کد خبر: ۱۲۵۵۰۳
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۱

نقشه راه جریان انحرافی اصول‌گرا به روایت جوان

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: جوان نوشت: جریان انحرافی اصول‌گرایان که اخیرا" حول محور یک چهره خاص، اقدام به تزریق بی‌قاعدگی سیاسی در مبانی ایدئولوژیک نیروهای اصولگرا و ارزشی جامعه می‌نماید، اهداف بلندی را مورد توجه قرار داده که نیازمند تدقیق و بررسی‌های عمیقی است. 

این جریان که هم اکنون از منابع قدرت بهره‌گیری مناسب دارد، با تجزیه نیازهای راهبردی خود و هدف‌گذاری‌های تعریف شده، نیازمند برخی امکانات درونی و ابزارهای بیرونی برای تحقق برنامه‌های خود می‌باشد. 

در همین زمینه و در ابتدا، چند پرسش اصلی می‌تواند سویه‌های بنیادین راهبرد این جریان را مشخص سازد. پرسش‌هایی همچون: 

1- این جریان به مثابه یک تلاش هدفمند به چه می‌اندیشد؟ آیا غایت فعالیت‌های آن در چارچوب معادلات سیاسی و صرفا" برای انتخابات ریاست‌جمهوری است؟ 

2- جریان فوق آیا یک تلاش ایذایی برای جمع و مهره‌های دیگر است؟ به تعبیر دیگر آیا برای لیدر کنونی این جریان، نقش «پیش فدا شدن» تعریف و تصویر شده است؟ 

3- آیا جریان فوق تنها در حد بازی‌ها و رقابت‌های سیاسی مرسوم به فعالیت مشغول است؟ 

4-آیا شواهد و قرائن حکایت از فعالیت جریان مزبور برای مناسباتی فراتر از معادلات سیاسی مرسوم و نقش های تعریف و تصویر شده، ندارد؟ 

5- آیا فعالیت‌های این جریان انحرافی می‌تواند ترکیبی از تمامی موارد گفته شده باشد؟ 

بی‌گمان پرداختن به هریک از این سوال‌ها و رسیدن به پاسخ‌ها، می‌تواند بخشی از نگاه‌های لازم را جهت و هدف ببخشد. اما فارغ از پاسخ مشخص به اهداف جریان انحرافی اصول‌گرایان باید بپذیریم که تلاش برای گفتمان‌سازی و استخراج «چهره» و به تعبیری رساتر، خلق یک «پدیده» تلاشی است که در صورت رسیدن به پاسخ هریک از سوالات مطرح شده، امری حتمی و لازم است.

*** 

اجازه بدهید اندکی صریح‌تر بگوییم. جریان انحرافی اصول‌گرایان نیازمند خلق یک «چهره» در جغرافیای سیاسی کشور می‌باشد، چهره‌ای که می‌خواهد خود را به عنوان یک «پدیده جدید»، ظهور و بروز دهد اما بنا به واقعیت‌های موجود، جلوه‌گری‌اش چندان منطبق با گفتمان موجود انقلابی نمی‌باشد. گفتمانی که به دلیل کارکردش، نیروهای ارزشی حاضر نیستند خواست و نقش تعیین‌کنندگی خود را بدان اعطاء کرده و براحتی در اختیار پدیده این جریان قرار دهند. 

این جریان که از هم اکنون علقه نیروهای ارزشی را از دست داده و بنا به منظومه فکری‌اش، خود را دربردارنده حداقلی از پتانسیل جدید در سپهر سیاسی کشور می‌داند، بر این باور است که شعار استقلال و عدالت در کاشانه این جریان، بروز و ظهور داده شده و گفتمان مسلط آینده به سوی گفتمان آزادی (به تعبیر دقیق‌تر اعطای آزادی‌های فراسوی خطوط قرمز) میل خواهد کرد، لذا کسب علقه دهک‌های بالا که طبقه متوسط و طبقات بالا را شامل می‌شود سخت مورد توجه آنان قرار گرفته است. 

نگاهی به خطوط فکری این جریان نشان می‌دهد که اینان در جذب این علقه تلاش زیادی را بعمل آورده‌اند. ارسال این گراها اما تنها با دادن علائم کافی نیست. آن چه که به تاکید، مورد نیازآنان است، ایجاد دو قطبی به شکل «خیر و شر» می‌باشد.

*** 

به بیان دیگر طرح برخی مطالب توسط جریان انحرافی اصول‌گرایان در مقابل نظام اندیشگی، باورها و هنجارهای نیروهای ارزشی، گرایش شدید به بروزدادن سیاست‌های لیبرالیستی در حوزه اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و... در بردارنده این موارد است که: 

1- جریان انحرافی درمیان اصول‌گرایان برای خلق پدیده خود، نیازمند یک دو قطبی می‌باشد به شکلی که تعریف و تصویر مخلوق آن‌ها حتی به عنوان یک قطب منفی در جامعه چندان برای آنان مهم تلقی نمی‌شود.
 
2- این قطب منفی می‌کوشد با طرح مباحث ساختارشکن، کانون‌های مقاومت و فشار را در برابر خود شکل داده و در حقیقت بتواند جایگاه خود را به عنوان یک قطب تثبیت کند. بنا بر باور این جریان، شکل‌گیری این کانون‌های مقاومت و سازماندهی عصبیت‌های بروز یافته می‌تواند، دهک‌های بالا را به سوی این جریان که در مقابل جریان «دیگر» است، جذب و مجذوب سازد. تاکید یکی از مشاوران دولت اصلاحات مبنی بر این که در صورت کاندیدا شدن مهره این جریان باید از آن حمایت کرد چرا که خواست او با خواست آنها همپوشانی‌هایی دارد، در همین راستا قابل ارزیابی است. 

3- از دیگر سو، جریان مزبور می‌کوشد تا با طرح برخی موارد همچون این که بخشی‌هایی از بدنه اصول‌گرایان به دلیل سهم‌خواهی در برابر آن‌ها قرار گرفته‌اند، خود را مبری از انتقادات اصول‌گرایان نشان داده و ضمن به میدان آوردن پتانسیل، قابلیت و چهره گفتمان موجود، انضمام حداقل حامیان و ظرفیت جدید را به سامان برساند. 

اما فارغ از معطوف شدن به خواست اصلی این جریان، باید دید که خطوط کلی دیگر برای ادامه فعالیت جریان فوق چه می‌باشد، در این زمینه باید گفت که این جریان از این پس خواهد کوشید: 

الف- احساس بی‌قاعدگی سیاسی را در بخش‌هایی از جامعه پمپاژ کند. به این معنا که فرد چنین احساس و استنباط کند که قواعد و قوانینی که باید مناسبات سیاسی را تعیین و هدایت کند از میان رفته و قرار است قاعده جدیدی شکل گیرد. 

ب- با شکل دادن به مباحث جدی هنجار‌شکنانه و ساختارشکنانه طی ماه‌ها و سال‌های آینده، پدیده خود را به عنوان یک نقطه گره سلبی(منفی) مطرح و مناسبات را حول قطب‌بندی جدید طراحی کند. 

ج- با گفته‌ها و کردار‌های خود جریان اصول‌گرایی را به عنوان یک جبهه متحد دچار انشقاق کرده و جریان رقیب را در خود جریان اصول‌گرایان تعریف و تصویر کند. 

د- گرایش‌های فزاینده به یک محیط بحران‌زاد و بحران‌زی را برای ادامه فعالیت‌های خود تعریف کند. 

ه- با توجه به نیاز به کار تشکیلاتی به دنبال شبکه‌سازی در محیط مختلف بوده و در این زمینه فعالیت‌های خود را شتاب بخشد. در همین زمینه ارتباط با برخی سرشبکه‌های دانشجویی، هنرمندان و اصناف، ایرانیان خارج از کشور، توجه به برخی اقلیت‌ها، جمع‌شدگی پیرامون دستور کارهای مختلف و گوناگون (متناسب با سلایق و علایق و مشی و مشربها )و... از جمله مواردی است که از هم اکنون بخش‌هایی از آنان در دستور کار قرار گرفته است. 

ز- از هم اکنون این جریان برای خود تاکید بر موارد ذیل را لازم‌الاجرا دانسته است: 

- آوانگارد بودن (پیشتاز کنش‌ها و واکنش‌‌های نظری و علمی ـ سیاسی ـ اجتماعی) 

- چندساحتی (اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، حقوقی، اقتصادی) بودن
ـ ملی (مستقل و بومی) بودن ( با تأکید بر چارچوب‌های فراخ هویتی «دینی ـ ایرانی») 

ـ تشکیلاتی ( اما نه لزوماً حزبی) بودن 

- ایجاد تشکیلات منظومه‌ای و خوشه‌ای متکثر 

- تعمیق و گسترش مجادلات کلامی – رسانه‌ای 

- اصلی و فرعی کردن چالش‌های موجود جامعه 

- تاکید بر«صورت» مبانی بدون داشتن دغدغه «سیرت» آن 

- تلاش برای رادیکالیزه کردن هویت‌های ارزشی در برابر خود تا بالاترین سطوح ممکن 

- تلاش برای شکل‌دهی به نظام نخبگانی مطلوب خود با تکیه بر استفاده از ابزارهای تشویقی؛ کنترلی، تحریمی موجود در مجوزها، امکانات و تسهیلات 

- اتکای بیش‌تر بر اقلیت معتقد و تلاش برای ایجاد اقلیت‌های متعدد صنفی و قشری 

- گشایش نسبی در فضای اجتماعی- فرهنگی 

- تلاش برای ایجاد شکاف میان بازیگران(الیت) رسمی حکومتی(حاکمیت دوگانه)
 
- تلاش برای ایجاد شکاف میان «عمل» و «نظر» برخی نخبگان سیاسی 

- کوشش جهت شکاف میان نظام اجتماعی و نظام سیاسی و قراردادن نظام سیاسی در برابر وضعیت «پات»(مسلوب الاختیارشدن) 

- گرایش فزاینده به یک نظام بحران‌زا و بحران‌زی 

- ایجاد شکاف میان جبهه اصول‌گرایان از طریق انشقاق میان تشکل‌های انقلابی
و... 

با توجه به موارد گفته شده از هم اکنون باید دانست این جریان انحرافی مهمترین نیاز خود را حول مخالفت‌ها و طرح خود به عنوان یک قطب منفی طراحی کرده و نیروهای ارزشی باید هوشیار باشند که تله‌ای تحت عنوان «واکنش‌گیری » از سوی این جریان در نقاطع مختلف تعریف می‌شود تا آن قطب‌بندی موردنظر خود را عملیاتی سازند. اما در این میان توجه به یک واقعیت دیگر نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد و آن این که چنین رویکردهایی از جانب جریان انحرافی‌، بیش از هر عامل دیگری موجب آن خواهد شد که جریان فتنه به یک تنفس دست یابد. تنفسی که مسیر احیا را برای آنان میسرتر و هزینه‌ها را برای فتنه‌گران کمتر می‌سازد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین