آفتابنیوز : آفتاب: سایت تاریخ ایرانی به انتشار خاطرات همراهی صادق خرازی با خاتمی در سفر به مصر در سال 86 پرداخته است.
در بخشی از این مطلب آمده است: سید محمد خاتمی، برای شرکت در اجلاس بینالمللی "دنیای اسلام و جهانی شدن" به مصر سفر کرد و در آن سخنرانیهای متعدد و دیدارهایی از جمله با مبارک داشت. او در دوران ریاست جمهوریاش در ژنو با مبارک دیدار داشت و یکسال و نیم پس از پایان دولتش در مصر نیز به عنوان رئیس مرکز گفتوگوی تمدنها با او دیدار کرد.
خاطرات خرازی از این دیدار به این قرار است:
* مبارک گفته بود حتماً میخواهد با خاتمی خصوصی ملاقات کند و سپس عصر همان روز برای شرکت در اجلاس سران اتحادیه عرب عازم ریاض بود. به خاطر این ملاقات افتتاحیه اجلاس را که قرار بود ساعت 9 باشد عقب انداخته بودند و به ساعت 11 موکول کرده بودند و این تصمیمات و ارادهها از خصائص رژیمهای دیکتاتوری است که شکل بدی از آن در مصر حاکم است.
*در این دیدار حسنی مبارک از حمله شدید به آمریکاییان و سیاستهای اشتباه آمریکا در منطقه شروع کرد و اینکه موجودات خطرناکی هستند،همه جا دخالت میکنند، ناآرامی ایجاد میکنند، دوست نمیشناسند، آنچه میشناسند مصالح و منافع خودشان است که بهر قیمتی میخواهند به آن برسند.از جمله در مصر رفتاری تحریک کننده دارند، مزدور استخدام میکنند و چند بار از الفورد (تنها رقیب انتخاباتی خودش) نام برد که مستخدم آمریکاست، معلوم بود که حسابی از رفتار آمریکاییها در جانشینسازی نگران است و ترسیده است و گفت به خانم رایس گفتهام شما انسانهای ضعیف و زبون انتخاب میکنید، به آنها پول و امکانات میدهید مثل الفورد. بعد از ملاقات، آقای خاتمی در ماشین به من میگفت، این حرفها از جنس همان است که در زمان شاه میشنیدیم که هر کس مخالف وی بود مزدور اجنبی بود یا نوع دیگری که برخی به آن دامن میزنند را در ایران میشنویم که هرکس اندیشه و رفتاری غیر از آنچه مقبول حاکمیت است دارد یا خائن است یا مغرض یا جاهل!!! گرچه هم در ادبیات و هم در رفتار وضعیت ایران خیلی با آنچه در مصر و امثال آن میگذرد متفاوت است. هرچند که اصلاحات میخواست این وضع را نیز به نفع آزادی و عقلانیت و حرمت انسان و پاسخگو کردن دولت و حاکمیت عوض کند که احیاناً در بعضی جهات موفق بود و در خیلی جهات نه.
*مبارک از مذاکراتشان با آقای بوش پسر، بوش پدر، رایس و دیگر آمریکاییها و اعتراضهایی که به آنها نسبت به سیاست جنگ آمریکا در عراق داشته است سخن گفت.از اختلافات میان شیعه و سنی اظهار نارضایتی کرد وآن را توطئه دانست و گفت به آمریکاییها گفتهام اکثریت مردم عراق شیعهاند. در لبنان بخش مهمی شیعهاند، همچنین در بحرین،کویت و... این آتش اگر برافروخته شود خاموش نشدنی است و نیز اگر با ایران برخورد شود همه در کنار ایران خواهند بود و غرب و منطقه زیان خواهد کرد و گفت در برابر این پرسش آمریکاییها وانگلیسها که اکثریت قاطع مردم منطقه سنی هستند، پاسخ دادهام اگر جنگی به ایران تحمیل شود دیگر شیعه و سنی نخواهد بود، تمام عالم اسلام در برابر شما خواهد بود و افزود که اینها دیوانهاند و هرکاری ممکن است بکنند، باید شما و ما مواظب باشیم. آقای خاتمی با زیرکی گفت آنچه مسلم است آمریکا دوست هیچ کس و هیچ یک از ما نیست و ایشان افزود که آنها اصلا دوست نمیشناسد، فقط منافع خود را میشناسند.
