آفتابنیوز : آفتاب: غلامعلی رجایی در وبلاگش نوشته است: در این روز و روزگاری که اشک و آه و ناله کار دلسوزان این انقلاب شده است زیاد گفتهاند و گفتهایم، نوشتهاند و نوشتهایم، خواندهاند و خواندهایم، اما دریغ از لحظهای تأمل آنانی که باید تأملی بکنند.
در این ایام تلختر از زهر این همه زخمه بر ساز تکرار زدهاند و زدهایم اما دریغ از کمترین نتیجهای. با این همه هر چند نومید و دلشکسته برای اینکه شاید بعضی بهخود آیند از سر درد و تکلیف باز زخمه بر ساز تکرار میزنم.
...در این روزها انعکاس خبرهایی مانند دلجویی و تقدیربسیار معنادار احمدینژاد از حسین قدیانی آن هم پس از تاخت و تاز او به قوه قضاییه که به احضار او انجامید و اظهارات ایشان در ترکیه مبنیبر اینکه متکی در جریان برکناری خود بوده و تکذیب فوری سخنان احمدینژاد توسط متکی در این زمینه یک معنا را به ذهن متبادر میکند و آن اینکه احمدینژاد بدون اینکه قصد حذف خود را داشته باشد کار خود را در این جهت تمام کرده است.
دیروز به کسی که از من درباره تحلیل اینگونه رفتار رئیس دولت سوال میکرد گفتم هرچند احمدینژاد بر سر کار است و به سفر میرود و با تمام توان دولت خود در صدد اجرای طرح هدفمند کردن یارانههاست –که خداوند عاقبت آن را بخیر بگذراند-اما من با نظر عقلای قوم در این که دیگر با اینگونه کارها دور او تمام شده است کمترین شک و تردیدی ندارم. چون نه هر ماندنی ماندن است و نه هر رفتنی رفتن!
علائم و نشانههای این رفتن فراوانند: - عدم برکناری مشایی از سمت معاون اولی خود بهرغم اخطار رهبری تا اینکه دفتر رهبری از سر ناچار مسأله را رسانهای کرد و او باز بر سر موضع خود ایستاد و باز این مشایی بود که در جهت تحقق خواسته رهبری از سمت خود استعفا داد و با این عدم توجه به توصیه رهبری، معتقدین به خود را، نه تنها در دریایی از بهت و حیرت فرو برد بلکه غرق کرد.
- برکناری چهار وزیر قدرتمند و غیر قدرتمند! دولت که در این زمینه - در مخالفت با معاون اولی مشایی - جانب نظر رهبری را گرفته بودند.
- اظهاراتی مبنیبر در رأس امور نبودن مجلس که بیانی کاملا برخلاف منویات حضرت امام بوده و هست و خواهد بود.
- لجاجت در مسأله برکناری کردان توسط مجلس و مخالفت با رأی قانونی نمایندگان مردم همانگونه که در سالگرد کردان شاهد بودیم که نشان از مخالفت آشکار ایشان با رأی مجلس داشته و دارد.
- سکوت در مقابل تاخت و تاز غوغاسالاران به ساحت مردان امتحان داده جنگ و عدم حمایت از حریم حرمتی که امام پاسدار آن بود.
- سکوت معنادار در غائله غوغاسالاران اجیر شده برخی نهادها! در سالگرد ارتحال امام در مرقد امام در سال جاری در هتک حرمت نوه امام که از نزدیک شاهد و ناظر آن بود و اقدام شگفتتر وی درحذف تعمدانه سخنرانی نوه امام در مراسم سالگرد با دعوت مردم به شنیدن سخنان رهبری در پایان سخنان خود بهرغم اطلاع ایشان از ریز برنامه مراسم سالگرد که شکایت و عکسالعمل بیت امام را در پی داشت.
- بیاعتنایی به چالش مکرر مراجع با دیدگاههای اسفندیارخان مشایی- از جمله درباره مکتب ایرانی- که حتی سر و صدای کسی مانند سید احمد خاتمی را هم در آورد- و جانبداری از مشایی در این منازعات با اظهاراتی مانند اینکه آقایان حرفهای او را بهدرستی متوجه نمیشوند.
- برخوردهایی بهدور از شأن یک رییسجمهور مسلمان از جمله در نحوه عزل منوچهر متکی در حین مأموریت خارج که سر و صدای کسی مانند حسین شریعتمداری را هم در غیراخلاقی بودن آن درآورده است.
- عدم اعتراض قانونی به دستگیریهای بیرویه و خلاف قانون اساسی پس از انتخابات که از قضا برخی از همین متهمین که صداوسیما محاکمه یکصدنفره و یکطرفه آنها را برخلاف قانون – خلاف قانون از این بابت که هنوز جرمشان محرز نشده بود ولی در سیما تصویرشان پخش میشد - پخش کرد، پس از مدت کوتاهی آزاد شدند.
- و مهمتر از همه سکوت در قبال ادامه بازداشتهای منتقدین و... تا جایی که گویی ایشان با سکوتی که در این باره اختیار کرده است انگار در این مملکت زندگی نمیکند یا اینکه بازداشتشدگان را شهروندان این مملکت، که وی در مجلس سوگند خورده از حقوق آنان پاسداری کند، نمیداند. وچه دلیلی بهتر از اینکه شاید تاکنون حتی یک خانواده زندانی به ایشان در اینباره تظلمی نکرده باشد!؟
- محکوم نکردن حتی یکبار جریان مطرود انجمن حجتیه که با برخورد قاطع امام، آن پیر دور اندیش به محاق تعطیلی فرو رفت و اکنون با حمایت بیگانگان با روشی نوین سر بر آورده و در جهت نابودی میراث ارزشمند امام است وعدم طرد معتقدین به این روش انحرافی و دهها نمونه دیگرهمین معنا را به ذهن متبادر میکند.
خاضعانه بهعنوان یک شهروند از احمدینژاد میخواهم یا دست از اینگونه روشها و موضعها که بخشی از آنها برشمرده شد بردارد یا لااقل در ابتدای سخنان خود نامی از مولای غایبمان نبرد. چون در اینکه این روشها با سیره آن بزرگوار مباینتی آشکار دارد و انجام آنها از منتظرین حقیقی حضرت انتظار نمیرود هیچ تردیدی نیست.
خدایا به خون مظلوم کربلا این انقلاب و معتقدان و منتقدان به آن را از آسیب بیتدبیریها و ندانمکاریها ولجاجتها و منیتها و خودرأییها بدور بدار و با آزادی زندانیان گرفتار حوادث اخیر آرامش را به خانوادههای صبورگریانشان بازگردان.