آفتابنیوز : آفتاب: فرزند آیتالله حائری شیرازی و رئیس دفتر وقت نماینده پیشین ولی فقیه در استان فارس در رابطه با صدور حکم برای برادرش به دلیل ارتکاب زمین خواری توضیحاتی ارائه کرد.
مشروح گفتوگوی محمد حسن حائری فرزند آیت الله حائری شیرازی و رئیس دفتر وقت نماینده ولی فقیه در استان فارس با خبرنگار مهر را در ادامه میخوانید:
آقای حائری، طی روزهای گذشته دادگاه بدوی شیراز برادر شما آقای محمد طاهر حائری معروف به شجاعالدین را به اتهام مربوط به زمین خواری به 6 سال حبس و پرداخت خسارت مردم محکوم کرده است، داستان از چه قرار است؟ شما که در زمان وقوع این فعالیتها رئیس دفتر پدرتان به عنوان نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شیراز بودهاید، چه توضیحی دارید؟ آیتالله حائری شیرازی در زمان تصدی مسئولیت نمایندگی رهبری و امامت جمعه شیراز در راستای درگیر کردن شهرنشینان با امر تولید، طرحی را ارائه داد به نام "فلاحت در فراغت" که بتواند بهرهبرداری پسآب مصرفی شهرها یا آبهای سطحی احیای زمینهای موات اطراف شهر را ممکن سازد و زمینهای احیا شده پس از تاسیس باغهای کوچک به شهروندان داوطلب به قیمت تمام شده واگذار شود. این طرح که با سیر همه مراحل قانونی منجر به تاسیس 14 هزار باغچه و باغ، 1000 تا 2700 متر مربعی شد که اعظم آن به کارمندان دولت واگذار شد و بقیه نیز به افراد علاقهمند دیگر واگذار شد.
توفیق تبدیل زمینهای غیرقابل کشت و زرع یا استفاده از امکانات بلااستفاده، عدهای از فعالان بخش خصوصی را به فکر تکرار طرح انداخت. با این فرق مهم که آنچه اینان کردهاند تبدیل زمین مزروعی به باغ و باغچه است که نه تنها ثروت ملی را افزایش چندانی نمیدهد بلکه ممکن است از نگاه کلان به زیان هم باشد. از جمله کسانی که وارد این کار شد، برادرم آقای شجاعالدین بود که بین فرزندان پدرم اهل فعالیت اقتصادی بود.
وی با همکاری اشخاص دیگری شرکت عمران و توسعه طوبی فارس را تاسیس کرد و با خرید زمین از کشاورزان به قصد تبدیل آن به باغ، به پیش فروش آنها اقدام کرد.
آیتالله حائری از ماجرا مطلع بود؟ چه عکسالعملی نشان داد؟ با توجه به اینکه احتمال امتیازطلبی یا استفاده قهری از آبروی اجتماعی نمایندگی ولی فقیه و امام جمعه متعلق به خودشان نبود، آیتالله حائری واکنش نشان داد و طی نامهای به فرزندانشان آنان را از اینگونه فعالیتها نهی کردند. نامه دستخطی ایشان که موجود است و در صورت نیاز منتشر خواهد شد با این جمله آغاز میشود که "شرکت آقازادهها تشکیل ندهید." البته برادرم این نهی را نپذیرفت.
در سفر مقام معظم رهبری در اردیبهشت 1387 به فارس، بنده به عنوان مسئول دفتر آیتالله حائری که مخالف کار برادرم بودم، توفیق داشتم که مسائلی از جمله این موضوع را با معظمله مطرح کنم و نظرشان را بپرسم. ایشان با توجه به شبه سوءاستفاده از اعتبار اجتماعی امام جمعه و در خطر قرار گرفتن آبروی وی که به آبروی نظام مربوط است فرمودند نباید انجام شود. و اضافه فرمودند من این طور فعالیتها را برای نزدیکان مسئولان درست نمی دانم. بنده از حضرت آقا پرسیدم من مسئولان استان را از نظر حضرتعالی آگاه کنم؟ ایشان تاکید فرمودند حتما این کار را بکنید. در این گفتوگو آقا مسعود فرزند مقام معظم رهبری هم حضور داشتند. متعاقب این گفتوگو ضمن گزارش مذاکرات به آیتالله حائری و با اشراف ایشان موضوع نهی رهبری کتبا به استاندار وقت آقای رضازاده منعکس شد و وی نیز بخشهای مختلف استانداری منعکس کردند تا استفاده قهری یا سوءاستفاده احتمالی صورت نگیرد.