*آقای خاتمی گفت آیا راهی جز نزدیکی ما، رفع سوء تفاهمها، رهایی از پارهای توهمات برای رسیدن به تفاهم هست؟ آیا میشود از خطر رهید در حالیکه در داخل نیز کسانی به همان حرفها و اختلافات دامن میزنند که آمریکائیها میخواهند؟ شما عازم ریاض برای شرکت در کنفرانس سران عرب هستید، خوب است سران عرب در جهت حل اختلاف و دورشدن از مشکلات موهوم حرکت میکنند و مشکل اصلی و واقعی را بشناسند و سخن اصلی را فراموش نکنند و دشمن را در داخل خود به حساب نیاورند و علیه کشورهایی که نقش مهمی در منطقه دارند، موضع گیری نکنند. دشمن واقعی امت عرب بیرون از منطقه است. مساله عراق و منطقه و نظایر آن ریشههای مهمی دارد که در خارج از خود ما است، منتهی تلاش میشود که اذهان از آن امر یا امور مهم به دشمنیهای داخلی توجه شود.اگر حسن نیت و تصمیم به نزدیکی باشد بسیاری از مسائل را خودمان میتوانیم حل کنیم.
*حسنی مبارک بر سر میز صبحانه به اهمیت تمدن و فرهنگ ایران اشاره و از آن تجلیل کرد. وی با انتقاد از روند دموکراسیسازی بیگانگان در منطقه یادآور شد کشورهای مسلمان منطقه باید با همبستگی در برابر مشکلات وچالشهای موجود مانع از دخالتهای دیگران شوند. او گفت: منطقه دچار آشفتگی است. من به آمریکاییها و اروپاییها تذکرات لازم را دادهام. من نمیتوانستم به طور مستقیم بگویم ولی تلویحاً گفتم که اگر علیه ایران اقدامی شود جهان عرب در مقابل و علیه شما خواهند بود. ایران یک کشور عادی نیست و دارای موقعیت ویژه در دنیای اسلام است. مبارک گفت با شیراک هم صحبت داشتم، وی میگفت شما سنی هستید. به وی گفتم حمله به ایران و تحریک دنیای اسلام علیه شما خواهد شد و این واقعه شیعه و سنی نمیشناسد. شیراک گفت پس سنی چه میشود. گفتم که شیعه و سنی در این ماجرا متحد خواهند شد.واقعا من نمیدانم همبستگی منظور نظر مبارک چیست؟ همبستگی میان قدرتهای حاکم و مستبد یا همبستگی میان همه ملتها؟!
*وقتی که مبارک از شیراک صحبت کرد، احمد نظیف به من لبخند و چشمک زد چون در هنگام صحبتهای خصوصیام به احمد نظیف، نخست وزیر گفتم من که در پاریس بودم، هر باری که این آقای حسنی مبارک به پاریس سفر میکرد و برای ملاقات به الیزه میرفت برای ما مشکل ایجاد میشد. در واقع برای ما ایجاد اشتغال میشد! دو، سه هفته بایست دوندگی میکردیم تا آثار سفر ایشان و جوسازی که وی علیه ایران کرده بود را جمع و جور کنیم.
*مبارک هم گفت: من به ملک عبدالله چون مسولیت بزرگی دارد گفتم آمریکاییها که با این اقدامات تنفر جهانی علیه خودشان را افزایش میدهند.آمریکاییها گمان میکنند که هر چه بگویند مردم جهان و جهان عرب گوش میدهند در حالیکه اشتباه میکنند. آمریکاییها دچار غرور کاذب شدهاند. معلوم بود که حسنی مبارک از جانب آمریکاییها تحت فشار است و نقره داغ شده است. مبارک گفت آمریکاییها به دلیل غروری که دارند بسیار مغرورانه و بد رفتار میکنند. بیدلیل نیست که همیشه مشکل دارند، عقل در آنجا حکومت نمیکند. تنها نگرانی ما این است کهCowboy امروز امریکا(منظورش بوش بود) اقدامی انجام دهد و پس از کسب موفقیت اولیه، قدرت را تحویل دموکراتها بدهد. معلوم بود که مبارک نگران موقعیت خودش شده است.
*مبارک راجع به شعارهای تند برخی از مقامات منطقه صحبت کرد و گفت: این نوع نگرش مشکلات شما و ما و دنیای اسلام را بیش از گذشته میکند و هر روز تهدیدات ایران را افزایش میدهد و من مدعی هستم که شما صدای عقلانیت و منطق و اندیشه در دنیای اسلام هستید. ملاقات اول ژنو خارج از پروتکل بود. میخواستم به ایران بروم اما رادیکالها بسیار مخالفت کردند. باز هم میخندید و منظورش از رادیکالها را به گونهای دیگر بیان کرد. منظورش از رادیکالها آمریکا و سیستم امنیتی خودش بود.
