از نام باکری و همت خجالت بکشید
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: پویا دبیری مهر در یادداشتی نوشت: چند روزی است که فیلم جدیدی در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی مبنی بر توهین به خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شده است که در آن یک فردی که در ظاهر شباهت هایی با ظواهر یک بسیجی که در واقع سادگی ظاهر را دارا است ولی گفتارش دون شان یک بسیجی است،در حال فحاشی کردن به فائزه هاشمی رفسنجانی و نوادگان ایشان است.
این گرچه نخستین برخورد زشت و زننده با خانواده هاشمی رفسنجانی نیست،اما به واقع کریه ترین و زننده ترین برخوردی است که شاید یک ضد انقلاب اموی هم با خانواده یک روحانی نمی کند.
فارغ از اینکه هاشمی رفسنجانی که بوده است و چه سوابقی دارد و اینکه در حال حاضر سیر تحولات سیاسی و اقتصادی جامعه ایران او و خانواده اش را به کجا رسانده و موقعیت سیاسی وی در حال حاضر در کدام پله نظام سیاسی ایران است، توجه به این نکته ضروری و شاید جالب باشد که بدانیم،هاشمی رفسنجانی هر که نباشد، یار همراه امام بوده و هست و تنها کسی است که به گواه نگارنده، هنوز که هنوز است وقتی نام امام می آید اشک در چشمانش حلقه می زند و این بی شک نشانه ارادت خالصانه وی به امام بسیجیان است!
نقطه اشتراکی که این روزها حق و باطل را مخلوط کرده و پیدایش سره از ناسره را دشوار.هم "بسیجی"خود را رهرو راه امام می داند، هم "هاشمی و هاشمیون" خود را مدیون امام و ادامه دهنده راه او.
اما این دو رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.گرچه اقدامات "چکشی"از سوی خانواده هاشمی صورت نمی گیرد و به یاد ندارم که گفتاری تنش زا نیز از ایشان گفته شده باشد،اما از دیگر سو برخی که نام خود را "بسیجی" می گذارند با اقدامات "چکشی" آبرویی که برای بسیج و بسیجی در بین مردم از خاطرات جنگ و انقلاب بوده است را از بین می برند.
نمی دانم چرا کشور به سویی می رود که اقدام نهایی و رای صادره از سوی اشخاص انجام می شود و جای قوه قضاییه کسانی بدون هیچگونه منصب و شان قانونی،در صدد تصمیم سازی و صدور حکم برای دیگران هستند.
در اینکه "فائزه هاشمی رفسنجانی"دختر "آیت الله هاشمی رفسنجانی" در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری به مانند مهدی هاشمی از حامیان "میر حسین موسوی" بود و در اینکه وی با تحریک مردم و جوانان به آتش اعتراضات دامن زد، هیچ شکی نیست، اما جلوی او در آمدن و فحاشی به وی و سلب آسایش و امنیت وی به عنوان یک زن در نظام اسلامی،آن هم از سوی شخصی که خود را منتسب به یک قشر اجتماعی و سیاسی به نام"بسیج" می داند را چه می شود نام نهاد؟آیا نه این است که این رویکرد غیر انسانی و رفتار وحشیانه و پس گردنی زدن بخش منفعل معترض را جَری تر خواهد کرد و مردم و آن 13 میلیونی که به میر حسین موسوی رای دادند را از بسیج و بسیجی عاصی و متنفر می کند؟
این چه رویکردی است که پیش گرفته اید؟پا منبری های حاج منصور ارضی در شب های محرم و رمضان وقتی حاج منصور زبان به سیاست می گشائید، بلند می شدند و عبا و قبای خود را جمع می کردند که نکند اشکشان برای امام حسین(ع) به دغل بازی و دوز و کلک سیاست آغشته شود.
شما به کدام دینید و به کدام مسلک روز را شب می کنید و شب را روز؟این چه رسمی است؟ همین کارهایتان است که برخی را از آوردن نام بسیج شرمسار می کند.این است آن بسیجی که باید فرهنگش به آبادانی کشور بیانجامد؟این است آن بسیجی که یاوران امام بودند؟این است "همت" و "باکری" ؟ نام خود را عوض کنید و بگذارید شعبان بی مخ های مملکت نه بسیجی. دنیای دیگری نیز هست،روز حسابی نیز هست؟جلوی امیر مومنان می خواهید بگویید در حکومت اسلامی جلوی زنی را گرفتیم و به او فحش ناموس دادیم،حالا برو کنار ما می خواهیم برویم بهشت؟
حساب خود را از "بسیجی" و "بسیج" و "پاسدار" جدا کنید،که "بسیج" یار و یاور مردم است، و "پاسدار" مومن و حامل امنیت برای مردم نه ".." و "..".
این گرچه نخستین برخورد زشت و زننده با خانواده هاشمی رفسنجانی نیست،اما به واقع کریه ترین و زننده ترین برخوردی است که شاید یک ضد انقلاب اموی هم با خانواده یک روحانی نمی کند.
فارغ از اینکه هاشمی رفسنجانی که بوده است و چه سوابقی دارد و اینکه در حال حاضر سیر تحولات سیاسی و اقتصادی جامعه ایران او و خانواده اش را به کجا رسانده و موقعیت سیاسی وی در حال حاضر در کدام پله نظام سیاسی ایران است، توجه به این نکته ضروری و شاید جالب باشد که بدانیم،هاشمی رفسنجانی هر که نباشد، یار همراه امام بوده و هست و تنها کسی است که به گواه نگارنده، هنوز که هنوز است وقتی نام امام می آید اشک در چشمانش حلقه می زند و این بی شک نشانه ارادت خالصانه وی به امام بسیجیان است!
نقطه اشتراکی که این روزها حق و باطل را مخلوط کرده و پیدایش سره از ناسره را دشوار.هم "بسیجی"خود را رهرو راه امام می داند، هم "هاشمی و هاشمیون" خود را مدیون امام و ادامه دهنده راه او.
اما این دو رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.گرچه اقدامات "چکشی"از سوی خانواده هاشمی صورت نمی گیرد و به یاد ندارم که گفتاری تنش زا نیز از ایشان گفته شده باشد،اما از دیگر سو برخی که نام خود را "بسیجی" می گذارند با اقدامات "چکشی" آبرویی که برای بسیج و بسیجی در بین مردم از خاطرات جنگ و انقلاب بوده است را از بین می برند.
نمی دانم چرا کشور به سویی می رود که اقدام نهایی و رای صادره از سوی اشخاص انجام می شود و جای قوه قضاییه کسانی بدون هیچگونه منصب و شان قانونی،در صدد تصمیم سازی و صدور حکم برای دیگران هستند.
در اینکه "فائزه هاشمی رفسنجانی"دختر "آیت الله هاشمی رفسنجانی" در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری به مانند مهدی هاشمی از حامیان "میر حسین موسوی" بود و در اینکه وی با تحریک مردم و جوانان به آتش اعتراضات دامن زد، هیچ شکی نیست، اما جلوی او در آمدن و فحاشی به وی و سلب آسایش و امنیت وی به عنوان یک زن در نظام اسلامی،آن هم از سوی شخصی که خود را منتسب به یک قشر اجتماعی و سیاسی به نام"بسیج" می داند را چه می شود نام نهاد؟آیا نه این است که این رویکرد غیر انسانی و رفتار وحشیانه و پس گردنی زدن بخش منفعل معترض را جَری تر خواهد کرد و مردم و آن 13 میلیونی که به میر حسین موسوی رای دادند را از بسیج و بسیجی عاصی و متنفر می کند؟
این چه رویکردی است که پیش گرفته اید؟پا منبری های حاج منصور ارضی در شب های محرم و رمضان وقتی حاج منصور زبان به سیاست می گشائید، بلند می شدند و عبا و قبای خود را جمع می کردند که نکند اشکشان برای امام حسین(ع) به دغل بازی و دوز و کلک سیاست آغشته شود.
شما به کدام دینید و به کدام مسلک روز را شب می کنید و شب را روز؟این چه رسمی است؟ همین کارهایتان است که برخی را از آوردن نام بسیج شرمسار می کند.این است آن بسیجی که باید فرهنگش به آبادانی کشور بیانجامد؟این است آن بسیجی که یاوران امام بودند؟این است "همت" و "باکری" ؟ نام خود را عوض کنید و بگذارید شعبان بی مخ های مملکت نه بسیجی. دنیای دیگری نیز هست،روز حسابی نیز هست؟جلوی امیر مومنان می خواهید بگویید در حکومت اسلامی جلوی زنی را گرفتیم و به او فحش ناموس دادیم،حالا برو کنار ما می خواهیم برویم بهشت؟
حساب خود را از "بسیجی" و "بسیج" و "پاسدار" جدا کنید،که "بسیج" یار و یاور مردم است، و "پاسدار" مومن و حامل امنیت برای مردم نه ".." و "..".
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
اينها بسيجي و حزب الهي نيستند بلكه همان ...
تابسان سال59 در كلاس هاي عقيدتي حزب جمهوري (محل انفجار و قتلگاه)آيت ا.. رفسنجاني به همراه شهيد بهشتي و مقام رهبري استاد ما بودند. ايشان تفسير قران مي گفت. و اتفاقا سوره نور آيات 11 و12 را كاملا بياد دارم در خصوص تهمت زدن به همسر پيامبر (ص).
پيش بيني و درايت ايشان مثال زدتي است. لطفا به قرآن با ترجمه الهي قمشه اي در ترجمه اين ايات مراجعه كنيد
فعلا جای گفتن خیلی از حرفها نیست!!
باور کنید دیگه روم نمیشه بگم شانزده ساله بسیجی هستم..راستش رو بخواهید دیگه بسیجی نیستم!!
اگر راست مي گوييد و مي خواهيد رسالت خود را انجام دهيد به دفاع از مظلوميت هاي رهبر عزيز تر از جانمان بپردازيد.