آفتابنیوز : آفتاب: کیهان در یادداشتی با عنوان«مصلحت نظام یا...؟» نوشت: «نفوذیها» به نظام سیاسی حاکم تعلق ندارند اساس فعالیت آنان تغییر این نظام است اما روشی که اتخاذ مینمایند «رویارویی» نیست بلکه واداشتن به رویارویی است. واداشتن کسانی که نظام سیاسی را قبول دارند و حتی از ارکان آن به حساب میآیند!
نفوذیها نوعاً انسانهای برجستهای نیستند و مناصب مهمی هم در اختیار ندارند اما پیگیری کننده خط مشیهایی هستند که در پشت آن «کانونهای ویژه» اطلاعاتی و یا سیاسی قرار دارند. آن سازمانها و کانونها طی یک برنامه میان مدت تلاش میکنند تا افرادی را در یک نظام سیاسی به مقابله با آن نظام وادار نمایند و در نهایت از نظام کاملا جدا کرده و یا او را در ردیف «اپوزیسیون» قرار بدهند. پروژه تبدیل معاون رئیس جمهور سوریه (عبدالحلیم خدام) به مخالف نظام سوریه از این قبیل است. در «ایران پس از انقلاب» نیز بارها آن را تجربه کردهایم.
مصلحت در هر نظامی توسط فرد یا مرجع خاصی مشخص میگردد. در جمهوری اسلامی انطباق یا عدم انطباق با مصالح دقیقاً- و بدون هیچ تردیدی- به معنای انطباق و یا عدم انطباق با مواضع «ولی فقیه» است. اگر رهبری موضعیگری علنی قوهای علیه قوه دیگر را منع کرده باشد این همان «اعلام مصلحت» است کما اینکه اگر رهبری کمک قوا به قوه ای که بار سنگین اداره کشور را بر دوش دارد را ضروری بداند این نیز همان اعلام مصلحت است. با این وصف اگر موضعگیری علنی فردی یا نهادی علیه فرد یا نهادهای دیگر با مواضع ولی فقیه تطبیق نکند، آن موضع گیری «خلاف مصلحت کشور» بوده است.
نفوذیها و واسطه هایی که با «مأموریت خاص» به درون نهادهای نظام و یا نهادهایی که کارکردشان به نظام بازمی گردد- مثل بیوت بزرگان مذهبی- است، نفوذ می کنند، کار خود را با ظرافت انجام می دهند و معمولا مدتی طول میکشد تا شناخته شوند. این افراد مهمترین کاری که میکنند، «ارائه تحلیلهای غلط» بنام تحلیلهای «واقع گرایانه» و «آینده نگرانه» است. تکرار این تحلیلها برای فرد یا نهادی که در معرض آن قرار گرفته است به خلق «توهم» میانجامد. این توهم ابعاد مختلفی دارد یک بعد حساس و پیچیده آن «مصلحت اسلام»، «مصلحت انقلاب»، «مصلحت ایران»، و «مصلحت توده های مردم» است یعنی در اینجا فرد یا نهادی که در معرض عملیات نفوذ قرار گرفته بنام یکی از این چهار مصلحت، به راهی کشیده میشود که «خلاف مصلحت نظام جمهوری اسلامی» است درحالی که بالاترین مصلحت اسلام، انقلاب، ایران و مردم حفظ نظام جمهوری اسلامی است. جالب این است که در اکثر اوقات واداشتن مسئولی و یا نهادی از نظام در مقابل مسئول یا نهادی دیگر در شرایطی و زمانی صورت میگیرد که آن کانون هایی که به دستور و طبق برنامه آنها عملیات نفوذ صورت میگیرد، که آن کانون ها درگیر مخاطرات جدی هستند و به اقدام نفوذیها برای مهار آن مخاطرات نیاز جدی دارند. نگاهی به منطقه به ما می گوید که این روزها بهترین روزها برای انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن و بدترین روزها برای جبهه استکباری است. در این روزها آمریکایی ها خیلی به «دلشمغول کردن» نظام جمهوری اسلامی که سلسله جنبان تحولات جاری خاورمیانه است، نیاز دارند.