*خاتمی: هر موقع بیائید در ایران از شما استقبال میکنند. امیدوارم اجلاس سران عرب باعث ناآرامی درمنطقه نشود. شما کمی هم نسبت به مصالح شیعه و سنی و برخی از تندروها حساس باشید. دوستانتان را نصیحت کنید. با دوستی و تفاهم میتوان بر مشکلات فائق آمد.
*مبارک: ما هم در پی آن هستیم تا بین سوریه و عربستان سعودی دوستی برقرار شود. مساله قذافی را هم خواستم حل کنم ولی دیوانهام کرد و نتوانستم. شرط عجیبی مطرح شد. پادشاه عربستان بایست از قذافی عذرخواهی میکند.به سرهنگ معمر گفتم تو میخواستی آنها را بکشی. تو نسبت به همه بدبین هستی. حالا بایست آنها بیایند از تو عذرخواهی کنند. به قذافی گفتم تو به عربستان فحاشی میکنی، آمریکاییها سودش را میبرند. من عربستان را بر حذر داشتم. قذافی خیلی از من دلخور است. آمریکاییها به دنبال برهم زدن منطقه هستند.ایران بایست با تدبیر عمل کند. رودررویی با آمریکاییها به نفع شما نیست. من با شیعه مشکلی ندارم. آمریکاییها دنبال فتنه هستند. اینها نه مصر را میخواهند نه شما را. البته منافع ما و منافع اینها یک جایی بهم میرسد. ایران میبایست کمی با تدبیر عمل کند. آمریکاییها هم به ما فشار میآوردند که از ما پایگاه بگیرند ولی ما با تدبیر عمل کردیم گفتیم پایگاه نداریم، ولی هواپیماهای شما برای سوختگیری بیایند و بروند. ما از آنها زمان گرفتیم. شما هم خیلی میبایست دقیق عمل کنید، از آنها زمان بگیرید. من به سیستم نظامی و امنیتی خود دستور دادهام که به هیچ وجه آمادگی همکاری با آمریکا در قبال جنگ جدیدی در خاورمیانه را نداشته باشد.مبارک بصورت تلویحی داشت اخباری را که شنیده بود و برای ما هم تازگی نداشت، کمی آب داخلش میکرد و به ما میفروخت!
*سر میز صبحانه نیز از لزوم توسعه و علم و تحقیق وتکنولوژی و سرمایه گذاری درست صحبت کردیم و توضیحاتی از کارهای دوران آقای خاتمی از جمله در عرصهI.T وICT، بایوتکنولوژی و نانوتکنولوژی، گسترش کمی و کیفی دانشگاهها، سرمایهگذاری درخور توجه در نفت و گاز و پتروشیمی و صنایع و تجهیزات در کشاورزی و...داده شد و از وضعیت این امور از مصر پرسیدم. ایشان هم توضیحاتی داد که اجمالاً نشان میداد که مصر هم در جهت توسعه حرکت میکند، اگرچه نمیدانم بدون حداقلی از دموکراسی توسعه میسر است یا نه؟! از رشد بالای 5% و اینکه در آینده اضافه خواهد شد و از سرمایهگذاری خارجی در توسعه تحقیقات و تکنولوژی و...سخن گفت و مجدداً آقای مبارک رشته سخن را در دست گرفت به انتقاد از آمریکا و اینکه به دروغ شعار دموکراسی را میدهند، علاوه بر اینکه دموکراسی به درد منطقه نمیخورد، گفت به ایشان گفتهام که شما، منطقه را نمیشناسید، چطور میخواهید در یک جامعه قبیلهای مثل عربستان دموکراسی برقرار کنید یا در جاهای دیگر آنچه شما میگویید نتیجهای جز هرج و مرج و آشفتگی ندارد.
*خاتمی گفت درست است که آمریکا درست نمیگوید ولی دموکراسی چیز خوبی است، چرا ما نباید خودمان بر پایه امکانات و نیاز خودمان به سوی آن رویم تا بهانه به دست دیگران برای تحمیل سلطه خود به نام دموکراسی ندهیم.
مبارک گفت موافق نیستم و با خنده گفت دموکراسی؟ چه دموکراسیای؟ مبارک نسبت به هرگونه مردمسالاری واکنش نشان میداد.
مبارک نکتهای را افزود که نشان دهنده عدم رضایت او از عبدالناصر است؛ گفت شعارها وحرفهای قذافی مرا به یاد عبدالناصر میاندازد، انصافا که قیاس مسخرهای است.از قیاسش خنده آمد خلق را.