آفتابنیوز : آفتاب: حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فرزند مرجع فقید شیعیان آیتالله العظمی فاضل لنکرانی(ره) در گفتوگویی نسبت به بی تفاوتی دولت به نظر مراجع انتقاد کرد.
اهم مطالب طرح شده در مصاحبه روزنامه تهران امروز با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد فاضل لنکرانی را در ادامه بخوانید:
*دغدغه این است که عدالت به معنای واقعی پیاده شود اما همین عدالت اقتضا میکند که مسئولان به اهل نظر و دلسوزان دین بهاء دهند؛ اگر روحانیت در جامعه امروز بعد از 32سال نسبت به یک امری هشدار میدهند، نمیتوانیم بپذیریم که مسئولان نسبت به این هشدار بیتفاوت هستند؛ برای ما قابل قبول نیست که نسبت به هشدارهای مراجع و روحانیت اهمیتی ندهند و از آن طرف در بدنه نظام جمهوری اسلامی، افرادی خودسرانه کارهایی را انجام دهند.
*مرحوم والد ما(مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی) در یکی از ملاقاتهایی که مسئولان نظام با ایشان داشتند، متذکر شده و فرمودند که شما بدانید که اگر امام خمینی(ره) عنوان مرجعیت تقلید را نداشت، نمیتوانست در رهبری این نظام موفق باشد و مردم نیز از او تبعیت نمیکردند؛ این که مردم آمدند در خیابانها، در تظاهراتها، در مقابل حکومت طاغوت ایستادند و جان و مال خود را دادند به این پشتوانه بود که میدانستند روحانیت این حرکت را تایید میکند و رضای خدا و تکلیف شرعی در این راه است؛ والد ما(ره) باز هم به آن مسئول فرمودند مردم ما نظامی را میخواهند که همراه با روحانیت و مرجعیت باشد و اگر ببینند مسئولی دنبال تخریب روحانیت یا تخریب مرجعیت است، مردم از او تنفر پیدا میکنند؛ بنابراین جوهره نظام ما پیوند خورده با روحانیت و مرجعیت است و اگر ما بخواهیم انقلاب ما، به آن اهداف اساسی خود نائل و اسلام در همه جهات به نحو صحیح مطرح شود و اگر بخواهیم آن جوهرههای اسلام شکوفایی پیدا کند تنها راهش این است که همراهی با مرجعیت و روحانیت فراموش نشود.
*ائمه ما، خودشان، مردم را ترغیب میکردند به اینکه، اگر نظری در مورد مسائل داشتند، با آنها در میان بگذارند؛ روایت معروفی وجود دارد که میفرماید «بهترین دوست تو کسی است که عیوب تو را به تو گوشزد کند» این تعبیر، تعبیر بسیار پرمعنایی است که به درستی نشان میدهد که در منطق اسلام، بهترین دوست، آن کسی است که عیوب انسان را البته به قصد اصلاح و نه به قصد تخریب، بیان کند؛ طبیعی است که دولت در مقام عمل و در مواجهه با کارها، نواقص، مشکلات و کمبودهایی دارد و اگر بخواهد رشد کرده و واقعا خدمتی کند، باید فضا را برای انتقاد نخبگان، باز بگذارد. اگر ما معتقد باشیم که یک انسان، برای رشد خویش، باید فضا را برای انتقاد به خود باز بگذارد، به طریق اولی، دولت نیز برای رشد خود باید فضای انتقاد را فضایی باز و شفاف قرار دهد؛ البته همان طور که عرض شد، باید بین انتقاد و تخریب، فرق گذاشت. البته از دیدگاه اسلامی باید سعی دولت مطلوب این باشد که تا جایی که میتواند، سخنان منتقدان را حمل بر انتقاد کند، نه این که گاهی از اوقات که از جواب عاجز است یا برای این که بخواهد انتقاد را سرکوب کند، بلافاصله عنوان تخریب را به انتقاد بزند؛ در زمان ما انتقادهایی به بعضی از جریانهای موجود در کشور میشود که انتظار این است که برای این موضوع، فضاهایی را به عنوان مناظره یا به عنوان گفت و گو باز کنند؛ در حالی که برخی میگویند: این انتقادها برای تخریب و برای از بینبردن است؛ اینگونه برخوردکردن، فضا را برای هیچگونه انتقادی باز نمیگذارد.