آفتابنیوز : آفتاب: وطن امروز نوشت: هوا تاریک بود، عقربهها نشان میداد ۲۰ دقیقهای تا ساعت ۲۳ شامگاه هشتم اسفند مانده است، کارآگاهان فضای سبز پارک بوستان لابهلای درختان و شمشادها در حال کار بودند که ۲ کودک تنها را دیدند. از دور به نظر میرسید، ۲ بچه روی چمنها دراز کشیده و در حال استراحت هستند، شاید پدر و مادرشان در نزدیکی آنها بودند، در روزهایی که خانواده برای خرید لباس کودکانشان به خیابانها ریخته بودند ابتدا تصور میشد این خانواده نیز پس از خستگی برای استراحت و تفریح آخر شب به پارک آمدهاند.
نگاههای جستوجوگرانه کارگران نشان میداد هیچکس در اطراف ۲ کودک نیست و مراقبتی نیز از آنان نمیشود. وقتی یکی از کارگران بالای سر ۲ بچه رفت نمیخواست صحنهای را که دیده، باور کند همان لحظه بغض به گلویش نشست، پاهایش سست شد و روی ۲ زانو افتاد، دوستانش که از دور وی را میدیدند به تکاپو افتادند.
صدای بغضآلودی از پشت گوشی به اپراتور پلیس ۱۱۰ خبر داد جنایتی دردناک رخ داده است، هنوز دقایقی نگذشته بود که ماموران کلانتری ۱۵۰ بیسیم خود را به محل پیدا شدن اجساد ۲ کودک رساندند. چهره همه ماموران غمگین بود، به چه گناهی ۲ کودک باید کشته میشدند؟!
وقتی ماجرای ۲ جنایت به اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران و بازپرس عموزاد از دادسرای امور جنایی مخابره شد آنان تا سر صحنه نرفته بودند باور نداشتند عمق جنایت تا چه اندازهای باشد. قربانیان یک پسر ۵ ساله و نوزادی ۷ ماهه بودند که در کنار هم قرار داشتند و خونریزی ناشی از ضربات چاقو آنان را به کام مرگ فرو برده بود. کارآگاهان، همزمان با معاینه اجساد توسط متخصصان پزشکی قانونی به جستوجوی لباسهای ۲ کودک اطراف آنان پرداختند تا با به دست آوردن مدارکی از مشخصاتشان و شناسایی خانواده آنها به سرنخی از عاملان این جنایت فجیع برسند.
در حالی که پلیس با گره کوری مواجه شده بود مشخصات لباسهای ۲ کودک را مورد توجه قرار داد، پسر ۵ ساله شلوار و کاپشن آبیرنگ لی – جین –پیراهن سفیدرنگ و کلاه قهوهای به تن داشت و دختر ۷ ماهه لباس زردرنگ و شلوار آبی آسمانی بافتنی پوشیده بود.
با توجه به نوع لباسها، کارآگاهان احتمالی قوی را پیش روی خود دیدند و اینکه ۲ کودک توسط قاتلی آشنا و بدون ترس از کسی یا اطلاع از توطئه دردناکش، شاید به بهانه بازی در پارک به آنجا کشانده شدهاند و به خاطر همین لباس گرم به تن داشتهاند و عامل قتل در خلوتی و تاریکی بین شمشادها آن دو را به طرز هولناکی از پای درآورده است.
همین تصورات بود که اشک را به چهره همه اعضای تیمهای تحقیق نشاند تا اینکه با دستور بازپرس عموزاد و پس از عکسبرداری از اجساد خواهر و برادر خردسال، به پزشکی قانونی انتقال داده شدند.
کارآگاهان جنایی که هیچ سرنخی از خانواده ۲ کودک نداشتند در نخستین اقدام به بررسی پروندههای کودکان گمشدهای پرداختند که احتمال میرفت پدر یا مادرشان با نگرانی به کلانتریها یا مقرهای پلیسی مراجعه کرده و خواستار ردیابی آنان بودند.
هیچ پروندهای وجود نداشت و همین کافی بود که فرضیهای قوی مبنی بر قتل خانوادگی مطرح شود که در آن مادر یا پدر ۲ بچه خود را به قتل رسانده بودند.
در این مرحله، کارآگاهان فرضیهای دیگر نیز پیش روی خود میدیدند که در آن میشد حدس زد که پدر خانواده به تنهایی در قتل بچههایش دست داشته و مادرش یا از سرنوشت آنها اطلاع ندارد و به خاطر طلاق و جدایی از همسرش در جریان چگونگی زندگی آنان نیست یا اینکه مادر خانواده نیز به قتل رسیده که باید به جستوجوی جسد وی نیز پرداخته شود.
با توجه به اینکه عکسهای جنازههای این ۲ کودک تنها سرنخی بود که میتوانست پلیس را به روزنه امیدی برای افشای راز قتل آنان برساند، با دستور بازپرس ویژه قتل این عکسها برای حذف آثار جراحت به فتوشاپ سپرده شدند و برای انتشار در اختیار روزنامهها قرار گرفتند. این اقدام با این انگیزه صورت گرفت تا آشنایان و همسایگان خانواده این ۲کودک با دیدن عکسها، آنان را شناخته و پلیس را با خبر کنند و کارآگاهان بتوانند به ردیابی خانواده قربانیان خردسال و شناسایی قاتل دست بزنند.
کسانی که با دیدن عکس این ۲ کودک بیگناه آنان را شناسایی کردند میتوانند با شماره تماسهای ۵۱۰۵۵۵۱۰ یا ۵۱۰۵۵۴۲۹ تماس بگیرند. {$old_album_122796}