آیا برادرتان پذیرفت که کوتاه بیاید؟ متاسفانه با توجیهاتی خیر. البته او سعی داشت از امتیازات دولتی استفاده نکند به همین دلیل میگفت سراغ زمینهایی میروم که حتی چاه با جواز داشته باشد که نخواهم از رانت دولتی بهره بگیرم.
این را هم بگویم که پدرم در همان اول سال 87 از یکی از دوستان سیاسی خود که کارشناس اقتصادی است و به اوضاع خانواده نیز واقف بود درخواست کرده بود که این موضوع را بررسی کند. او نیز پس از مذاکرات طولانی با برادرم و برخی دیگر از اعضای خانواده و شرکا چنین توصیه کرد که آقا شجاع حتما از این کار بپرهیزد زیرا معاملات زمین در این سطوح معمولا معارض پیدا میکند و حداقل ضررش متهم شدن خانواده و روحانیت و مسئولان نظام است. البته آن فرد محترم در نامه خود به امام جمعه تصریح کرده است که "آقا شجاع مردی زیرک است و روحیه کسب و کار اقتصادی دارد. نمیتوان از همه فرزندان انتظار رفتار معاش یکسان داشت. منتهی او اهل کارهای پر ریسک و بزرگ است. باید روحیه بلندپروازی یا بلندنظری خود را با توجه به نظرات خیرخواهان مهار کند. باید به او کمک کرد تا حوزه فعالیت و ابعاد کارش را چنان تعریف کند که خطر آبرویی متوجه وی، خاندان حائری و نماینده ولی فقیه نشود."
همین کارشناس به اخوی نوشته بود "میدان فعالیتهای مربوط به زمین، در وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور، عرصه ثروتهای بادآورده است. به همین دلیل بسیار آلوده و پرفساد است. بیتردید در مظان اتهام زمینخواری و ویژهخواری قرار میگیرید. خاندان شما به دلیل فعالیت تاریخی در عرصه سیاست و خدمت به نهضت اسلامی و مردم، دشمن زیاد دارد. دشمنیهای ناشی از حسادت مالی نیز بر آنها اضافه میشود."
ظاهرا کار به همانجا کشیده شده است که خیرخواهان پیشبینی کرده بودند؟ متاسفانه جواب مثبت است. چنانکه اطلاع یافتهام ظاهرا آقا شجاع در یک معامله، زمینی را از فردی میخرد تا پس از تبدیل آن به باغ به علاقهمندان واگذار کند ولی گویا زمین از منابع طبیعی بود. حالا پولی که از مردم بابت پیشفروش گرفته شده بابت خرید کلی زمین رفته و با توجه به منابع طبیعی بودن زمین قانون باغی هم برای واگذاری در دست نیست. طبیعی است که زیانکنندهها شاکی باشند و دادگاه هم به وظیفه خود عمل کند و او را محکوم نماید باید از قوه قضائیه سپاسگزار بود که به پرونده نزدیکان روحانیان باسابقه و صاحبنفوذ رسیدگی کند و هرجا حقی از مردم ضایع شود کوتاه نمیآید. البته من حق قضاوت به خودم نمیدهم، چون به پرونده احاطه ندارم و رسیدگی هنوز پایان نیافته. آنچه برای من مهم است آن است همان طور که خیرخواهان فرموده بودند اصل کار غلط بود و حالا حکم حق هرچه باشد، بیجهت بهانه به دست مخالفان سیاسی پدرم که یک روحانی زجرکشیده برای مردم و اسلام و کشور است و از مال دنیا چیزی ندارد افتاده و زبان معاندان را نیز بر سر روحانیت دراز کرده است.
پدرتان موضعی نگرفتهاند؟ ایشان پیشتر وقتی که اتهامات مشابهی نسبت به اطرافیانشان مطرح شده بود، در تاریخ 26/7/89 طی نامهای به حضرت آیتالله صادق لاریجانی از رئیس قوه قضائیه خواسته بودند که رسیدگی به اتهامات با قاطعیت و عدالت انجام شود نمیدانم موضعگیری تازهای را لازم میدانند یا خیر. شاید همان کفایت کند. بنده هم خوشحالم از رسیدگی جدی قضایی و هم امیدوارم نزدیکانم هر چه خطا کردهاند، همین جا قادر به جبران باشند.