کد خبر: ۱۱۸۳۰
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۸۴ - ۱۸:۵۵

آزموده را آزمودن خطاست!

آفتاب‌‌نیوز :  آنچه که باعث شد تا من که یک خانم 27 ساله هستم یک روز کامل از تمام وقتم را صرف نوشتن این مطلب کنم این است که تعدادی از مسئولین با به راه انداختن جنجال در مورد مسئله بی حجابی قصد دارند تا بعضی از اهداف پشت پرده خود را تحت عناوینی از قبیل مبارزه با بدحجابی و ... عملی کنند و با زیر سئوال بردن سلایق مردم در جامعه و با استفاده از فضای سیاسی جدید حاکم بر جامعه مردم از حق مسلم خود در مورد نحوه پوشش و انتخاب رنگ لباس محروم کرده و سلایق خود را بر جامعه تحمیل کنند. 

آنچه در ادامه می خوانید تحلیلی  از صحبت های تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس و تعدادی از مسئولین انتظامی است که بدقت مورد توجه اینجانب قرار گرفته است. قابل توجه است که منبع بیشتر مطالب ذکر شده که در نوشتن این تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است مطالب و اظهار نظرهای بوده است که از بعضی از نمایندگان مجلس در سایت آفتاب و مرکز اطلاع رسانی پلیس و سایر رسانه ها و مبطوعات منتشر یا پخش شده است.

جنجال به راه نیندازید!
حجاب یک مسئله فرهنگی است و حل یک مسئله فرهنگی نیازمند راه حل فرهنگی است. در جامعه ای که رئیس جمهورش صحبت از مهر ورزی و تعامل می کند چگونه است که بعضی از آقایان خود را کاسه داغ تر از آش کرده و صحبت از برخورد و زد و بند می کنند؟بهتر است این آقایان با چشمانی باز و با درک واقعیت های جامعه نگاهی به درون و بیرون جامعه بکنند. در کدام کشور دنیا برای ترویج مسائل فرهنگی از شیوه های غیر فرهنگی همانند, برخورد, جریمه کردن استفاده می شود و یا در کدام کشور دنیا چنین روشهای نتیجه مثبت داشته است که مسئولین ما می خواهند آن را الگوی خود قرار داده و در جامعه ای که از ساختاری فکری, فرهنگی و بافت اجتماعی پیچیده ای تشکیل شده است از آن استفاده کنند! در حال حاضر جامعه ما از معضل بدحجابی رنج نمی برد و این موضوع آنچنان که بعضی از آقایان آنرا بزرگ جلوه می دهند بزرگ و غیر قابل حل نیست که بخواهیم برای رفع آن از ظابطین قضائی و نیروهای سیاسی و انتظامی استفاده کنیم. برخورد با مسئله بدحجابی یک مسئله سیاسی نیست و نباید برای انجام اینگونه مسایل از نیروی انتظامی هزینه کرد! کسانی که برای برخورد با بدحجابی می خواهند نیروی انتظامی را هزینه کنند یا می خواهند از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کنند یا اینکه می خواهند نیروی انتظامی را در مقابل مردم قرار دهند.
چگونه است امروز کسانی که در گذشته ای نه چندان دور چشم به دست مردم این جامعه دوخته بودند و از مردم این مملکت به عنوان مردمی با فرهنگ و دارای هویتی غیر قابل انکار یاد می کردند به این نتیجه رسیده اند که فرهنگ جامعه باید تغییر کند و تنها راه حل را تغییر پوشش زنان می دانند با سر دادن شعارهای از قبیل بازسازی فرهنگ آسیب دیده و ... می خواهند خود و نیروهایشان را در مقابل مردمی قرار دهند که با رای همین مردم در پست و مقامی قرار گرفته اند و اگر امروز بر صندلی تصمیم گیری تکیه زده اند آنرا از لطف مردم دارند. من به عنوان یک شهروند این جامعه هیچ مخالفتی با حجاب ندارم و آنرا جزئی جدائی ناپذیر از فرهنگ و هویت مسلمانان ایرانی می دانم ولی چیزی که به شدت موجب خشم و انزجار من شده است این است که آیا کسانی که شعار فرهنگ سازی می دهند فراموش کرده اند که سیاست های فرهنگی باید با عناوین فرهنگی همراه باشد! یا شاید فرهنگ مورد نظر آنها فرهنگ تقابل با مردم است بجای تعامل با مردم!

رئیس جمهوری که با شعار رجائی و... توانست جای خود در دلهای مردم باز کند چگونه می خواهد از اعتماد و محبت مردم نسبت به خود تشکر کند. آیا زمانی که زنده یاد رجائی رئیس جمهور بود کسی جرات آنرا داشت که برای ترویج حجاب صحبت از برخورد با مردم کند؟ آقای احمدی نژاد که در حال حاضر مقام ریاست جمهوری در اختیار دارد نباید به افراد غیر آگاه اجازه بدهند که با ایجاد ناامنی های فرهنگی ناشی از استعمال شیوه های غیر کارشناسی ( برخورد, جریمه و...) فضای فرهنگی جامعه را دچار تنش نمایند. چنین اشخاصی حتی اگر هم نظر مثبتی داشته باشند بعلت راه غلطی که انتخاب کرده اند باعث ایجاد یک تصویر نامناسب از حکومت جدید در میان اقشارجامعه خواهند شد. اما شاید موضوع چیز دیگری باشد و ما شهروندان جامعه از آن بی خبریم.آیا شخص رئیس جمهور فراموش کرده اند که زمانی که در تلویزیون صحبت می کردند و همان شبی که گفتند در حال حاضر که من مشغول صحبت کردن هستم برق تعدادی از استانها را قطع کرده اند راجع به بحث حجاب چه صحبتهای کرده اند. آیا آن موقع که شما برای اجرای برنامه مهر ورزی تان نیاز به رای مردم و مخصوصا زنان ایرانی داشتید صحبت از برخورد بود یا اینکه در نتیجه بی توجهی شما به حقوق زنان عده ای از اطرافیانتان می خواهند از موقعیت سوءاستفاده کرده و آزادی های مشروع ملت را از آنها سلب نمایند. در حال حاضر سر و کله عده ای پیدا شده است که با توجه توجه جامعه جهانی و رسانه های داخلی به مذاکرات هسته ای می خواهند از اوضاع مناسب سوءاستفاده کرده و با سوء استفاده از تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی و تفسیر آن به نفع افکار خود با هدف فرهنگ سازی پوشش خاصی را به مردم تحمیل کنند. قابل توجه است که حتی کسانی که برای برخورد با بد پوششی از تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی کمک می گیرند باید به این نکته توجه داشته باشند که این ماده به شکلی تنظیم شده که قابل تفسیر وسیع است و در هیچ قانون یا آئین نامه ای تعریف مشخص و ثابتی از حجاب و پوشش ارائه نشده است. باید به این موضوع توجه کرد که این قانون اولا محدوده را محدوده شرع قلمداد کرده است و یک مامور نیروی انتظامی یا یک نماینده مجلس نمی تواند هم مامور اجرای قانون باشد و هم تشخیص دهنده شرع باشد و به همین علت این مساله به لحاظ مفهومی و در عرصه اجرایی مشکل ایجاد خواهد کرد. کسانی که می خواهند یک حرکت مثبتی در این زمینه انجام دهند باید به عرف مراجعه کنند و نقص قانون را با استفاده از روشهای عرفی برطرف کنند.
در کشور ما به دلیل خاصیت بومی مناطق پوشش های متفاوتی وجود دارد و اشخاص باید با توجه به بافت های فرهنگی و عرف مردم منطقه ای که در آن زندگی می کنند در مورد آن تصمیم گیری کنند. مسئولان نباید فراموش کنند که تنوع طلبی در حوزه رنگ, شکل و شمایل باید با خصوصیات فکری نسل جوان هماهنگ باشد و دیگر نمی توان مانند دهه 60 با استفاده از نیروهای نظامی پوشش خاصی را به مردم تحمیل کرد. گویا بعضی از آقایان فراموش کرده اند که هر کسی فرزند زمان خود است و نمی توان لباس پدر بزرگ ها یا مادر بزرگ ها را به تن نوه های آن افراد کرد. با وجود اینکه سیاستمداران و برنامه ریزان برنامه های فرهنگی کشور به دقت متوجه این موضوع شده اند ولی باز کسانی هستند که می خواهند از جو موجود سوءاستفاده کرده و تیری در تاریکی رها کنند و ببینند که آیا به هدف می خورد یا خیر, بهتر است این آقایان یا آقا زاده ها بخاطر داشته باشند که اگر مدیران و برنامه ریزان نیز بی توجه از کنار علایق نسل جوان جامعه بی تفاوت بگذرند جامعه از کنار آن بی تفاوت نخواهد گذشت, چرا که تنوع طلبی در فطرت هر انسان سالمی که در جوامع انسانی زندگی می کند وجود دارد. اگر کسانی هستند که واقعا می خواهند برای فرهنگ این مردم و این مرز و بوم دلی بسوزانند باید بدانند که تنها در صورتی می توان الگوی جامعی را در اختیار جوانان قرار داد و امیدوار بود که مورد استقبال نسل جوان جامعه قرار بگیرد که در که در آن فاکتورهای همچون تنوع طلبی, غریزه جنسی و زیباشناسی و سلسله مراتب جامعه در آن با یکدیگر ضرب شده باشند.
آقای علیرضا آذربایجانی در این زمینه معتقد است: برخورد با معضلات و ناهنجاری های ناشی از بد پوششی باید فرهنگی و بر اساس زیر ساخت های فرهنگی صورت گیرد, وی معتقد است که صرفا کارهای دستوری و عامرانه نه تنها مورد پذیرش جامعه نیست بلکه می تواند مبارزه منفی به همراه داشته باشد. عده ای مسئولین در حال حاضر با سر دادن شعار علنی شدن جرایم قصد دارند فرهنگ جامعه را به خیال خود یک شبه از نو طراحی کرده در صورتی که از این موضوع غافلند که نباید به بهانه علنی شدن جرائم اجازه پنهانی شدن آن را داد. وقتی که موضوعی غیر علنی می شود به شدت گسترش می یابد و کنترل کردن آن غیر ممکن می شود. حجت السلام هادی دوست محمدی نماینده محترم مردم سمنان در مجلس شورای اسلام در زمینه حجاب معتقد است وجود مقررات حجاب حیثیت افراد را حفظ می کند و در مصاحبه اخیر خود با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی پلیس گفته است: «همه انسانها قلب سالمی ندارند و بسیاری از افراد آماده تحریک هستند و اگر کنترلی نباشد مرتکب جرم خواهند شد» ولی آیا می توان به لحاظ وجود قلوب فاسد در جامعه سلایق خاصی را به مردم تحمیل نمود و بدین صورت مانع از گسترش بدحجابی در جامعه گردید؟ اگر در زمینه کنترل مفاسد اجتماعی قرار است چنین عقایدی مانع از گسترش فساد گردد بهتر است یاد آور شوم که این کار تنها صورت مسئله را پاک می کند و هیچ فرهنگ سازی در این زمینه صورت نگرفته است! چرا که تنها زنان مجبور به استفاده از پوشش یا رنگ های خاصی( تیره) شده اند و قلوب فاسد در جامعه همچنان باقی مانده است! 

