آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «جنگ نرم این است» نوشت:
به روش مرسوم در این سالها، وقتی سی. دی "ظهور بسیار نزدیک است" در سطح گسترده توزیع شد و سروصدا به راه انداخت، مخالفتها و انتقادها شروع شد و اظهارنظرها هم بالا گرفت. یکی گفت از مصادیق کذب است، دیگری گفت مستندات آن ضعیف است، سومی گفت با هدف جلب آراء در انتخابات ساخته شده، چهارمی گفت دستگاه قضائی باید با تهیه کنندگان آن برخورد کند و...
عدهای معتقدند پشت این ماجرا دستهای سیاسی مرموزی وجود دارند که با سرگرم کردن مردم درصدد تحقق اهداف خود و تأمین منافع باندی و گروهی خود هستند. عدهای نیز به همین دلیل یا دلایل دیگر، تأکید میکنند اصولاً باید به چنین پدیدههائی بیاعتنائی کرد و از باب "الباطل یموت بترک ذکره" بهترین راه برای مقابله با این قبیل اباطیل به فراموشی سپردن آنهاست.
بطلان این نظریه را گسترش خرافات و انحرافات در سالهای اخیر، که نتیجه بیعملی اهل علم و اهل فکر و انجام وظیفه نکردن مسئولان در برابر کجاندیشیها و کژراهههاست به اثبات رسانده است. اینجا جای تمسک به قاعده صحیح "الباطل یموت بترک ذکره" نیست.
در عصر ما خرافات و انحرافات و خواب و خیال و رمالی و شیطانپرستی و عرفانهای کاذب و جادوجنبل، از برنامهریزی، امکانات، سرمایهگذاری و حمایتهای رسانهای برخوردار است و همه کسانی که نظام جمهوری اسلامی و افکار انقلابی و آرمانهای ناب امام خمینی را مزاحم خود برای استعمار و استثمار و استحمار مردم میدانند و دیکتاتوری و خودکامگی و تاخت و تازهای استبدادی خود را در برابر قامت بلند و استوار و بالنده نظام بر آمده از افکار و آرمانهای امام خمینی در خطر میبینند، دست به دست همدیگر دادهاند تا با ترویج اباطیلی که به ذهن شیطانیشان میرسد به جنگ این نظام بیایند و با کنار زدن آن، راه را برای یکهتازیهای خود هموار نمایند.
بر آن نیستیم که بگوئیم دستاندرکاران و مباشران صف اول این جنگ خاموش قصد خیانت دارند و یا مأموران دشمن هستند. چه بسا اینان با نیت پاک و اخلاص کامل وارد این عرصه میشوند و هدفی جز خدمت ندارند، لکن نقش اصلی را دیگران بازی میکنند. چرا تعارف کنیم و این واقعیت تلخ را نیز اضافه نکنیم که ما نیز در این جنگ نرم و خاموش به دشمنان با سکوت و بیتفاوتی و بیعملی و حتی احیاناً با رضایت خاطرمان کمک کردهایم؟ وقتی در سال 1384 کتابی با نام "دهه 80 دهه ظهور" در 3000 نسخه به چاپ رسید و همین مضامین انطباقی سی. دی "ظهور نزدیک است" را منتشر کرد، چرا علمای ما سکوت کردند؟ چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما جلوی توزیع آنرا نگرفت و حتی به آن مجوز چاپ داد؟ در این کتاب، علاوه بر انطباق سید حسنی و سید خراسانی و یمانی و سفیانی بر افراد و مسئولین زمان ما، ادعا شده بود که قطعاً در دهه 80 یعنی تا پایان سال 1389 امام زمان علیه السلام ظهور خواهند کرد و این ادعا به یکی از مراجع محترم تقلید - که دو سال قبل رحلت کردند - با تصریح اسم ایشان نسبت داده شده بود و نه ایشان و نه هیچکس دیگر این ادعای کذب را تکذیب نکرد!
در پریشانی افکار منتشرکنندگان این قبیل مطالب همین بس که در این کتاب، به جای شاه عبدالله اردنی "صدام" مصداق سفیانی معرفی شده و "بن لادن" نیز چون یمنیالاصل است بر "یمانی" منطبق گردیده است! با این حساب، تکلیف "شعیب بن صالح" هم روشن است. حالا که دهه 80 به پایان رسیده و دهه 90 شروع شده، نویسنده این کتاب چه جوابی به خوانندگان نوشتههای خود خواهد داد؟ تکلیف اعتقادات مردم چه میشود؟
اگر به مغازهها و پاساژهائی که کتابها، نوارها، فیلمها و سی. دیهای مذهبی در آنها به فروش میرسد سری بزنید خواهید دید که در این بازار، حرف اول را مقولهای به نام "کرامات" میزند. کرامات زمان ما که در این کتابها و فیلمها و نوارها و سیدیها به مردم عرضه میشوند، مجموعهای از خواب و خیال هستند که جز سست کردن پایههای اعتقادی مردم هیچ نقش دیگری ندارند. عدهای از مداحان جامعه ما هم با همین خواب و خیالها سر مردم را گرم و بازار خود را شلوغ میکنند و افراطکاریهای آنها حتی داد مداحان واقعی و سابقهدار را نیز در آورده است.
آیا انتظار داریم مسجد جمکران را بیش از آنچه هست بزرگ جلوه دهیم و باز هم مردم در برابر کسانی که ادعای امام زمانی میکنند مقاومت نمایند؟ راستی ما آیا آنقدر که به ساختمان سازی در جمکران اهمیت دادهایم برای مبارزه با پیرایههائی که به وجود مقدس امام زمان علیه السلام بسته میشود همت گماشتهایم؟!
تقدس بخشیدنها، مطلق کردنها، هاله نور ترویج کردنها، قهرمان جلوه دادنها، حاشیه امنسازیها و حریمهای کاذب قائل شدنهائی که امروز در جامعه ما بشدت رواج یافته، عامل دیگری است که زمینه را برای پذیرش خرافات و انحرافات فراهم میکند. از عدهای بله قربان گو که موجودیت خود را در همین کارها جستجو میکنند انتظاری غیر از این نیست که تقدس ببخشند و کرامات بسازند و حریمهای کاذب درست کنند، اما سؤال اینست که چرا به اینان اجازه چنین کارهائی داده میشود؟
جنگ نرم اینست، جنگی که ریشه اعتقادات را میزند، مقوله مهم و بزرگ و سرنوشت سازی مانند اعتقاد به وجود مبارک امام زمان علیه السلام را تا این اندازه کوچک و سست جلوه میدهد و راه را برای دشمنان دین باز میکند تا به اصول و بنیانهای اعتقادی ما بتازند. در چنین شرایطی وقتی سی. دی "ظهور بسیار نزدیک است" به عنوان یک پدیده مشکل ساز در جامعه ما مطرح میشود، ما حق نداریم کارگردان آن را سرزنش کنیم، ما باید خودمان را سرزنش کنیم که اجازه دادهایم ریشههای پیدایش چنین انحرافاتی در سرزمین وجود این مردم پا بگیرد. مبارزه با این سی. دی، مبارزه با معلول است، با علتها باید مبارزه کرد.