آفتابنیوز : آفتاب: یکی از بیمارستانهای تهران، ۲ فرد بیمار را بدلیل نداشتن پول درمان، آنها را در کنار خیابان رها میکند.
به گزارش آفتاب به نقل از جهان، چند روز پیش اهالی یک منطقه با اطلاع دادن به کلانتری محل از ۲ بیماری خبر دادند که کنار اتوبان خلیج فارس بعد از پل شهید کاظمی و در زمینهای کشاورزی آن حوالی رها شدهاند.
این دو بیمار که یکی از آنها دارای شکستگی پا و عفونت و دیگری دارای سوختگی بودهاند، در بیمارستان بستری بودند که به علت نداشتن پول کافی برای ادامه درمان به این مکان منتقل شدهاند.
در حال حاضر این بیماران با هماهنگی کلانتری محل به بیمارستان فیروزآبادی شهر ری منتقل شدهاند.
پیگرد قانونی عاملاندادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد عاملان رها کردن این دو بیمار یکی تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، چندی پیش 2 بیمار که در یکی از بیمارستانهای دولتی تحت درمان قرار داشتند شبانه توسط یک دستگاه وانتبار از بیمارستان به یکی از کشتزارهای اطراف تهران منتقل و در آنجا رها شدند.
بررسیها نشان داد تنها دقایقی بعد یک راننده کامیون که در حال گذر از محل بوده با مشاهده موضوع مراتب را به نیروی انتظامی اطلاع داده است.
تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که بیماران مذکور به دلیل عدم توانایی در پرداخت هزینههای درمانی به این محل منتقل شده بودند.
در این زمینه پرونده قضایی در دادسرای ناحیه 6 تهران تشکیل شده و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
عصر ایران نیز در مطلبی با عنوان "خانم وزیر! آقای رئیس! این شرم را کجا باید برد؟" نوشت: حال سوال این است که آیا واقعاً این اتفاق در کشور ما افتاده است؟ آیا در تهران - که خیلیها امالقرای جهان اسلام مینامندش - دو بیمار فقیر را از بیمارستان بیرون انداخته و در کنار جاده رها کردهاند؟
پاسخ مثبت به این سوالها، هر چند سخت و سهمگین و شرمآور است، اما واقعیت این است که بله، در همین تهران خودمان، دو بیمار بیپناه را سوار آمبولانس کرده و در خیابانی بیرون شهر، رها نمودهاند! به همین سادگی و به همین تلخی!
پیگیریهای عصر ایران نشان میدهد بیمارستانی که این اقدام شرم آور را مرتکب شده، بیمارستان امام خمینی(ره) بوده است که با این کار خود، علاوه بر آن که ثابت کرده شایسته نام امام بر تابلوی خود نیست، میتواند به عنوان وقیحترین مرکز درمانی دنیا در کتاب رکوردهای گینس ثبت شود.
جالب اینجاست که بیمارستان امام خمینی، یک بیمارستان دولتی هم هست، هر چند که اگر خصوصی هم بود، چنین اقدام بیشرمانه را باز هم نمیشد توجیه کرد.
من در شگفتم که چرا تا این لحظه رئیس بیمارستان از شرم و حیا نمرده است؟ چرا وزیر بهداشت و درمان، خاک بر سر خود نپاشیده و به نشانه عذرخواهی و قبول مسئولیت، از سمت خود استعفا نکرده است؟ چرا مجلسیها در سکوت مطلقاند؟ سازمانهای عریض و طویل نظارتی، چرا کاری نمیکنند؟ حالا خوب است که دادستانی تهران به عنوان اولین مرجعی که این موضوع را تحت پیگرد قرار داده است با صدور اطلاعیهای بر مجازات عاملان این اقدام تاکید کرده است. اما سخن بر سر این است که اساساً چرا باید چنین اتفاقی رخ بدهد و اصلاً چرا زمینهها باید به گونهای باشد که برخی فعالان در سیستم درمانی کشور، حتی به مخیلهشان هم چنین کاری خطور کند، چه برسد به این که آنرا اجرا هم بکنند؟
آیا جای آن ندارد که آمران و عاملان این "جنایت"، به فوریت هر چه تمامتر شناسایی و به شدیدترین مجازات ممکنه برسند؟ تشویش اذهان عمومی، جرمی نیست که فقط رسانهها بدان متهم شوند. خود این ماجرا، بزرگترین تشویش اذهان عمومی است.
راستی این چه منطقی است که چون پول نداری، باید سوار آمبولانست کنیم و بیآن که به عفونت پایت توجه کنیم در بیابانها رهایت نماییم؟
خدا میداند حال و روز جسمی و روحی این دو "ایرانی" در آن لحظههای غمانگیز که از آمبولانس به بیرون پرتشان میکردند چگونه بوده است.
این درد را با که باید گفت در سرزمینی که مردمانش روی ثروتهای زیرزمینی راه میروند و از سر لطف و عنایت، به ملتهای فقیر و بدبخت جهان، کمکهای میلیاردی میکنند، باید شاهد چنین فجایعی باشیم؟ آن هم در متمولترین شهر کشور و جایی که قاعدتاً بیشتر تحت نظارت است؟
این خبر، تنها یک خبر ناراحت کننده نبود، بلکه خبری وحشتانگیز هم به شمار میرود؛ چه آن که آدمی با خود میگوید: این یک مورد رسانهای شد و طبل رسوایی مسئولان این بیمارستان از پشت بام بر زمین افتاد، ولی چه معلوم که موارد متعدد دیگری رخ داده باشد و صدایش درنیامد باشد؟
راستی وقتی در تهران بزرگ و پرمدعا این اتفاق میافتد، در مناطق دیگر چه خبرهایی میتواند وجود داشته باشد؟ و باز راستی، چه تضمینی وجود دارد که فردا، من و شما را به چنین مصیبتی دچار نسازند؟
این خبر، تنها یک خبر ناراحت کننده و وحشت انگیز نبود، بلکه خبری نگران کننده هم به شمار میرود: نگرانی از مرگ اخلاق در جامعه ایران!
آیا اگر در میان تنها یکی از آمران و عاملان این جنایت، یکی پیدا می شد که هنوز رگههایی از اخلاق و انسانیت در وجودش بود، این صحنههای شوم و شرمآور شکل میگرفتند؟
به راستی به کجا داریم میرویم؟
یک روز خبر میرسد که در روز روشن، جوانی را در میدان کاج چاقو زدهاند و صدها نفر جان دادنش را تماشا کرده اند و حتی یکیشان هم همت نکرده او را نجات دهد ! روز دیگر میخوانیم که دختر بچه هشت سالهای آنقدر از دست پدرش کتک خورده که پیکر نیمهجانش به بیمارستان رسیده و امروز هم مژده میرسد که کلکسیون شرمساریهای ملیمان دارد تکمیل میشود: با آمبولانس بیمار آوردهاند و در کنار جاده رهایشان کرده و گازش را گرفته و رفتهاند!
به خدا سوگند، با ادامه این روند، دیر نخواهد بود که از ایرانی بودنمان شرم کنیم!چیزی که در تمام طول تاریخ، باعث سربلندی و عزتمان بوده است.
خدایا چه بر سر ما آمده است؟ به والله قسم که خشم و غضب الهی، تنها زلزله و توفان و سونامی و ... نیست، همین نامردمیها و بیاخلاقی ها و به جان هم افتادنها و دوست نداشتنهایی که مدام تکرار میشوند، هزاران بار سهمگینتر از سونامی و زلزلهای است که میآید و میرود.
خدایا رحمی کن بر ما و فرزندان ما که قرار است در این جامعه زندگی کنند! {$old_album_125674}
مطمئن باشید نه وزیر استعفا میده و نه وکیل موضوع را مطرح میکنه . یجوری توجیه میشه دیگه.!!!
بايد اين مسئله رسانهاي بشه چون ماها عادت كرديم تا چيزي تو بوق كرنا نشه بهش توجه نكنيم.
بايد اين مسئله بوسيلهي جرايد و خبرگزاريها پيگيري بشه
کجائید ای شهیدان و جوانان جان از کف داده بخاطر ایران و مردمش.
با ملت شما با خواهران و برادران شما اینچنین میکنند و شرمسار هم نیستند...