آفتابنیوز : آفتاب- رضا سیدشیرازی(آینده): از مدتها قبل بحث ریاست مجلس خبرگان رهبری به یکی از سوژههای اصلی رسانهها تبدیل شده بود. به نحوی که گروهها و جریانات خاص با ورود به این بحث و مشخص کردن کاندیداهای متعدد به نحوی مخالفت خود را با ادامه ریاست آیتالله هاشمی بروز میدادند.
البته کاندیدا شدن آیتالله مهدوی کنی نه تنها ربطی به این جریانسازیها و بازیهای سیاسی ندارد بلکه ایشان صرفا مانند یک مجتهد عالم و بابصیرت بر اساس تکلیف خود عمل می کنند. اما کسانی که خواهان حذف آیتالله هاشمی از این سمت و به ظن خود حذف ایشان از دایره سیاسی هستند، دچار خبط عظیمی شده اند که افراد بیبصیرت از درک آن غافلند و در ادامه بدان اشاره مینمایم.
لازم بذکر است کسانی همچون علی مطهری به عنوان اصوالگرای منصف و با بصیرت نیز در این میان به کسانیکه میخواهند مثلا آیتالله هاشمی را حذف کنند نهیبی زدند که« ایشان حذف شدنی نیست» و به آنان فهماند که کار عبث انجام می دهند. اما ای کاش این جمعیت افراطی مقداری بصیرت داشتند تا صحنه را بهتر رصد نمایند. اما برگردیم به بحث اصلی که آیا انتخاب یا عدم انتخاب مجدد آیتالله هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان به نفع ایشان بود یا به ضرر ایشان؟
همان طور که همه بزرگان و خواص میدانند، شخص ایشان تعلقی به پست و ریاست و … ندارد و این عناوین نه تنها چیزی به ایشان افزوده نخواهد کرد بلکه این عناوین هستند که به سبب او ارزش و اعتبار پیدا میکنند. در این بحث پیش رو همان طور که ایشان اشاره داشته اند تنها بر اساس تکلیف خود عمل می کنند و هیچگاه تسلیم شانتاژهای روی داده نخواهند شد. ایشان تا آنجا که مسئولیت را عهده دار هستند تمام قد در حمایت از ولایت فقیه و شخص رهبری وارد عرصه شدهاند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند.چه بسیار فشارها و تهمتها و حرفهای ناروا که در این مسیر بجان خریدند اما لحظه ای از حمایت خود از رهبری پا پس نکشیدند.
اینک قرار است این همه بار سنگین را که مدتها ایشان بردوش میکشیدند، توسط شخص متعهد، معتقد و دلسوز دیگری به سرمنزل مقصود رسانده شود. این بار شخص آیتالله مهدوی کنی است که بایستی مانند همیشه که ولایتمداریشان را اثبات کرده اند در این سمت سخت و پرمسئولیت وارد شوند و هدایت این مجلس عظیم را برعهده بگیرند.
در این میان آنچه بهترین خیر را برای آقای هاشمی رقم میزند، این است که اولا بار مسئولیت عظیمی از دوش ایشان برداشته میشود، ثانیا فراغ بال بهتری پیدا خواهد کرد اما به چه منظور؟
گویا قرار است این فرصت تاریخی (رها شدن از مسئولیت ریاست خبرگان رهبری) به دستان دشمنان ایشان رقم زده شود تا به دست خود فرصتی را مهیا سازند تا ایشان با فراغ بال بهتر و فکری راحت تر بدور از فشارهای وارده به جنگ و نبرد با این جریان منحرف برود و کاراین جریان افراطی را با دستان پرتوان خود یکسره کند.
حال با آنچه بیان شد آیا اینان تصور کردهاند که به ضرر آقای هاشمی کار کردهاند و یا میکنند؟ اینان نمیدانند چه کار خوبی را برای هاشمی در حال رقم زدن هستند. اما عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. این جریان که باطن آنان برای خواص جامعه روشن شده است و همگان به نیات شوم و استکبار دوست آنان پی بردهاند، بر اساس سنت الهی بایستی با دستان یک فرد با بصیرت و شجاع از ریشه خشکانده شود و آن کسی نیست جز آیتالله هاشمی رفسنجانی.