تر و خشک با هم می سوزند!
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه در مورد بد پوششی کار فرهنگی کم صورت گرفته است گفته است « تا زمانی که معضلات و ناهنجاریها ریشه یابی نشوند تر و خشک با هم می سوزند»

چه جالب! در کجای قانون جمهوری اسلامی به مسئولین اجازه داده شده است تا تر و خشک را با هم بسوزانند؟ سوالی که من می خواهم از ایشان بپرسم این است که در کدام جامعه ای نمایندگان مجلس از دولت حقوق می گیرند تا به مردم بگویند که تا زمانی که مشکلات حل نشود تر و خشک با هم می سوزند؟ پس وظایف کارمندان دولت و نهادهای فرهنگی در جامعه چیست؟ بخورند و بخوابند و به مردم بگویند تا زمانی که مشکلات حل نشوند تر و خشک با هم می سوزند!
همچنین یکی از نمایندگان اصول گرای مجلس به نام محمد تقی رهبر در این زمینه گفته است " دولت باید با ارائه بخشنامه دستگاه های دولتی را ملزم به رعایت شئونات اسلامی کند, همچنین وی در ادامه اظهارات خود به این موضوع اشاره کرده است که من معتقدم باید فرهنگ حجاب و عفاف را رواج بدهیم, مثلا در دانشگاه ها, روسای دانشگاه ها باید خود را مسئول دانسته و با رعایت آرامش و مقررات و بدون درگیری و تنش دختران و پسران دانشجو را با راه حل هایی مانند امتیاز یا نمره به شرط رعایت شئونات اسلامی ملزم به رعایت حجاب کنند". آیا ما در زمینه مسائل فرهنگی آنقدر دچار افت و کاستی شده ایم که باید به دانشجویان خود نمره بدهیم تا حجاب خود را حفظ کنند یا اینکه آنها آگاهانه حجاب خود را رعایت کنند, لطفا این نماینده عزیز به این سوال پاسخ بدهد که برنامه های ایشان برای زمانی که دانشجویان در دانشگاه نیستند چیست یا وقتی که این دانشجویان فارغ التحصیل شدند چه کسی می خواهد به آنها نمره بدهد که آنها حجاب خود را حفظ کنند؟ ایشان که معتقد هستند برای بستن کانالهای فساد در جامعه باید مانتو فروشی های که لباس زننده تولید می کنند را بست و نیروی انتظامی را برای اجرای برنامه های خود سپر بلا کرده اند آیا نمی دانند که اگر کسی بخواهد لباس خاصی را تهیه کند به هر طریقی می تواند این کار را انجام دهد! همچنین در زمینه لباس ملی که هنوز قصه واقعی آن برای مردم روشن نشده است آیا علایق نسل جوان جامعه در طراحی آن سنجیده شده است یا اینکه منظور ایشان از فرهنگ سازی و بسط حجاب تحمیل پوشش خاصی به مردم است؟ 

گسترش حجاب یا تغییر ظاهر افراد!موضع خود را مشخص کنید
یک افسر پلیس, یک بسیجی یا هر شخص محترم دیگری که قصد دارد در خیابان به یک خانم در زمینه حجاب تذکر دهد خود باید بداند که تعریف واحد تمام نیروهای فرهنگی و انتظامی درون جامعه در مورد بد حجابی چیست. آیا منظور نمایندگان محترم از خانم های بدحجاب خانمهای هستند که از لباس های روشن استفاده می کنند؟ یا منظور خانم ها یا دخترانی هستند که از آرایشات غلیظی استفاده کرده و حجاب موی سر خود را حفظ نمی کنند؟
سوال دیگری که مسئولین باید پاسخ آن را با شفافیت توام با واقعیت به مردم بدهند این است که آیا هدف آنها تغییر دادن چهره و وضعیت ظاهری افراد است یا اینکه آنها می خواهند واقعا حجاب را نهادینه کنند؟ البته ناگفته پیداست که جواب تمام مسئولین به این سوال این است که ما می خواهیم فرهنگ را بسط دهیم ولی اگر قرار باشد تنها ظاهر فرهنگ بسط پیدا کند و درون آن خالی باشد تا چه مدت می توان آنرا حفظ کرد؟ سرهنگ رضایی جانشین مدیر کل اداره مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا در میزگردی که با حضور مدیر کل مطالعات معاونت اجتماعی و ارشاد ناجا , عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و خود ایشان برگزار شده بود مشکل بدحجابی را ناشی از عملکرد دوگانه تعدادی ازمسئولین تحت تاثیر فضای انتخاباتی دانسته است و معتقد است که برای رفع این مشکل باید از کارشناسان جامعه شناس و روانشناس در گفتگوهای رسانه ای استفاده گردد و با بررسی آسیب شناختی و ابهام زدایی از این موضوع سعی در رفع ناهنجاری نمود, ایشان در ادامه اظهارات خود به موضوع شناسایی بسترهای مفاسد اجتماعی در جامعه اشاره کرده است و گفته است " متاسفانه نقطه اتصال بسیاری از باندهای فساد, مکانهایی نظیر سفره خانه ها , کافی شاپ ها و سالن بیلیارد و ... است که به مامن افراد بی بند و بار مبدل شده است".

فرهنگ سازی فصلی نیست!
در خصوص اظهارات فصیح ایشان باید به این موضوع اشاره کرد که نباید فراموش کرد که نیروی انتظامی متولی فرهنگ سازی نیست و تنها عامل اجرائی دولت است, دوم اینکه اگر ایشان معتقد هستند که کافی شاپ ها یا سالن های بیلیارد کانون فساد است لطفا بگویند که جوانان اوقات فراغت خود را چگونه باید بگذرانند. آیا تنها با تعطیل کردن این گونه مکانها می توان فرهنگ سازی کرد, یا اینکه ایشان پیشنهادات بهتری دارند؟ اصلا چرا دولت که دغدغه فرهنگ دارد کافی شاپ دولتی تاسیس نمی کند و با برپا کردن برنامه های جوان پسندانه سعی در جذب مخاطب نمی کند! البته منظور از کافی شاپ دولتی فرهنگ سراها نیستند که جوانان را در فصل تابستان در آنجا جمع کرد و برنامه های محدودی را برای استفاده در اختیار آنان گذاشت. آنچه که حقیقت دارد این است که مراکز فرهنگی و اجتماعی تنها در فصل تابستان دغدغه فرهنگ دارند و سعی می کنند با برگزاری کلاسهای موقت فرهنگ سازی کنند ولی آیا فرهنگ هم فصل دارد؟ و فقط نوجوانان یا جوانان ما فقط در تابستان بی فرهنگ می شوند! موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که آیا برنامه های که برای اوقات فراغت جوانان در نظر گرفته می شود اصلا به تائید جامعه شناسان و روانشناسان رسیده است و آنقدر بار محتوایی دارد که بتواند جوانی را در طول یک سال از نظر فرهنگی تقویت کند!


بدحجابی ریشه خارجی ندارد, حجاب را سیاسی نکنید
ما با الگوها و ذخایر فرهنگی عظیمی که داریم نباید از این موضوع هراس داشته باشیم که استفاده از رنگها باعث ترویج بدحجابی در جامعه می گردد. در حال حاضر مشکل از درون جامعه نشات می گیرد که تولیدات داخلی یا کم کیفیت است یا جذابیتی برای نسل جوان ندارد و آنها را سمت استفاده از کالاهای خارجی سوق می دهد. هیچ کسی نمی تواند بگوید که بدحجابی ریشه خارجی دارد و با استفاده از این گونه کلمات نمی توان بحث حجاب را به موضوع سیاسی تبدیل نمود. حجاب یک مسئله دینی و اجتماعی است و سیاسی کردن آن عواقب بسیاری سنگینی در پی خواهد داشت. سیاسی کردن حجاب مردم و مسئولین را به سمت نگرش های متفاوتی سوق می دهد و مردم را از درک واقعی موضوع دور می کند. قبل از اینکه عده ای از آقایان که هیچ اطلاعاتی در این زمینه بسیار حساس ندارد بخواهند صحبتی از برخورد بکنند باید بدانند که هرگونه اقدامی در این زمینه نیاز به مطالعه فراوان دارد و با استفاده از روشهای مانند برخورد, یا باطل کردن گواهینامه تنها شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن است و بی کفایتی آنها را نشان می دهد که توانایی فرهنگ سازی را ندارد و تنها چیزی که از مدیریت استنباط کرده اند جا اشغال کردن است! یک مقام مسئول و آگاه در مورد برخورد با مسئله حجاب معتقد است : همانطور که تاریخ ( رضاخان) وتجربه نشان داده است با دستورالعمل های دولتی نمی توان حجاب را در جامعه ترویج کرد. محدوده کردن استفاده از رنگ های شاد در پوشش های زنانه محدود کردن حریم فکری و شخصیتی زنان است.
تجربه مسئولین نشان داده است که حکومت نباید به خود اجازه دهد که در این زمینه بصورت مستقیم دخالت کند. جامعه دارای نهادهای فرهنگی است و این گونه اعمال از وظایف اصلی آنهاست. اگر آنها در برخورد با بحث بدحجابی موفق عمل نکرده اند, این زنان نیستند که باید با آنها برخورد شود بلکه مسئولین بی کفایتی هستند که نتوانستند با بکار بردن شیوه های جدید در کار خود موفق شوند. چه جالب است عده ای در کار خود در زمینه ترویج مسائل فرهنگی و دینی شکست می خورند و این مردم هستند که باید با آنها برخورد شود! دولت و مسئولین باید برای نهادینه کردن مقوله حجاب تنوع و زیبائی طلبی نسل جوان را به رسمیت بشناسند, در غیر اینصورت جامعه دچار یک بحران فرهنگی عظیم خواهد شد. دولت می تواند به استفاده از تجربه فراوان مطالعات انجام شده در این زمینه و غیر سیاسی کردن حجاب در کنار تنوع طلبی نسل جوان از ارزش ها و معیارهای جامعه نیز به راحتی مراقبت کند.

سلایق تحمیلی عمر کوتاهی دارند
هر شخصی بسته به شخصیت و خصوصیات روحی و اخلاقی خود از رنگ های متفاوتی در پوشش یا آرایش خود استفاده می کند, استفاده از رنگ های مختلف راهی برای تسکین روحی زن است و نمی توان بنا بر سلیقه شخصی نیازهای روحی را نادیده گرفت. رنگ ها جزئی جدا ناپذیر از زندگی ما انسانها هستند و بدون آنها محیط زندگی چنان یکنواخت می شود که بعد از مدتی سلامت روح انسان را به مخاطره می اندازد. ناگفته پیداست که انسان از روزگاران قدیم تحت تاثیر و نفوذ رنگ های محیط پیرامون خود بوده و خواهد بود و علم روانشناسی و فیزیولوژی نشان داده است که کسانی که از رنگ های تیره استفاده می کنند و محیط اطراف خود را با رنگ های تیره و غم ناک تزئین می کنند انسانهای هستند که از لحاظ روحی و شخصیتی دچار ضعف ها و مشکلاتی می باشند. امروزه هر چیزی که ساخته می شود دارای رنگ است, حتی طبیعت و فصول مختلف سال نیز از رنگ های متفاوتی تشکیل شده اند و همانطور که همه ما می دانیم زیبائی منحصر به فرد آنها بواسطه رنگ های زیبا و متنوعی است که در ترکیب آنها بکار رفته است. نکته ای که مسئولین باید بی چون و چرا آن را بپذیرند این است که افراد به لحاظ تربیت و فرهنگ خانوادگی با هم متفاوت هستند و با همه افراد جامعه نمی توان به یک شکل برخورد کرد. اگر بعد از طراحی لباس ملی اجباری در پوشیدن آن بر مردم وجود داشته باشد مطمئن باشید که مردم با هر گونه سلطه طلبی بر حریم شخصی شان مقاومت خواهند کرد و دولت باید منتظر واکنش غیر قابل پیش بینی مردم در این زمینه باشد. تاریخ ملت ایران نشان داده است که هیچوقت نمی توان چیزی را به مردم ایران تحمیل کرد. مسئولان فراموش نکنند زمانی که رضاخان قصد داشت حجاب را با کتک از سر زنان بردارد نتوانست به هدف خود برسد و اگر حالا کسی یا کسانی بخواهند که پوشش خاصی را تحت عناوینی نظیر برخورد, باطل کردن گواهینامه یا جریمه نقدی به مردم تحمیل کنند باز نمی توانند خواسته ای را به مردم تحمیل کنند. باید برای سلایق مردم ارزش قائل بود. نباید چیزی را به آنها تحمیل نمود. این جامعه است که انتخاب می کند چه بپوشد و هرگونه برخوردی با مردم عواقب بسیار دردناکی را به همراه خواهد داشت. هیچ کسی نمی تواند تحت عنوان هر توجیه غیر منطقی, حق انتخاب مردم در رنگ پوشش خود را محدود کند و رنگ های غیر دوست داشتنی به رنگ های دوست داشتنی تحمیل کند. اگر در حال حاضر استفاده از رنگ های شاد در میان زنان یا دختران جامعه رشد کرده است این نشانه بی حجابی یا بدحجابی نیست. چشمها را باید شست, جور دیگر باید دید! اگر نگاه آلوده ای وجود دارد تاوان آنرا نباید زنان یا دختران مسلمان پس بدهند! چرا خانمها باید همیشه حقوق خود را پایمال شده ببینند و حتی در انتخاب رنگ لباس یا مانتوی که قصد دارند آنرا در محیط کار خود بپوشند نباید آزادی داشته باشند. اگر دختری یا خانمی دوست داشته باشد بخاطر حفظ سلامتی روح و روان خود از رنگ شادی در محیط کار خود استفاده کند باید به این فکر کند که با استفاده از یک رنگ شاد همکاران یا روسای او به او برچسب بد حجابی خواهند زد؟ 

مقوله ای به نام فرهنگ خواری!
نکته ای که بیشتر مسئولین به آن اصلا توجهی نمی کنند یا نکرده اند این است که فرهنگ سازی نیازمند گذشت زمان است و اقدامات پرشتاب( برخورد, جریمه نقدی بدحجابی, باطل کردن گواهینامه و...) نه تنها فرهنگ سازی نیست بلکه فرهنگ خواری است. پیام من به مسئولین این است که تنها در صورتی می توانید حجاب را در جامعه نهادینه کنید که به آن به عنوان یک موضوع اجتماعی نگاه کنید, آن وقت است که می توان با این مسئله به راحتی برخورد کرد. نیروی انتظامی نیز بعنوان یک نیروی خدمت گزار باید تا قبل از اینکه مسئولین مربوطه (بعد از مطالعات فراوان) یک برنامه جدی برای مقابله با این موضوع طراحی کنند و بعد به تائید مقامات عالی رتبه و کارشناسان نیروی انتظامی که از تجربیات بالائی برخوردار هستند برسانند از هرگونه مداخله در این زمینه جدا خودداری کند و خود را کاسه داغ تر از آش نکند. این مطلب همانطور که سرهنگ بیات, مدیریت معاونت اجتماعی و ارشاد ناجا دقیقا آنرا درک کرده از آنجائی به شدت اهمیت دارد که مقابله با بدحجابی به دلیل مشهود بودن آن از مقابله با مواردی نظیر خانه های فساد, فحشا و ... که بصورت زیر زمینی اداره می شوند راحت تر است ولی مقابله فیزیکی تنها قدم اول است که اگر با درایت مراحل بعدی آن که خارج از حیطه نیروی انتظامی است, مدیریت نشود تاثیرات منفی و معکوس آن بسیار بیشتر از اثرات مثبت آن خواهد بود. مسئله دیگری که باید به آن توجه شود این است که نباید مشکلات و ناتوانی های داخلی را به گردن دشمنان انداخت. این موضوع را از آن جهت می گویم که بعضی از آقایان در مجلس یا سایر نهادهای دولتی سعی می کنند که علل و ریشه بدحجابی را در خارج از مرزهای ایران جستجو کنند و انگشت اتهام را به سمت آنها نشانه گیری کنند. حقیقت تلخی که دولت و مسئولین نهادهای مربوطه باید به آن توجه کنند این است که بدحجابی بیشتر از اینکه ریشه خارجی داشته باشد ریشه داخلی دارد و اگر بدحجابی در کشور ایران که بیشتر مردم آن اعتقادات اسلامی دارند رشد کرده است ناشی از ضعف مدیران و غیر منطقی بودن برنامه های آنان برای مقابله با این معضل بوده است. سالهاست که از نسل جوان جامعه انتقاد می کنند که چرا از لباسهای غربی استفاده می کنید اما کسی نیست به این منتقدین حامی شرع بگوید که مگر جوانان جامعه گزینه دیگری نیز برای انتخاب داشتند! وقتی طراحان لباس که معلوم نیست چه کسانی هستند و با چه سلایقی می خواهند اقدام به طراحی مد و لباس برای جامعه کنند هنوز الگوی مناسب و جوان پسندی( مناسب تمام اقشار نسل جوان نه تنها عده ای خاص) را طراحی نکرده اند ناگفته پیداست که نسل جوان جامعه همواره تقلید کننده خواهد بود.

هر کسی فرزند زمان خود است
علایق نسل جوان از تنوع پیچیده ای برخوردار است و ناگفته پیداست که نمی توان نسل جدید را وادار به استفاده از الگوهای قدیمی کرد. مسئولین فراموش نکنند که هر کس فرزند زمان خود است و در همان زمان نفس می کشد. یک کارشناس برجسته جامعه شناسی که تحقیقات بسیاری در زمینه رابطه تنوع رنگ ها و حجاب اسلامی انجام داده است معتقد است .هر نوع اعمال فشار در زمینه عقاید و یا رنگ ها در زمینه پوشش یک هنجار غیر رسمی را در مقابل یک هنجار رسمی قرار می دهد که این مغایر با اهداف فرهنگی جامعه می باشد. یک زن با رنگ های که در مورد پوشش خود استفاده می کند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار می کند و قطع این ارتباط یا محدود کردن آن غیر ممکن است.

حجاب از رنگ جداست
کسانی که می خواهند در این زمینه تصمیم گیری کنند باید بدانند که حجاب از رنگ جداست و افراد با توجه به موقعیت اجتماعی و فرهنگی خود از رنگ های متفاوتی استفاده می کنند. حجاب تابع شرایط فکری, فرهنگی و اجتماعی است و نباید در کانال خاصی در مورد آن تصمیم گیری نمود. استفاده از رنگ های متفاوت مانع از یکسان سازی و یک شکلی در جامعه است.
اقایانی که صحبت از برخورد می کنند بهتر است شعار ایرانی, آزادی را فراموش نکنند. خانمها می توانند هم از رنگ های متفاوت و زیبای در پوشش استفاده کنند, هم در کنار سایر مردان به فعالیت بپردازند. اگر استفاده از رنگ های شاد, ترویج بی حجابی یا برانگیختن شهوت در میان مردان است بهتر است دولت دستگاهی بسازد یا از خارج وارد کند تا چشم بعضی از آقایان را کور رنگ کند. آیا هدف از ترویج حجاب ترویج استفاده از رنگ های تیره در میان خانمهاست؟ چه کسی گفته است که استفاده از رنگهای روشن بد حجابی بوده و اگر چنین نظری دارند در کدام روایت یا نوشته ای چنین موردی ذکر شده است.

سر کیسه را شل کنید
دولت اگر می خواهد در این زمینه به موفقیتی دست یابد باید هزینه مادی آنرا بپردازد و با تخصیص بودجه بسترهای فکری و فرهنگی جامعه را تقویت کند. کسانی که صحبت از برخورد می کنند نمی خواهند که دولت در این راه سرمایه گذاری مادی کرده و می خواهند با بکار بردن زور منابع مادی دولت را تقویت کرده و منابع فرهنگی را بدون پشتوانه باقی بگذارند!
مدیریت فقط اشغال کردن یک صندلی نیست. فقط با دستور دادن نمی توان فرهنگ اسلامی را در جامعه نهادینه کرد. فرهنگ سازی یعنی پول خرج کردن برای مردم, فرهنگ سازی یعنی احترام به حقوق مردم, فرهنگ سازی یعنی حفظ شخصیت و آبروی اجتماعی مردم در جامعه نه برخورد با آنها, جریمه نقدی کردن آنها, با باطل کردن گواهینامه آنها.

تجربه پلیس را نادیده نگیرید!
همه افراد باتجربه در نیروی انتظامی می دانند که راه حل بدحجابی برخورد نیست و از درون دل راضی نیستند که عامل اجرای طرحهای باشند که هدف آن تقابل با مردم است. نیروی انتظامی تحت فرماندهی مدیران کارآمد و با تجربه ای نظیر سردار طلائی چند سالی است که در راستای هدف دوستی با مردم حرکت می کند و محول کردن چنین طرحهای به این نیرو باعث زیر سئوال رفتن این نیرو به عنوان یک دوست یا یک عامل اجرای برنامه های شخصی بعضی از آقایان متحجر می شود! نیروی انتظامی تجربه کافی برای رفع این معضل را دارد. از تعدادی از سرهنگ های عالی رتبه نیروی انتظامی شنیده ام که سردار طلایی در جمع فرماندهان عالی رتبه نیروی انتظامی بارها گفته است که هنگامی که می خواهید به کسی در مورد حجاب تذکر بدهید بسیار باید خوش برخورد باشید و تحت هیچ شرایطی نباید به او بی احترامی کنید. ای کاش همه مسئولین مانند سردار بزرگ شهر تهران بخواهند با مردم دوستانه برخورد کنند و به این نکته توجه کنند که مردم تا حدی فشار را تحمل می کنند. احترام به تجربه پلیس که به عنوان یک نیروی رسمی و با هدف خدمت گذاری به مردم در درون جامعه خدمت می کند خود یکی از بزرگترین کارهای است که می توان برای ترویج حجاب استفاده نمود ولی متاسفانه بعضی از ارگانها می خواهند که نیروی پلیس را دور زده و تجربیات بسیار با ارزش این نیرو را نادیده بگیرند و از این نیروی کارآمد برای اجرای طرحهای نامناسبی استفاده کنند که خود نیز نمی دانند چه نتیجه ای در بر خواهد داشت!


حرف آخر:
مردم ما با کردار خود نشان داده اند که می توان هم با حجاب بود هم شاد زندگی کرد.
سئوال ما زنان از مسئولینی که خود را در زمینه حجاب زنان کاسه داغ تر از آش کرده اند این است که مگر در حال حاضر اجباری برای استفاده از مانتوهای رنگی برای دختران یا زنان جامعه وجود دارد؟ هر کسی حق انتخاب دارد و در حال حاضر همه با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کنند, عده ای بسته به سلیقه خود از پوشش چادر استفاده کرده اند و عده ای هم از پوشش مانتو, هیچ کسی نمی تواند بگوید که استفاده از نوع خاصی از پوشش همراه با رنگ های روشن بدحجابی است. چنین شخصی یا معنای حجاب را نمی داند یا اینکه می خواهد با سلایق مردم مبارزه کند. مسئولین بدانند که کلان شهری مثل تهران الگوی تمام ایران است, اگر طرحی در تهران خوب اجرا شود می توان مطمئن بود که با کمی تغییرات می توان آنرا در تمام ایران خوب اجرا نمود ولی اگر طرحی در تهران جواب ندهد در هیچ شهر یا استان دیگری از کشورمان جواب نخواهد داد. بهتر است بعضی از مسئولین نگاه خود را به ناموس مردم تغییر داده و بجای اینکه بخواهند با رفتار غیر انسانی و زننده خود انها را مروج فساد در جامعه قلمداد کرده به عنوان جزئی از این جامعه با وی تعامل کرده و به این فکر کنند که چه چیز باعث شده که آن زن بی حجاب شود. کوتاهی شما مسئولین یا بی ایمانی آن شخص. چرا همیشه این مردم هستند که باید تاوان طرحهای نامناسب فرهنگی را پس بدهند؟











آزموده را آزمودن خطاست!
محدودیت های فکری یا شخصیتی دیگران نباید فرصت نمایان شدن در زندگی خصوصی مردم را داشته باشد.

من یکی از بازدیدگنندگان سایت شما هستم. چند روز پیش دیدم که مطلبی با عنوان دردنامه یک جانباز 70 درصد را در سایت منتشر کرده اید, از آنجای که این کار شما بسیار من را تحت تاثیر قرار داد, من هم خواستم با ارائه مطلبی در مورد بحث حجاب که این روزها نقل دهان نمایندگان اصولگرای مجلس و تعدادی از مسئولین قضایی و انتظامی است به شرح مباحثی در این زمینه بپردازم, امیدوارم که شما مسئولین محترم سایت آفتاب که با هدف شفافیت زایی به مسائل نیتی به جز فرهنگ سازی واقعی و اطلاع رسانی خالص به مردم را ندارید با انتشار این مطلب این فرصت را به مسئولین بدهید که بدانند رفتارها و اظهار نظرهای شخصی آنان در جامعه بازتاب های فراوانی دارد و در اظهارات خیلی از آنها هیچ راه حلی منطقی و جامعه پسندی وجود ندارد و تنها شیوه ای که به طور غیر مستقیم در صحبت های تمام آنها وجود دارد یا برخورد است یا جریمه یا تعطیلی بعضی از مکان های عمومی! آنچه که باعث شد تا من که یک خانم 27 ساله هستم یک روز کامل از تمام وقتم را صرف نوشتن این مطلب کنم این است که تعدادی از مسئولین با به راه انداختن جنجال در مورد مسئله بی حجابی قصد دارند تا بعضی از اهداف پشت پرده خود را تحت عناوینی از قبیل مبارزه با بدحجابی و ... عملی کنند و با زیر سئوال بردن سلایق مردم در جامعه و با استفاده از فضای سیاسی جدید حاکم بر جامعه مردم از حق مسلم خود در مورد نحوه پوشش و انتخاب رنگ لباس محروم کرده و سلایق خود را بر جامعه تحمیل کنند.
آنچه در ادامه می خوانید تحلیلی کارشناسانه از صحبت های تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس و تعدادی از مسئولین انتظامی است که بدقت مورد توجه اینجانب قرار گرفته است. قابل توجه است که منبع بیشتر مطالب ذکر شده که در نوشتن این تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است مطالب و اظهار نظرهای بوده است که از بعضی از نمایندگان مجلس در سایت آفتاب و مرکز اطلاع رسانی پلیس و سایر رسانه ها و مبطوعات منتشر یا پخش شده است.

جنجال به راه نیندازید!
حجاب یک مسئله فرهنگی است و حل یک مسئله فرهنگی نیازمند راه حل فرهنگی است. در جامعه ای که رئیس جمهورش صحبت از مهر ورزی و تعامل می کند چگونه است که بعضی از آقایان خود را کاسه داغ تر از آش کرده و صحبت از برخورد و زد و بند می کنند! بهتر است این آقایان با چشمانی باز و با درک واقعیت های جامعه نگاهی به درون و بیرون جامعه بکنند. در کدام کشور دنیا برای ترویج مسائل فرهنگی از شیوه های غیر فرهنگی همانند, برخورد, جریمه کردن استفاده می شود و یا در کدام کشور دنیا چنین روشهای نتیجه مثبت داشته است که مسئولین ما می خواهند آن را الگوی خود قرار داده و در جامعه ای که از ساختاری فکری, فرهنگی و بافت اجتماعی پیچیده ای تشکیل شده است از آن استفاده کنند! در حال حاضر جامعه ما از معضل بدحجابی رنج نمی برد و این موضوع آنچنان که بعضی از آقایان آنرا بزرگ جلوه می دهند بزرگ و غیر قابل حل نیست که بخواهیم برای رفع آن از ظابطین قضائی و نیروهای سیاسی و انتظامی استفاده کنیم. برخورد با مسئله بدحجابی یک مسئله سیاسی نیست و نباید برای انجام اینگونه مسایل از نیروی انتظامی هزینه کرد! کسانی که برای برخورد با بدحجابی می خواهند نیروی انتظامی را هزینه کنند یا می خواهند از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کنند یا اینکه می خواهند نیروی انتظامی را در مقابل مردم قرار دهند.
چگونه است امروز کسانی که در گذشته ای نه چندان دور چشم به دست مردم این جامعه دوخته بودند و از مردم این مملکت به عنوان مردمی با فرهنگ و دارای هویتی غیر قابل انکار یاد می کردند به این نتیجه رسیده اند که فرهنگ جامعه باید تغیر کند و تنها راه حل را تغییر پوشش زنان می دانند با سر دادن شعارهای از قبیل بازسازی فرهنگ آسیب دیده و ... می خواهند خود و نیروهایشان را در مقابل مردمی قرار دهند که با رای همین مردم در پست و مقامی قرار گرفته اند و اگر امروز بر صندلی تصمیم گیری تکیه زده اند آنرا از لطف مردم دارند. من به عنوان یک شهروند این جامعه هیچ مخالفتی با حجاب ندارم و آنرا جزئی جدائی ناپذیر از فرهنگ و هویت مسلمانان ایرانی می دانم ولی چیزی که به شدت موجب خشم و انزجار من شده است این است که آیا کسانی که شعار فرهنگ سازی می دهند فراموش کرده اند که سیاست های فرهنگی باید با عناوین فرهنگی همراه باشد! یا فرهنگ مورد نظر آنها فرهنگ تقابل با مردم است بجای تعامل با مردم.

رئیس جمهوری که با شعار رجائی و... توانست جای خود در دلهای مردم باز کند چگونه می خواهد از اعتماد و محبت مردم نسبت به خود تشکر کند. آیا زمانی که زنده یاد رجائی رئیس جمهور بود کسی جرات آنرا داشت که برای ترویج حجاب صحبت از برخورد با مردم کند؟ آقای احمدی نژاد که در حال حاضر مقام ریاست جمهوری در اختیار دارد نباید به افراد غیر آگاه اجازه بدهند که با ایجاد ناامنی های فرهنگی ناشی از استعمال شیوه های غیر کارشناسی ( برخورد, جریمه و...) فضای فرهنگی جامعه را دچار تنش نمایند. چنین اشخاصی حتی اگر هم نظر مثبتی داشته باشند بعلت راه غلطی که انتخاب کرده اند باعث ایجاد یک تصویر نامناسب از حکومت جدید در میان اقشارجامعه خواهند شد. اما شاید موضوع چیز دیگری باشد و ما شهروندان جامعه از آن بی خبریم.آیا شخص رئیس جمهور فراموش کرده اند که زمانی که در تلویزیون صحبت می کردند و همان شبی که گفتند در حال حاضر که من مشغول صحبت کردن هستم برق تعدادی از استانها را قطع کرده اند راجع به بحث حجاب چه صحبتهای کرده اند. آیا آن موقع که شما برای اجرای برنامه مهر ورزی تان نیاز به رای مردم و مخصوصا زنان ایرانی داشتید صحبت از برخورد بود یا اینکه در نتیجه بی توجهی شما به حقوق زنان عده ای از اطرافیانتان می خواهند از موقعیت سوءاستفاده کرده و آزادی های مشروع ملت را از آنها سلب نمایند. در حال حاضر سر و کله عده ای پیدا شده است که با توجه توجه جامعه جهانی و رسانه های داخلی به مذاکرات هسته ای می خواهند از اوضاع مناسب سوءاستفاده کرده و با سوء استفاده از تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی و تفسیر آن به نفع افکار خود با هدف فرهنگ سازی پوشش خاصی را به مردم تحمیل کنند. قابل توجه است که حتی کسانی که برای برخورد با بد پوششی از تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی کمک می گیرند باید به این نکته توجه داشته باشند که این ماده به شکلی تنظیم شده که قابل تفسیر وسیع است و در هیچ قانون یا آئین نامه ای تعریف مشخص و ثابتی از حجاب و پوشش ارائه نشده است. باید به این موضوع توجه کرد که این قانون اولا محدوده را محدوده شرع قلمداد کرده است و یک مامور نیروی انتظامی یا یک نماینده مجلس نمی تواند هم مامور اجرای قانون باشد و هم تشخیص دهنده شرع باشد و به همین علت این مساله به لحاظ مفهومی و در عرصه اجرایی مشکل ایجاد خواهد کرد. کسانی که می خواهند یک حرکت مثبتی در این زمینه انجام دهند باید به عرف مراجعه کنند و نقص قانون را با استفاده از روشهای عرفی برطرف کنند.
در کشور ما به دلیل خاصیت بومی مناطق پوشش های متفاوتی وجود دارد و اشخاص باید با توجه به بافت های فرهنگی و عرف مردم منطقه ای که در آن زندگی می کنند در مورد آن تصمیم گیری کنند. مسئولان نباید فراموش کنند که تنوع طلبی در حوزه رنگ, شکل و شمایل باید با خصوصیات فکری نسل جوان هماهنگ باشد و دیگر نمی توان مانند دهه 60 با استفاده از نیروهای نظامی بتوان به زور پوشش خاصی را به مردم تحمیل کرد. گویا بعضی از آقایان فراموش کرده اند که هر کسی فرزند زمان خود است و نمی توان لباس پدر بزرگ ها یا مادر بزرگ ها را به تن نوه های آن افراد کرد. با وجود اینکه سیاستمداران و برنامه ریزان برنامه های فرهنگی کشور به دقت متوجه این موضوع شده اند ولی باز کسانی هستند که می خواهند از جو موجود سوءاستفاده کرده و تیری در تاریکی رها کنند و ببینند که آیا به هدف می خورد یا خیر, بهتر است این آقایان یا آقا زاده ها بخاطر داشته باشند که اگر مدیران و برنامه ریزان نیز بی توجه از کنار علایق نسل جوان جامعه بی تفاوت بگذرند جامعه از کنار آن بی تفاوت نخواهد گذشت, چرا که تنوع طلبی در فطرت هر انسان سالمی که در جوامع انسانی زندگی می کند وجود دارد. اگر کسانی هستند که واقعا می خواهند برای فرهنگ این مردم و این مرز و بوم دلی بسوزانند باید بدانند که تنها در صورتی می توان الگوی جامعی را در اختیار جوانان قرار داد و امیدوار بود که مورد استقبال نسل جوان جامعه قرار بگیرد که در که در آن فاکتورهای همچون تنوع طلبی, غریزه جنسی و زیباشناسی و سلسله مراتب جامعه در آن با یکدیگر ضرب شده باشند.
آقای علیرضا آذربایجانی در این زمینه معتقد است: برخورد با معضلات و ناهنجاری های ناشی از بد پوششی باید فرهنگی و بر اساس زیر ساخت های فرهنگی صورت گیرد, وی معتقد است که صرفا کارهای دستوری و عامرانه نه تنها مورد پذیرش جامعه نیست بلکه می تواند مبارزه منفی به همراه داشته باشد. عده ای مسئولین در حال حاضر با سر دادن شعار علنی شدن جرایم قصد دارند فرهنگ جامعه را به خیال خود یک شبه از نو طراحی کرده در صورتی که از این موضوع غافلند که نباید به بهانه علنی شدن جرائم اجازه پنهانی شدن آن را داد. وقتی که موضوعی غیر علنی می شود به شدت گسترش می یابد و کنترل کردن آن غیر ممکن می شود. حجت السلام هادی دوست محمدی نماینده محترم مردم سمنان در مجلس شورای اسلام در زمینه حجاب معتقد است وجود مقررات حجاب حیثیت افراد را حفظ می کند و در مصاحبه اخیر خود با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی پلیس گفته است: «همه انسانها قلب سالمی ندارند و بسیاری از افراد آماده تحریک هستند و اگر کنترلی نباشد مرتکب جرم خواهند شد» ولی آیا می توان به لحاظ وجود قلوب فاسد در جامعه سلایق خاصی را به مردم تحمیل نمود و بدین صورت مانع از گسترش بدحجابی در جامعه گردید؟ اگر در زمینه کنترل مفاسد اجتماعی قرار است چنین عقایدی مانع از گسترش فساد گردد بهتر است یاد آور شوم که این کار تنها صورت مسئله را پاک می کند و هیچ فرهنگ سازئی در این زمینه صورت نگرفته است! چرا که تنها زنان مجبور به استفاده از پوشش یا رنگ های خاصی( تیره) شده اند و قلوب فاسد در جامعه همچنان باقی مانده است!
تر و خشک با هم می سوزند!
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه در مورد بد پوششی کار فرهنگی کم صورت گرفته است گفته است « تا زمانی که معضلات و ناهنجاریها ریشه یابی نشوند تر و خشک با هم می سوزند»!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه جالب! در کجای قانون جمهوری اسلامی به مسئولین اجازه داده شده است تا تر و خشک را با هم بسوزانند؟ سوالی که من می خواهم از ایشان بپرسم این است که در کدام جامعه ای نمایندگان مجلس از دولت حقوق می گیرند تا به مردم بگویند که تا زمانی که مشکلات حل نشود تر و خشک با هم می سوزند؟ پس وظایف کارمندان دولت و نهادهای فرهنگی در جامعه چیست؟ بخورند و بخوابند و به مردم بگویند تا زمانی که مشکلات حل نشوند تر و خشک با هم می سوزند!
همچنین یکی از نمایندگان اصول گرای مجلس به نام محمد تقی رهبر در این زمینه گفته است " دولت باید با ارائه بخشنامه دستگاه های دولتی را ملزم به رعایت شئونات اسلامی کند, همچنین وی در ادامه اظهارات خود به این موضوع اشاره کرده است که من معتقدم باید فرهنگ حجاب و عفاف را رواج بدهیم, مثلا در دانشگاه ها, روسای دانشگاه ها باید خود را مسئول دانسته و با رعایت آرامش و مقررات و بدون درگیری و تنش دختران و پسران دانشجو را با راه حل هایی مانند امتیاز یا نمره به شرط رعایت شئونات اسلامی ملزم به رعایت حجاب کنند". آیا ما در زمینه مسائل فرهنگی آنقدر دچار افت و کاستی شده ایم که باید به دانشجویان خود نمره بدهیم تا حجاب خود را حفظ کنند یا اینکه آنها آگاهانه حجاب خود را رعایت کنند, لطفا این نماینده عزیز به این سوال پاسخ بدهد که برنامه های ایشان برای زمانی که دانشجویان در دانشگاه نیستند چیست یا وقتی که این دانشجویان فارغ التحصیل شدند چه کسی می خواهد به آنها نمره بدهد که آنها حجاب خود را حفظ کنند؟ ایشان که معتقد هستند برای بستن کانالهای فساد در جامعه باید مانتو فروشی های که لباس زننده تولید می کنند را بست و نیروی انتظامی را برای اجرای برنامه های خود سپر بلا کرده اند آیا نمی دانند که اگر کسی بخواهد لباس خاصی را تهیه کند به هر طریقی می تواند این کار را انجام دهد! همچنین در زمینه لباس ملی که هنوز قصه واقعی آن برای مردم روشن نشده است آیا علایق نسل جوان جامعه در طراحی آن سنجیده شده است یا اینکه منظور ایشان از فرهنگ سازی و بسط حجاب تحمیل پوشش خاصی به مردم است؟
گسترش حجاب یا تغییر ظاهر افراد!موضع خود را مشخص کنید
یک افسر پلیس, یک بسیجی یا هر شخص محترم دیگری که قصد دارد در خیابان به یک خانم در زمینه حجاب تذکر دهد خود باید بداند که تعریف واحد تمام نیروهای فرهنگی و انتظامی درون جامعه در مورد بد حجابی چیست. آیا منظور نمایندگان محترم از خانم های بدحجاب خانمهای هستند که از لباس های روشن استفاده می کنند؟ یا منظور خانم ها یا دخترانی هستند که از آرایشات غلیظی استفاده کرده و حجاب موی سر خود را حفظ نمی کنند؟
سوال دیگری که مسئولین باید پاسخ آن را با شفافیت توام با واقعیت به مردم بدهند این است که آیا هدف آنها تغییر دادن چهره و وضعیت ظاهری افراد است یا اینکه آنها می خواهند واقعا حجاب را نهادینه کنند؟ البته ناگفته پیداست که جواب تمام مسئولین به این سوال این است که ما می خواهیم فرهنگ را بسط دهیم ولی اگر قرار باشد تنها ظاهر فرهنگ بسط پیدا کند و درون آن خالی باشد تا چه مدت می توان آنرا حفظ کرد؟ سرهنگ رضایی جانشین مدیر کل اداره مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا در میزگردی که با حضور مدیر کل مطالعات معاونت اجتماعی و ارشاد ناجا , عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و خود ایشان برگزار شده بود مشکل بدحجابی را ناشی از عملکرد دوگانه تعدادی ازمسئولین تحت تاثیر فضای انتخاباتی دانسته است و معتقد است که برای رفع این مشکل باید از کارشناسان جامعه شناس و روانشناس در گفتگوهای رسانه ای استفاده گردد و با بررسی آسیب شناختی و ابهام زدایی از این موضوع سعی در رفع ناهنجاری نمود, ایشان در ادامه اظهارات خود به موضوع شناسایی بسترهای مفاسد اجتماعی در جامعه اشاره کرده است و گفته است " متاسفانه نقطه اتصال بسیاری از باندهای فساد, مکانهایی نظیر سفره خانه ها , کافی شاپ ها و سالن بیلیارد و ... است که به مامن افراد بی بند و بار مبدل شده است".

فرهنگ سازی فصلی نیست!
در خصوص اظهارات فصیح ایشان باید به این موضوع اشاره کرد که نباید فراموش کرد که نیروی انتظامی متولی فرهنگ سازی نیست و تنها عامل اجرائی دولت است, دوم اینکه اگر ایشان معتقد هستند که کافی شاپ ها یا سالن های بیلیارد کانون فساد است لطفا بگویند که جوانان اوقات فراغت خود را چگونه باید بگذرانند. آیا تنها با تعطیل کردن این گونه مکانها می توان فرهنگ سازی کرد, یا اینکه ایشان پیشنهادات بهتری دارند؟ اصلا چرا دولت که دغدغه فرهنگ دارد کافی شاپ دولتی تاسیس نمی کند و با برپا کردن برنامه های جوان پسندانه سعی در جذب مخاطب نمی کند! البته منظور از کافی شاپ دولتی فرهنگ سراها نیستند که جوانان را در فصل تابستان در آنجا جمع کرد و برنامه های محدودی را برای استفاده در اختیار آنان گذاشت. آنچه که حقیقت دارد این است که مراکز فرهنگی و اجتماعی تنها در فصل تابستان دغدغه فرهنگ دارند و سعی می کنند با برگزاری کلاسهای موقت فرهنگ سازی کنند ولی آیا فرهنگ هم فصل دارد؟ و فقط نوجوانان یا جوانان ما فقط در تابستان بی فرهنگ می شوند! موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که آیا برنامه های که برای اوقات فراغت جوانان در نظر گرفته می شود اصلا به تائید جامعه شناسان و روانشناسان رسیده است و آنقدر بار محتوایی دارد که بتواند جوانی را در طول یک سال از نظر فرهنگی تقویت کند!


بدحجابی ریشه خارجی ندارد, حجاب را سیاسی نکنید
ما با الگوها و ذخایر فرهنگی عظیمی که داریم نباید از این موضوع هراس داشته باشیم که استفاده از رنگها باعث ترویج بدحجابی در جامعه می گردد. در حال حاضر مشکل از درون جامعه نشات می گیرد که تولیدات داخلی یا کم کیفیت است یا جذابیتی برای نسل جوان ندارد و آنها را سمت استفاده از کالاهای خارجی سوق می دهد. هیچ کسی نمی تواند بگوید که بدحجابی ریشه خارجی دارد و با استفاده از این گونه کلمات نمی توان بحث حجاب را به موضوع سیاسی تبدیل نمود. حجاب یک مسئله دینی و اجتماعی است و سیاسی کردن آن عواقب بسیاری سنگینی در پی خواهد داشت. سیاسی کردن حجاب مردم و مسئولین را به سمت نگرش های متفاوتی سوق می دهد و مردم را از درک واقعی موضوع دور می کند. قبل از اینکه عده ای از آقایان که هیچ اطلاعاتی در این زمینه بسیار حساس ندارد بخواهند صحبتی از برخورد بکنند باید بدانند که هرگونه اقدامی در این زمینه نیاز به مطالعه فراوان دارد و با استفاده از روشهای مانند برخورد, یا باطل کردن گواهینامه تنها شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن است و بی کفایتی آنها را نشان می دهد که توانایی فرهنگ سازی را ندارد و تنها چیزی که از مدیریت استنباط کرده اند جا اشغال کردن است! یک مقام مسئول و آگاه در مورد برخورد با مسئله حجاب معتقد است : همانطور که تاریخ ( رضاخان) وتجربه نشان داده است با دستورالعمل های دولتی نمی توان حجاب را در جامعه ترویج کرد. محدوده کردن استفاده از رنگ های شاد در پوشش های زنانه محدود کردن حریم فکری و شخصیتی زنان است.
تجربه مسئولین نشان داده است که حکومت نباید به خود اجازه دهد که در این زمینه بصورت مستقیم دخالت کند. جامعه دارای نهادهای فرهنگی است و این گونه اعمال از وظایف اصلی آنهاست. اگر آنها در برخورد با بحث بدحجابی موفق عمل نکرده اند, این زنان نیستند که باید با آنها برخورد شود بلکه مسئولین بی کفایتی هستند که نتوانستند با بکار بردن شیوه های جدید در کار خود موفق شوند. چه جالب است عده ای در کار خود در زمینه ترویج مسائل فرهنگی و دینی شکست می خورند و این مردم هستند که باید با آنها برخورد شود! دولت و مسئولین باید برای نهادینه کردن مقوله حجاب تنوع و زیبائی طلبی نسل جوان را به رسمیت بشناسند, در غیر اینصورت جامعه دچار یک بحران فرهنگی عظیم خواهد شد. دولت می تواند به استفاده از تجربه فراوان مطالعات انجام شده در این زمینه و غیر سیاسی کردن حجاب در کنار تنوع طلبی نسل جوان از ارزش ها و معیارهای جامعه نیز به راحتی مراقبت کند.

سلایق تحمیلی عمر کوتاهی دارند
هر شخصی بسته به شخصیت و خصوصیات روحی و اخلاقی خود از رنگ های متفاوتی در پوشش یا آرایش خود استفاده می کند, استفاده از رنگ های مختلف راهی برای تسکین روحی زن است و نمی توان بنا بر سلیقه شخصی نیازهای روحی را نادیده گرفت. رنگ ها جزئی جدا ناپذیر از زندگی ما انسانها هستند و بدون آنها محیط زندگی چنان یکنواخت می شود که بعد از مدتی سلامت روح انسان را به مخاطره می اندازد. ناگفته پیداست که انسان از روزگاران قدیم تحت تاثیر و نفوذ رنگ های محیط پیرامون خود بوده و خواهد بود و علم روانشناسی و فیزیولوژی نشان داده است که کسانی که از رنگ های تیره استفاده می کنند و محیط اطراف خود را با رنگ های تیره و غم ناک تزئین می کنند انسانهای هستند که از لحاظ روحی و شخصیتی دچار ضعف ها و مشکلاتی می باشند. امروزه هر چیزی که ساخته می شود دارای رنگ است, حتی طبیعت و فصول مختلف سال نیز از رنگ های متفاوتی تشکیل شده اند و همانطور که همه ما می دانیم زیبائی منحصر به فرد آنها بواسطه رنگ های زیبا و متنوعی است که در ترکیب آنها بکار رفته است. نکته ای که مسئولین باید بی چون و چرا آن را بپذیرند این است که افراد به لحاظ تربیت و فرهنگ خانوادگی با هم متفاوت هستند و با همه افراد جامعه نمی توان به یک شکل برخورد کرد. اگر بعد از طراحی لباس ملی اجباری در پوشیدن آن بر مردم وجود داشته باشد مطمئن باشید که مردم با هر گونه سلطه طلبی بر حریم شخصی شان مقاومت خواهند کرد و دولت باید منتظر واکنش غیر قابل پیش بینی مردم در این زمینه باشد. تاریخ ملت ایران نشان داده است که هیچوقت نمی توان چیزی را به مردم ایران تحمیل کرد. مسئولان فراموش نکنند زمانی که رضاخان قصد داشت حجاب را با کتک از سر زنان بردارد نتوانست به هدف خود برسد و اگر حالا کسی یا کسانی بخواهند که پوشش خاصی را تحت عناوینی نظیر برخورد, باطل کردن گواهینامه یا جریمه نقدی به مردم تحمیل کنند باز نمی توانند خواسته ای را به مردم تحمیل کنند. باید برای سلایق مردم ارزش قائل بود. نباید چیزی را به آنها تحمیل نمود. این جامعه است که انتخاب می کند چه بپوشد و هرگونه برخوردی با مردم عواقب بسیار دردناکی را به همراه خواهد داشت. هیچ کسی نمی تواند تحت عنوان هر توجیه غیر منطقی, حق انتخاب مردم در رنگ پوشش خود را محدود کند و رنگ های غیر دوست داشتنی به رنگ های دوست داشتنی تحمیل کند. اگر در حال حاضر استفاده از رنگ های شاد در میان زنان یا دختران جامعه رشد کرده است این نشانه بی حجابی یا بدحجابی نیست. چشمها را باید شست, جور دیگر باید دید! اگر نگاه آلوده ای وجود دارد تاوان آنرا نباید زنان یا دختران مسلمان پس بدهند! چرا خانمها باید همیشه حقوق خود را پایمال شده ببینند و حتی در انتخاب رنگ لباس یا مانتوی که قصد دارند آنرا در محیط کار خود بپوشند نباید آزادی داشته باشند. اگر دختری یا خانمی دوست داشته باشد بخاطر حفظ سلامتی روح و روان خود از رنگ شادی در محیط کار خود استفاده کند باید به این فکر کند که با استفاده از یک رنگ شاد همکاران یا روسای او به او برچسب بد حجابی خواهند زد؟
مقوله ای به نام فرهنگ خواری!
نکته ای که بیشتر مسئولین به آن اصلا توجهی نمی کنند یا نکرده اند این است که فرهنگ سازی نیازمند گذشت زمان است و اقدامات پرشتاب( برخورد, جریمه نقدی بدحجابی, باطل کردن گواهینامه و...) نه تنها فرهنگ سازی نیست بلکه فرهنگ خواری است. پیام من به مسئولین این است که تنها در صورتی می توانید حجاب را در جامعه نهادینه کنید که به آن به عنوان یک موضوع اجتماعی نگاه کنید, آن وقت است که می توان با این مسئله به راحتی برخورد کرد. نیروی انتظامی نیز بعنوان یک نیروی خدمت گزار باید تا قبل از اینکه مسئولین مربوطه (بعد از مطالعات فراوان) یک برنامه جدی برای مقابله با این موضوع طراحی کنند و بعد به تائید مقامات عالی رتبه و کارشناسان نیروی انتظامی که از تجربیات بالائی برخوردار هستند برسانند از هرگونه مداخله در این زمینه جدا خودداری کند و خود را کاسه داغ تر از آش نکند. این مطلب همانطور که سرهنگ بیات, مدیریت معاونت اجتماعی و ارشاد ناجا دقیقا آنرا درک کرده از آنجائی به شدت اهمیت دارد که مقابله با بدحجابی به دلیل مشهود بودن آن از مقابله با مواردی نظیر خانه های فساد, فحشا و ... که بصورت زیر زمینی اداره می شوند راحت تر است ولی مقابله فیزیکی تنها قدم اول است که اگر با درایت مراحل بعدی آن که خارج از حیطه نیروی انتظامی است, مدیریت نشود تاثیرات منفی و معکوس آن بسیار بیشتر از اثرات مثبت آن خواهد بود. مسئله دیگری که باید به آن توجه شود این است که نباید مشکلات و ناتوانی های داخلی را به گردن دشمنان انداخت. این موضوع را از آن جهت می گویم که بعضی از آقایان در مجلس یا سایر نهادهای دولتی سعی می کنند که علل و ریشه بدحجابی را در خارج از مرزهای ایران جستجو کنند و انگشت اتهام را به سمت آنها نشانه گیری کنند. حقیقت تلخی که دولت و مسئولین نهادهای مربوطه باید به آن توجه کنند این است که بدحجابی بیشتر از اینکه ریشه خارجی داشته باشد ریشه داخلی دارد و اگر بدحجابی در کشور ایران که بیشتر مردم آن اعتقادات اسلامی دارند رشد کرده است ناشی از ضعف مدیران و غیر منطقی بودن برنامه های آنان برای مقابله با این معضل بوده است. سالهاست که از نسل جوان جامعه انتقاد می کنند که چرا از لباسهای غربی استفاده می کنید اما کسی نیست به این منتقدین حامی شرع بگوید که مگر جوانان جامعه گزینه دیگری نیز برای انتخاب داشتند! وقتی طراحان لباس که معلوم نیست چه کسانی هستند و با چه سلایقی می خواهند اقدام به طراحی مد و لباس برای جامعه کنند هنوز الگوی مناسب و جوان پسندی( مناسب تمام اقشار نسل جوان نه تنها عده ای خاص) را طراحی نکرده اند ناگفته پیداست که نسل جوان جامعه همواره تقلید کننده خواهد بود.

هر کسی فرزند زمان خود است
علایق نسل جوان از تنوع پیچیده ای برخوردار است و ناگفته پیداست که نمی توان نسل جدید را وادار به استفاده از الگوهای قدیمی کرد. مسئولین فراموش نکنند که هر کس فرزند زمان خود است و در همان زمان نفس می کشد. یک کارشناس برجسته جامعه شناسی که تحقیقات بسیاری در زمینه رابطه تنوع رنگ ها و حجاب اسلامی انجام داده است معتقد است .هر نوع اعمال فشار در زمینه عقاید و یا رنگ ها در زمینه پوشش یک هنجار غیر رسمی را در مقابل یک هنجار رسمی قرار می دهد که این مغایر با اهداف فرهنگی جامعه می باشد. یک زن با رنگ های که در مورد پوشش خود استفاده می کند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار می کند و قطع این ارتباط یا محدود کردن آن غیر ممکن است.

حجاب از رنگ جداست
کسانی که می خواهند در این زمینه تصمیم گیری کنند باید بدانند که حجاب از رنگ جداست و افراد با توجه به موقعیت اجتماعی و فرهنگی خود از رنگ های متفاوتی استفاده می کنند. حجاب تابع شرایط فکری, فرهنگی و اجتماعی است و نباید در کانال خاصی در مورد آن تصمیم گیری نمود. استفاده از رنگ های متفاوت مانع از یکسان سازی و یک شکلی در جامعه است.
اقایانی که صحبت از برخورد می کنند بهتر است شعار ایرانی, آزادی را فراموش نکنند. خانمها می توانند هم از رنگ های متفاوت و زیبای در پوشش استفاده کنند, هم در کنار سایر مردان به فعالیت بپردازند. اگر استفاده از رنگ های شاد, ترویج بی حجابی یا برانگیختن شهوت در میان مردان است بهتر است دولت دستگاهی بسازد یا از خارج وارد کند تا چشم بعضی از آقایان را کور رنگ کند. آیا هدف از ترویج حجاب ترویج استفاده از رنگ های تیره در میان خانمهاست؟ چه کسی گفته است که استفاده از رنگهای روشن بد حجابی بوده و اگر چنین نظری دارند در کدام روایت یا نوشته ای چنین موردی ذکر شده است.

سر کیسه را شل کنید
دولت اگر می خواهد در این زمینه به موفقیتی دست یابد باید هزینه مادی آنرا بپردازد و با تخصیص بودجه بسترهای فکری و فرهنگی جامعه را تقویت کند. کسانی که صحبت از برخورد می کنند نمی خواهند که دولت در این راه سرمایه گذاری مادی کرده و می خواهند با بکار بردن زور منابع مادی دولت را تقویت کرده و منابع فرهنگی را بدون پشتوانه باقی بگذارند!
مدیریت فقط اشغال کردن یک صندلی نیست. فقط با دستور دادن نمی توان فرهنگ اسلامی را در جامعه نهادینه کرد. فرهنگ سازی یعنی پول خرج کردن برای مردم, فرهنگ سازی یعنی احترام به حقوق مردم, فرهنگ سازی یعنی حفظ شخصیت و آبروی اجتماعی مردم در جامعه نه برخورد با آنها, جریمه نقدی کردن آنها, با باطل کردن گواهینامه آنها.

تجربه پلیس را نادیده نگیرید!
همه افراد باتجربه در نیروی انتظامی می دانند که راه حل بدحجابی برخورد نیست و از درون دل راضی نیستند که عامل اجرای طرحهای باشند که هدف آن تقابل با مردم است. نیروی انتظامی تحت فرماندهی مدیران کارآمد و با تجربه ای نظیر سردار طلائی چند سالی است که در راستای هدف دوستی با مردم حرکت می کند و محول کردن چنین طرحهای به این نیرو باعث زیر سئوال رفتن این نیرو به عنوان یک دوست یا یک عامل اجرای برنامه های شخصی بعضی از آقایان متحجر می شود! نیروی انتظامی تجربه کافی برای رفع این معضل را دارد. از تعدادی از سرهنگ های عالی رتبه نیروی انتظامی شنیده ام که سردار طلایی در جمع فرماندهان عالی رتبه نیروی انتظامی بارها گفته است که هنگامی که می خواهید به کسی در مورد حجاب تذکر بدهید بسیار باید خوش برخورد باشید و تحت هیچ شرایطی نباید به او بی احترامی کنید. ای کاش همه مسئولین مانند سردار بزرگ شهر تهران بخواهند با مردم دوستانه برخورد کنند و به این نکته توجه کنند که مردم تا حدی فشار را تحمل می کنند. احترام به تجربه پلیس که به عنوان یک نیروی رسمی و با هدف خدمت گذاری به مردم در درون جامعه خدمت می کند خود یکی از بزرگترین کارهای است که می توان برای ترویج حجاب استفاده نمود ولی متاسفانه بعضی از ارگانها می خواهند که نیروی پلیس را دور زده و تجربیات بسیار با ارزش این نیرو را نادیده بگیرند و از این نیروی کارآمد برای اجرای طرحهای نامناسبی استفاده کنند که خود نیز نمی دانند چه نتیجه ای در بر خواهد داشت!


حرف آخر:
مردم ما با کردار خود نشان داده اند که می توان هم با حجاب بود هم شاد زندگی کرد.
سئوال ما زنان از مسئولینی که خود را در زمینه حجاب زنان کاسه داغ تر از آش کرده اند این است که مگر در حال حاضر اجباری برای استفاده از مانتوهای رنگی برای دختران یا زنان جامعه وجود دارد؟ هر کسی حق انتخاب دارد و در حال حاضر همه با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کنند, عده ای بسته به سلیقه خود از پوشش چادر استفاده کرده اند و عده ای هم از پوشش مانتو, هیچ کسی نمی تواند بگوید که استفاده از نوع خاصی از پوشش همراه با رنگ های روشن بدحجابی است. چنین شخصی یا معنای حجاب را نمی داند یا اینکه می خواهد با سلایق مردم مبارزه کند. مسئولین بدانند که کلان شهری مثل تهران الگوی تمام ایران است, اگر طرحی در تهران خوب اجرا شود می توان مطمئن بود که با کمی تغییرات می توان آنرا در تمام ایران خوب اجرا نمود ولی اگر طرحی در تهران جواب ندهد در هیچ شهر یا استان دیگری از کشورمان جواب نخواهد داد. بهتر است بعضی از مسئولین نگاه خود را به ناموس مردم تغییر داده و بجای اینکه بخواهند با رفتار غیر انسانی و زننده خود انها را مروج فساد در جامعه قلمداد کرده به عنوان جزئی از این جامعه با وی تعامل کرده و به این فکر کنند که چه چیز باعث شده که آن زن بی حجاب شود. کوتاهی شما مسئولین یا بی ایمانی آن شخص. چرا همیشه این مردم هستند که باید تاوان طرحهای نامناسب فرهنگی را پس بدهند؟











بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۵:۳۱ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۵
0
0
با سلام
من از شما سر کار خانم فرهیخته و روشن ضمیر تشکر می کنم و برایتان آرزوی سربلندی و سعادت می نمایم
از سایت آفتاب هم متشکرم
ناشناس
|
-
|
۱۵:۳۲ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۵
0
1
با سلام
آفرین بر شما
ناشناس
|
-
|
۱۵:۳۵ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۵
0
1
با اینکه نسبت به بعضی از حضرات جنس مونث خوشبین نیستم اما تحلیل خوب و جامعی بود
ناشناس
|
-
|
۱۶:۰۸ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۶
1
0
سلام و خسته نباشيد.
اول بايد خدمت اين خانم 27 ساله تبريك بگم بخاطر دقت نظر بالا وجسارتشان و ضمنا افتخار كنم كه يك زن هستم در جامعه اي كه به نطر بعضي زن يعني...
در ساختن فرهنگ يك جامعه افراد سازنده بايد خودشان با فرهنگ باشند.
براي تعيين پوشش ما راضي هستيم اگر به سلايق و علايق ما(جوانان)توجه نشود اما به شخصيت جوان به عنوان يك انسان احترام گذاشته شود.
در ضمن ظاهرا جوانان در تمام فصول بي فرهنگ هستند اما در تابستان به دليل هواي گرم و پوشش خنك و سبك اين بي فرهنگي بيشتر نمايان ميشود.
ما جوانان فرزندان زمان خوديم(امروز)
ناشناس
|
-
|
۰۱:۲۷ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۷
1
1
سلام
مي خواهم قبل از هر چيز به اين شير دختري كه اين مطلب رو نوشته تبريك بگم و از مسولين محترم سايت آفتاب تشكر كنم كه براي احساسات و عقايد مردم اينقدر ارزش قايل هستند.
در حقيقت وجود چنين دخترهاي براي جامعه امروز ما بسيار حياتي است. در خبرهاي اين سايت خواندم كه حجاب قرار است در اماكن دولتي اجباري شود. منظورم حجاب چادر است.
ولي مي خوام با توجه به مطالبي كه در اين بخش خواندم من هم به عنوان يك جوان ايراني يك تحليلي بنويسم.
اگر چادر اجباري شود فقط يك معني دارد و آن اين است كه حجاب در ايران شكست خورده است. واقعا هم همينطور است. در كشوري كه چادر اجباري شود اين به اين معناست كه غرب موفق شده است و اقاياني كه مي خواهند چادر را تحميل كنند شكست خورده اند.
مسولين بدانند هنگامي كه چيزي اجباري شد اين به معناي اين است كه آنها شكست خورده اند. در غير اينصورت چيزي را به مردم اجبار نمي كردند.
اي كاش مسولين به اندازه اين دختر خانم شعور سياسي و اجتماعي داشتند.
مسولين محترم لطفا يكبار اين مطلب رو بخونيد بعد بريد و براي خودتون نظر بديد. مردم ما احمق نيستند و زير بار زور نمي روند.
ناشناس
|
-
|
۱۹:۱۷ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۷
1
1
پيشنهاد ميكنم مردان حكومت اسلامي مقايسه كنند چه چيزهايي الان عادي است كه 20 سال گذشته ننگ بود . خود را در بيست سال آينده قرار دهند ببينند ميتوانند تصور كنند آنروز چه وضعيتي داريم . به جاي بيست سال بعد امروز روي آن تصميم بگيرند . مثلا پخش موسيقي پاپ 20 سال پيش مفسده بود . امروز كسي از توزيع و شنيدن آن ضرري كرده يا اينكه موجب اشتغال جوانان و جلوگيري از رواج فساد و فعاليتهاي زيرزميني شده . 20 سال پيش موسيقي فرامرز اصلاني بد بود الان هر روز راديو پيام آواز الا اي .... را پخش ميكند . ----
ناشناس
|
-
|
۲۲:۰۸ - ۱۳۸۴/۰۶/۱۸
0
0
پيش از انتحابات و در رقابت انتحاباتي از سوي جناب احمدي نژاد نوشته بودند
جوانان مساپل مهم تر از پوشش و حجاب دارند

كجاست آن شعار ها و چه مي بينيم در عمل
ناشناس
|
-
|
۱۹:۴۵ - ۱۳۸۴/۰۶/۲۰
1
0
Bravo!!!
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین