آفتابنیوز : آفتاب: یکصد و 93 روز از دستور محمود احمدی نژاد به محمود بهمنی گذشت. دستوری که احمدینژاد در گفتوگوی ویژه شب هشتم آبانماه گذشته خود با شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران در پیش چشم و گوش میلیونها ایرانی صادر کرد.
در آن شب، احمدینژاد از رئیس کل بانک مرکزی درخواست کرد که نرخ ارز را واقعی کند؛ واقعی نه از آن جهت که نرخ دلار به بیش از 1600 تومان افزایش یابد بلکه کاهش قیمت آن "حالا حالا"ها تداوم یابد. احمدینژاد گفت: "از دکتر بهمنی (رئیس کل بانک مرکزی) خواسته ایم که قیمت ارز (دلار) را واقعی کند، زیرا وقتی ذخایر عظیم ارزی در اختیارداریم باید پول ملی را تقویت کنیم؛ لذا روند کاهشی نرخ ارز باید ادامه یابد. زمانی موفق خواهیم بود که پول ملیمان، پول قدرتمندی باشد."
این دستور پس از آن صادر شد که نرخ دلار از ابتدای مهرماه سال گذشته با یک جهش قیمتی تا 1250 تومان صعود کرد. اما با مداخله بانک مرکزی قیمت آن در آستانه گفت و گوی تلویزیونی رییس جمهوری به حدود 1080 تومان در بازار آزاد ارز کاهش یافت.
تا پایان آبان ماه گذشته این سیر نزولی تا قیمت یکهزار و 50 تومان برای دلار ادامه یافت اما از اوایل آذرماه روند نرخ دلار در برابر ریال بار دیگر آرام آرام صعودی شد تا این که این روزها از یکهزار و 168 تومان هم عبور کرده است و برخی صرافیها مدعی هستند که روز سه شنبه هردلار را تا یکهزار و 185 نیز فروختهاند.
البته بانک مرکزی همچنان با افتخار در سایت خود نرخ دلار را یکهزار و 48 تومان اعلام میکند. بدین ترتیب فاصله نرخ دلار در دو بازار بانکی و آزاد به بیش از 120 تومان رسیده است. در واقع در این مدتی که از دستور احمدینژاد میگذرد، محمود بهمنی تنها توانسته به قیمت دو نرخی کردن دلار، بهای رسمی آن را پایین نگه دارد. در بازار آزاد هم قیمت دلار نسبت به روز صدور دستور احمدینژاد نزدیک به یکصد تومان افزایش یافته است. آیا این بدان معناست که محمود بهمنی از دستور احمدینژاد اینگونه برداشت کرده که تنها باید قیمت دلار را پایینتر از یکهزار و 600 تومان نگاه دارد؟
اما بد نیست رییس کل بانک مرکزی، این تحلیل احمدینژاد از نوسان نرخ ارز را هم بار دیگر بخواند که در تاریخ هجدهم فروردین ماه گذشته در جمع مردم کرمانشاه گفت: "یکروز قیمت دلار و یک روز قیمت یورو بالا میرود، بعضیها فکر میکنند اینها اتفاقات معمولی اقتصادی است اما کسانی که آگاه و مسلط به تحولات اقتصادی هستند دست جنایتکاران، چپاولگران و سرمایهداران جهانی را پشت این میبینند. یک روز قیمت دلار پایین میآید تمام مردم و دولتهایی که در دنیا ذخایر ارزی آنها به صورت دلار است یکباره ضرر میکنند و از جیب آنها برداشته و به جیب سرمایهداران جهانی اضافه میشود. یک برگ کاغذ چاپ میکنند که 50 تومان هزینه آن است یعنی 5 سنت اما روی آن مینویسند 100 دلار و این را در دنیا پخش میکنند یعنی 50 تومان میدهند 100 هزار تومان از جیب ملتها برمیدارند."