آفتابنیوز : آفتاب- فروزان آصفنخعی: اوباما اشتباه کارتررا تکرار نکرد. کارتر مقابل انقلاب ایران ایستاد و اوباما در کنار تحولات مصر قرارگرفت. جهان پساصنعتی الزامات خود را دارد تحمیل میکند. اگر قرن بیستم، قرن استقلال کشورهای جهان سوم از زیر یوغ استعمارگران نام گرفت، ابتدای قرن 21 را باید رهایی ملتها از زیریوق نظامهای استبدادی قلمداد کرد.
تحولات خاورمیانه این فرآیند را به خوبی تصویر میکند. این تحولات ناظر بر این مسئله هستند که 1- راهبرد آزادسازی و خصوصیسازی در کشورهای خاورمیانه، با وجود نظامهای غیر شفاف و مستبد جز انفجار را به همراه ندارد2- توسعه سیاسی به منظور شفاف سازی ساخت حکومتها و شکل گیری آنها براساس انتخابات ورای مردم سرنوشت قطعی این دست از حکومتها در قرن 21 است. اما ریشه این تحولات درکجاست؟
آندرو مارشال در نشریه گلوبال ریسرچ 27ژانویه 2011 نوشته که در جریان اولین فاز بحران اقتصادی جهان در دسامبر 2008، صندوق بینالمللی پول به دولتهای مختلف هشدار "ناآرامیهای خشونت آمیز در خیابانها" را داده بود. رهبران صندوق بینالمللی پول هشدار داده بودند که "اگر سیستم اقتصادی کشورها آن طور بازسازی نشود که جز گروه معدودی از افراد (گروه نخبه) افراد دیگر نتوانند از منفعت اقتصادی آن بهرمند نشوند، آنگاه اعتراضات خشونتآمیز میتواند در سراسر کشورهای جهان شیوع یابد.."
در ژانویه 2009، مدیر وقت سازمان اطلاعات ملی اوباما، یعنی دنیس بلیر به کار گروه اطلاعاتی مجلس سنا این طور گفت که بزرگترین خطر برای امنیت ملی ایالات متحده تروریسم نیست، بلکه بحران اقتصادی جهانی است:
در سال 2007، یک گزارش از وزارت دفاع انگلستان منتشر شد که تمایلات جهانی را در 30 سال آینده ارزیابی کرده بود. براساس این ارزیابی 30 سال آینده سالهای نابرابری جهانی و سالهای بیثباتی و اغتشاش است.
این گزارش به زمینههای موجود در انقلابی که از افراد ناراضی طبقههای متوسط نشات بگیرد، نیز اشاره میکند.
این بررسیهای آینده حکایت از آن داشت که در خاورمیانه نیز باید حکومتهای سنتی عرب دچار تحول اساسی شوند. قرعه به نام تونس و مصر افتاد. دو کشور بزرگی که در راه خصوصیسازی و آزادسازی یعنی همان توصیههای بانک جهانی، به دلیل فقدان شفافیت سیاسی و رانتهای ناشی از آن در معرض تحول قرار داشتند. بیثباتی و گریز ازمرکز، آمریکا را وادارساخت تا رویکرد جدیدی را برای خاورمیانه اتخاذ کند. تغییر درحکومتهایی که تا دیروز پشتیبان آنها تلقی میشد.
ولی این تغییر با چه الگویی همراه است؟ گذار مسالمتآمیز در چارچوب تشکیل نظامهای چند حزبی، برای عدم افزایش قیمت نفت، عدم تهدید اسراییل، الگوی تغییر برای تحولات مصر و تونس به شمار میرود.
این جریان آن روی سکه طرح خاورمیانه بزرگ است. تقویت دولتهایی شبیه به دولت میانه رو ترکیه در سرلوحه تغییرات قرار دارد. به همین دلیل اتحادیه اروپا و آمریکا به سرعت خودرا در کنار مردم مصر نشان دادند و خواهان آن شدند که مبارک به سرعت دوره انتقال قدرت را کلید بزند.
در این میان ارتش مصر به عنوان کلیدی ترین عنصر تغییر که بی طرفی اتخاذ کرده، میرود تا نقش تاریخی خود را ایفا کند. ارتش به عنوان قلب سیستم حاکم برمصر، نگهبان انتقال مسالمت آمیز قدرت بوده و عدم رادیکالیزه شدن حرکتها اجتماعی و سیاسی خود را قلمداد میکند از این رو خود را حامی ثبات و حافظ چارچوب ارضی مصر خود را مطرح کرده است.
از این منظر ارتش اجازه نداده تا تحولات مصر از فاز اجتماعی – سیاسی به فاز امنیتی و نظامی وارد شود. همچنین اجازه نداده تحلیل راس و بدنه به عنوان یک شکاف تعیین کننده در ارتش برای تحولات مصر تبدیل شود. این رفتار به مثابه آن است که ارتش اکنون نقش داور بیطرف را به عهده گرفته و به نفع هیچ یک از طرفین دعوا حاضر نیست، سوت بزند. او میخواهد نزد مردم به عنوان نیروی حامی خواستها معرفی شود. به عبارت دیگر، ارتش سرنوشت خود را از مبارک و حامیان حزبی او جدا کرده و میرود تا نقش جدیدی در آستانه شکلگیری خاورمیانه جدید به خود اختصاص بدهد.حامی دموکراسی. چیزی که موگابه انقلابی دهه 70 میلادی باد توسل به نیروهای امنیتی و ارتش، خلاف آن عمل کرده است. این موضع در ارتباط ارتش ترکیه نیزقابل مشاهده است. ارتش ترکیه تا کنون به کودتاگرانی که خواهان تغییر مناسبات در حکومت این کشور هستند نپیوسته و از محاکمه کودتاگران نیز حمایت کرده است.
همان طور که گفتم الگوی تغییر در مصر برمبنای برکناری مبارک، تشکیل دولت وحدت ملی و چند حزبی است. طوفان خاورمیانه میتواند همه معادلات را برهم بزند. باید گفت هرج و مرج ناشی از تحولات هرچند میتواند تغییرات بزرگی ایجاد کند، ولی لزوما این تغییرات به معنا ی ایجاد ثبات نیستند. این میتواند هم اقتصاد جهانی و هم ثبات مصر را تهدید جدی کند. با این همه به نظر میرسد جمعیت چند صد هزارنفری میدان آزادی قاهره هنوز به شعارهایی که به آزمونهای فیصلهبخش خونین منجر میشود متوسل نشدهاند. این بدان معنا است که تغییر مسالمتآمیز هنوز حرف اول را در مصر میزند.