کد خبر: ۱۱۸۳۴۳
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۸

شاعر در بستر بیماری؛ آثارش در کشاکش مجوز

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: محمدعلی سپانلو که هنوز درد و رنج ناشی از دو عمل جراحی را پشت سر نگذاشته است، این روزها از ناحیه‌ی استخوان پا هم دچار آسیب شده و استخوان پای وی از بالای ران، دچار شکستگی شده است.

سپانلو، که بیش از شصت کتاب منتشر کرده است و یکی از شناخته‌شده‌ترین شخصیت‌های ادبی ایران در دیگر کشورهاست، می‌گوید: اگر وضعیت کتاب‌هایم به همین روال ادامه یابد، دیگر روحیه‌ای برایم باقی نخواهد ماند.

با این‌حال اصرار دارد که بگوید: دست از نوشتن خواهم کشید.(همین طور که می‌گویم منعکس کنید لطفا؛ خودش می‌گوید).

دلیل دلتنگی محمدعلی سپانلو، منع انتشار شدن تاریخ‌شفاهی اوست. سری تاریخ شفاهی، مجموعه گفت‌وگوهایی است که به بررسی زندگی، آثار و روابط و زندگی شخصی نویسنده‌ها و شاعران بزرگ ایران می‌پردازد. دبیر این سری کتاب‌ها محمدهاشم اکبریانی، شاعر و داستان‌نویس است. از این سری که در نشر ثالث منتشر می‌شود، مجلدهای متعددی به چاپ رسیده است اما مجلد مربوط به زندگی و آثار محمدعلی سپانلو در ارشاد متوقف شده است.

سپانلو، شاعر، مترجم و منتقد، در ارتباط با این کتاب با ایلنا، می‌گوید: خسته و بی‌روحیه در بستر دراز کشیده‌ام. بعداز عمل پانکراس و کیسه‌صفرا در منزل، روزگارم را در منزل می‌گذراندم که چهار هفته‌ی پیش پایم شکست. در مخمصه‌ی درد و گرفتاری، باخبر شدم که تاریخ شفاهی زندگی‌ام که مجموعه‌ی مفصلی بود، منع انتشار شده است.

شاعر شهر تهران، درباره‌ی این کتاب می‌گوید: کتاب، متشکل از گفت و گوهایی با من است که از خصوصی‌ترین خاطره‌هایم تا گفت‌وگوهایم با شخصیت‌های بزرگ ادبیات جهان را دربرمی‌گیرد. گفت و گو با لویی آراگون، آگاتا کریستی، نجیب محفوظ و چند نویسنده‌ی بزرگ دیگر در این کتاب گنجانده شده است. خاطراتی هم از شاعران بزرگی همچون شاملو، اخوان، رویایی و منوچهر آتشی و دوستان نزدیک من در کتاب آورده شده است.

سپانلو می‌گوید: با فروغ در نمایش؛ مرغ دریایی؛ چخوف تمرین می‌کردیم که درگذشت…

او تاکید می‌کند: نکته‌ی جالبی درباره‌ی این کتاب هست. در جاهایی من از نظام هم دفاع کرده‌ام. پایش هم شجاعانه می‌ایستم. بسیاری از دوستان در خاطراتشان از این مسائل می‌گذرند. اما من گفته‌ام. یکی از این مسائل این بود که درباره‌ی مسائل مربوط به آغاز انقلاب توضیح دادم که این نظام نبود که ترورها را شروع کرد. می‌شد مثل برخی دیگر از دوستان از برخی مسائل بگذرم و کتابی بی‌خاصیت تحویل دهم.

محمدعلی سپانلو ادامه می‌دهد: بیش از شصت کتاب منتشر کرده‌ام و شش کتابم در ارشاد مانده است. با این وضعیت دیگر روحیه‌ای برایم باقی نمانده است. دست از نوشتن خواهم کشید. بخصوص با وضعی که برای تاریخ شفاهی پیش آمد، متاثر شدم. این کتاب سال‌های کودکی و جوانی و دانشگاه، سال‌های شعر و ترجمه و تاسیس کانون نویسندگان، سال‌های مجلات مختلف، رویایی، اخوان، شاملو و بسیاری دیگر را دربرمی‌گرفت. حتی شوخی‌های شاملو را با آیدا با حضور ذهن ذکر کرده‌ام. همه‌ی این‌ها خواندنی بود. این کتاب می‌توانست مرجعی از تاریخ شفاهی شعر مدرن ایران باشد.

سپانلو ادامه می‌دهد: دفترهایی مانند خانم زمان و قایق‌سواری در تهران در شعر ایران نظیر ندارد. نگاه تازه به تاریخ و شهر جدید در ایران، زبانی که در این دفترها هست، همه‌ی این‌ها به شعرهایم تازگی بخشیده است. بعداز اینکه من نباشم، قضاوت روشن‌تری از کارهایی که در ادبیات این مملکت کرده‌ام؛ صورت خواهد گرفت.

او ادامه می‌دهد: یک نمایشنامه از آلبر کامو به نام عادل‌ها هم در ارشاد دارم. جالب است که چاپ نهم این نمایشنامه در ارشاد خوابیده است ولی همین نمایشنامه با ترجمه‌ی مترجم دیگری منتشر شده است. کتاب‌های دیگری هم در ارشاد دارم. یک نمایشنامه از هلن سیکسو، یک نمایشنامه‌ از کامو به نام شهروندان و ترجمه‌ای از یکی از آثار گراهام گرین به نام مقلدها. این ترجمه هم چاپ چهارمش در ارشاد مانده است.

شاعر، منظومه‌ای هم به نام “افسانه‌ی شهر گمنام” در ارشاد و منتظر مجوز دارد.

درخصوص کتاب تاریخ شفاهی زندگی محمدعلی سپانلو، دبیر این سری، هاشم اکبرانی، می‌گوید: از این سری ۱۲ مجلد منتشر شده است. این کتاب به زندگی حرفه‌ای، اجتماعی، سیاسی و خصوصی محمدعلی سپانلو می‌پردازد.

اکبریانی می‌گوید: باتوجه به اینکه سپانلو از شخصیت‌های تاثیرگذار ادبیات ایران بوده است و روابط گسترده‌ای با دیگر اهالی ادبیات و هنر ایران داشته است، خاطرات او بخش مهمی از تاریخ ادبیات مدرن ایران است. بنابراین، تاریخ شفاهی زندگی سپانلو، تاریخ زندگی دیگر نویسندگان ایرن نیز خواهد بود
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین