتصاب پرحاشیه خواهر زن آقای بقایی را چطور می‌توان توجیه کرد؟ براستی دلیل این شتابزدگی‌ها چیست؟ مثلاً آیا رییس جمهور قدرت برکناری آقای متکی زمانی که پایش روی زمین و در خاک ایران بود را نداشت؟ همینطور وقتی قرار است یکی از معاونان رییس جمهور عزل شود و بر اساس مستحبات مؤکد! خودش هم باید از دلایل و زمان عزلش بی‌اطلاع باشد آیا واجب قطعی! است که جانیشین وی هم از اعلام حکمش بی‌خبر باشد؟ آیا نمی‌توان همان برخوردی که پس از اعلام وی مبنی بر عدم پذیرش حکم با او شد تا بگوید سرباز رییس جمهور است و حکم را می‌پذیرد قبلاً با او می‌شد تا باعث سردرگمی مردم و رسانه‌ها نشود و این گونه به همه وانمود نکند که دولت بدون برنامه و تصمیماتش خلق‌الساعه است. رییس جمهور محترم و دولت باید به فکر انبوه علاقه‌مندانی باشند که در تهران و شهرستان‌ها رفتار دولت را رصد می‌کنند و در برابر سوالات متکثر و متعدد، پاسخی ندارند. بنابر اطلاع موثق آقای صالحی نیز خبر انتصاب خود به سرپرستی وزارت خارجه را از منابع خبری و به صورت پیامک دریافت کرده است و البته تجربه کاری وی بیشتر از آن بود که بخواهد از این موضوع به طور علنی اظهار بی‌اطلاعی کند و مسائلی شبیه خانم ترکستانی به وجود بیاید.

5. در فقدان سخنگوی رسمی در دولت و در سکوت مطلق رییس جمهور درباره دلایل این تغییرات، برخی رسانه‌ها منتقد و برخی رسانه‌های همسو به بیان دلایلی برای برکناری متکی پرداختند اما نمی‌دانستند که با برکناری قریب‌الوقوع بذرپاش، دیگر این توجهات هم جواب نخواهد داد و نوعی سردرگمی تحلیلی در رسانه‌ها مشاهده شد.

متکی 5 سال و چند ماه وزیر بود و البته در این مدت ضعف‌هایی هم داشت اما بذرپاش که تازه مشغول شده بود و برای به ثمر نشاندن ایده‌های فرهنگی‌اش به زمان نیاز داشت. متکی در سال 84 رییس ستاد استان تهران علی لاریجانی بوده و با رقبای انتخاباتی و سیاسی دکتر احمدی‌نژاد ارتباطات خوبی داشته، اما بذرپاش که از عنفوان جوانی جزو اطرافیان احمدی‌نژاد و از مسئولان اصلی ستادهای تبلیغاتی او در انتخابات 84 و 88 و رییس ستاد انتخاباتی رایحه خوش خدمت در انتخابات شورای شهر سوم بود.

متکی به تصمیم احمدی‌نژاد برای انتصاب نمایندگای ویژه به طور علنی انتقاد کرده بود اما بذرپاش که تا کنون چنین مواضعی به طور علنی نگرفته است.

احمدی‌نژاد متکی را علیرغم میل باطنی و به دلیل مناسبات سیاسی از جمله امکان رأی‌آوری از مجلس و توان تعامل با سایر نهادهای حکومتی انتخاب کرده بود اما بذرپاش که جزء سربازان خاص احمدی‌نژاد بود و سال گذشته به رغم میل باطنی خود به اصرار رییس جمهور مسئولیت سازمان ملی جوانان را پذیرفته بود.

پس همزمانی این برکناری‌ها که با شتابزدگی خاصی صورت گرفته ایجاب می‌کند به دنبال دلایل دیگری برای آنها باشیم.

6. شاید دلیل مشترکی که بتوان برای برکناری متکی و بذرپاش یافت ـ با توجه به خصوصیات شخصیتی آنها و همچنین موج برکناری‌های سال گذشته که شامل وزرای پرنفوذ و توانمند دولت همچون محسنی اژه‌ای، صفار هرندی، باقری لنکرانی و الهام نیز شد ـ یک محور اصلی باشد و آن اینکه این افراد در کنار قدرت تعامل سیاسی بالا با رییس جمهور و علاقه‌مندی به شخصیت و تفکر وی، شخصیت‌های مستقلی هستند که حاضر نیستند در کنار رییس رسمی و قانونی خود، سر بر آستان مراکز قدرت غیررسمی در دولت فرود بیاورند. بنابراین یک مرکز آتش علیه خود را که بسیار پرنفوذ هم هست به جان خریدند و بالاخره این مرکز فشار در شرایطی که رییس جمهور به شدت نیازمند فضای آرامی برای مدیریت بزرگترین جراحی اقتصادی و برنامه اصلاحی تاریخ ایران است توانست کار خود را به سرانجام برساند. به عبارت دیگر با این برکناری‌ها رییس جمهور تصور می‌کند که خود را از حاشیه‌های آزار دهنده پیرامونی خود خلاص می‌کند تا بتواند با آرامشی موقت به کار مهم و اصلی خود یعنی اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها بپردازد.

اگر این تحلیل صحیح باشد که بعید نیست چنین باشد، دیر یا زود باید منتظر چند برکناری دیگر باشیم مثلاً برکناری آقایان مصلحی، محصولی، میرکاظمی، سردار وحیدی، خانم وحید دستجردی و حتی آقای زریبافان. علت نیز روشن است؛ حلقه‌ای که برای اثبات خود حرف پرمایه‌ای ندارد و توانسته خود را به همجواری بالاترین مقام اجرایی کشور بکشاند مجبور است برای دوام خود دیگران را نفی کرده و مدام یک دشمن فرضی بتراشد تا کسی به دنبال حساب‌کشی از خود او نباشد.

7. نگارنده آرزومند است رییس‌جمهور را در قامت احمدی‌نژادی ببیند که به تدبیر امور کلان می‌پردازد، احمدی‌نژادی که با سفرهای استانی و هدفمندکردن یارانه‌ها شناخته می‌شود و با سفرهای سالانه به سازمان ملل، جهان را مبهوت قدرت انقلاب اسلامی می‌کند، نه احمدی‌نژادی که با عزل و نصب‌های پرحاشیه، جلوه‌های مثبت دولت را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به راستی چه کسانی و با چه انگیزه‌هایی تمایل دارند دولت توان خود را مصروف حاشیه‌ها کند؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین