کد خبر: ۱۲۳۲۵۶
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۶

بذرپاش: از احمدی‌نژاد عبور نکردم

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: سال گذشته برای مهرداد بذرپاش سال پر فراز و نشیبی بود رفتن وی از سازمان ملی جوانان شایعه افتادن از چشم احمدی‌نژاد و... همه و همه دست به دست هم دادند تا از مهرداد بذرپاش یک چهره خبرساز بسازند.
 
هفته‌نامه پنجره با وی گفت‌وگوی مفصلی کرده است که قسمت‌هایی از آن را در زیر می‌‌خوانید:
 
ورودم این طور بود که اتمام درسم همزمان با شهردار شدن آقای احمدی‌نژاد بود. قبل از آن آقای احمدی‌نژاد را یک بار هم ندیده بودم و اصلا من در دانشگاه شریف بودم و ایشان دانشگاه علم و صنعت. خب قرار بود در مقطعی در صداوسیما کمک دوستان کنیم که یک روز به من گفتند: آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد شما را ببینند.رفتم و یکی دو جلسه با هم داشتیم، آقای احمدی‌نژاد به من گفت شما بیا در شهرداری کمک کن و من هم احساس کردم در آن مقطع شهرداری می‌خواهد نماد خاصی از خدمت‌گذاری را عرضه کند. احساس کردم این لطف خداست که شامل حال من شده و یک عرصه جدیدی را با حال و هوای دانشجویی می‌توانم عرضه کنم.

- تجربه صحنه‌ای مثل انتخابات و آن هم در شورا‌ها و در شهر بزرگی مثل تهران با هزار و یک مسئله که در آن وجود دارد، آن هم برای من جوانی که می‌خواهم در صحنه‌ای که خیلی از بزرگان پیر عالم سیاست در آن ورود داشته‌اند و برای‌شان مهم است و ابزار دارند و پیگیری می‌کنند، تجربه خاصی‌ست، اگر کنار هم قرار دهید می‌بینید با چه مسئله پیچیده‌ای مواجه خواهید شد. هرچند انتخابات ریاست جمهوری در ابعاد خود خیلی بزرگ است، بعد انتخابات مجلس و بعد هم انتخابات شوراست، متنها شورا‌ها به دلیل این که با لایه‌های اجتماعی بیشتری در تماس هستند، شاید برای آنها مهم‌تر باشد که در این صحنه حضور داشته باشند.

- روز اول که وارد صنعت شدم به من گفتند که شما مستأجر هستید. گفتم یعنی چی؟ گفتند اینجا برای آدم‌های خاص است، واقعاً این را به بنده گفتند! اول من متوجه نشدم چه می‌گویند؛ اما یک مقدار که فکر کردم و زمان گذت تازه متوجه شدم که واقعاً من انگار مستأجر بودم. در کشور ما هرجا که پول باشد،‌طبیعتاً احتمال شکل‌گیری یکسری عناصر با کارکرد مافیایی بیشتر است؛ صنعت خودرو به دلیل جذابیت‌هایی که برای خیلی‌ها دارد، مافیای خاص خودش را هم دارد.

- سایپا بعد از 50 سال یک خودروی برند از خود نداشت؛ باز ایران خودرو یک سمند معرفی کرده بود. برند اختصاصی مالکیت کامل صفر تا صدی در اختیار شرکت خودرو‌ساز است. یک خودروی ملی با برند سایپا که مینیاتور بود به تبیبا تغییر نام داد. این در دستور کار بود که مشاهده کردید که تولید شد و کار هم به اتمام رسید حالا نمی‌دانم چرا در تحویل آن این قدر تأخیر افتاده است.

- اصلا برای مافیای فرقی نمی‌کند که احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری باشد یا خاتمی و مبنای ایدئولوژیک آنها بر پول حاکم است و بعد از یک مدت سرپل‌های خودشان را پیدا می‌کنند، بعد از یک مدت نفر و ارتباطات خود را پیدا می‌کنند و کارشان را جلو می‌برند نسخه شفابخش در دست مافیا این است که از ابزار‌های در اختیار استفاده کن، در بدنه حاکمیت نفوذ کن و کار‌هایت را جلو ببر.

- وقتی مدیر‌عامل شدم پیش من آمدند و گفتند بالاخره بخواهید یا نخواهید هزار نفر به سیستم شما اضافه می‌شود. گفتم یعنی چه؟ گفتند وقتی هزار تا کارگر و کارمند و اینها هستند، اینها را ارزان نفروش! من متوجه نشدم؛ گفتم یعنی چه؟ گفتند بالاخره پسر فلان نماینده مجلس، پسر فلان معاون وزیر، پسر فلان وزیر، خواهر‌زاده فلانی و... گفتم خب خدا در این دستگاه چه می‌شود؟ گفتند اون که هیچی ولی ارزان نفروش.منظور این بود که به همه اینها سهمیه بدهیم چون به دردمان می‌خورند!

- البته بیرون آمدن من از سایپا با نظر خودم بود. بعد از تمام شدن پروژه خودروی ملی سایپا، دیگر احساس کردم نمی‌شود در آن فضا کار کرد. لابد متوجه می‌شوید که این نمی‌شود را از کجا عرض می‌کنم.

- دلیل من در آن مقطع برای رفتن یا نرفتن به سازمان ملی جوانان این بود که در حوزه سامان ملی جوان من حرفی داشتم و آن این که اول باید ماموریت این سازمان شفاف شود؛ چون تا مأموریت شفاف نشده باشد و صحنه، صحنه روشنی نباشد، من خیلی استقبال نمی‌کنم در میدانی وارد شوم، همه تقسیم‌بندی‌ها در کشور ما موضوعی هستند مثل ورزش، صنعت و معدن، کشاورزی، امنیت و تعاون، اقتصاد، نظام بیمه‌ای... وقتی می‌گوییم جوانان، یعنی چه؟ شما یک سازمان می‌گویید با صد‌ها موضوعی که سازمان متناظری در دولت وجود دارند پس شما این وسط چه کاره هستید؟

- این سازمان هیچ اساسنامه مشخصی ندارد. ما با سازمان جوانانی طرف هستیم که همه کار‌ها را با یک تیم 200 نفره و بودجه محدود انجام می‌دهد. شما این وسط چه کاره هستید؟ کار خیلی سخت بود. یکی اینکه شما بایید یک سری از موضوعات جوانان را که سازمان متناظر بیرونی پیگیری نمی‌کند، پیگیری کنید مثلا این صد موضوع وجود دارد. اشتغال را دولت پیگری می‌کند، مسکن، آموزش‌وپرورش عالی و ورزش در حال پیگری است، ولی موضوعی مثل ازدواج را دستگاهی مستقیماً پیگیری نمی‌کند چیز‌های دیگری هم بود. مثلاً اوقات فراغت را کسی به عنوان سیاست‌گذار پیگری نمی‌کند، بسیج در حوزه اوقات فراغت فعالیت کرده و می‌کند، آموزش‌وپرورش هم همینطور؛ اما مجموعه‌ای متکفل سیاست‌گذاری این موضوع نبود، ما گفتیم سیاست‌گذاری با سازمان جوانان است.

- ورزش یک موضوع است، ولی جوانان صدتا موضوع من کلاً اعتقاد به اثر‌بخشی سازمان موجود نداشتم، ندارم و نخواهم داشت و هیچ اتفاقی هم در این سال‌ها نخواهد افتاد. نه اینکه اتفاق نیفتد، ولی کاری که در شان معاون رئیس‌جمهوری و یک سازمانی به نام سازمان جوانان باشد، رخ نمی‌دهد، اعتقاد من این است که حداکثر ظرفیتی را که این سازمان می‌توانست داشته باشد تا در آن فعالیت کند فعالیت کردیم. من اعتقاد ندارم رئیس دیگری با این ظرفیت و منابع محدود و با این نیروی انسانی و ضعف قانونی بیشتر از این بتواند کاری کند.

- برنامه‌ای که برای خودم متصورم این است که ان‌شا‌الله تا آخر عمر در مسیر انقلاب بمانم مسیری که انقلاب برای ما ترسیم می‌کند مسر رهبری است که در این مسیر بمانیم اعتقاد ما به آقای احمدی‌نژاد هم این بوده و هست که ایشان در راستای رهبری حرکت می‌کند بچه‌های انقلاب جز در مسیر رهبری سرانجام مطلوبی نخواهند داشت. البته فراز و نشیب هم دارد و در مقطعی یک عده‌ای خودشان را سوار این قطار می‌کنند.

- به من اتهامی می‌خواستند بزنند که وی از احمدی‌نژاد عبور کرده، نه من از احمدی‌نژاد عبور نکردم، شماها عبور کردید که الان دارید کار‌های دیگر انجام می‌دهید. یعنی من هنوز اعتقاد دارم نسخه شفابخش ما همان احمدی‌نژادی است که مردم به او رأی داده‌اند با گفتمان خدمت حول محور ولایت.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین