کد خبر: ۱۲۷۳۴۷
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۱:۵۹

زیباترین لحظه زندگی هاوکینگ

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: استفان هاوکینگ، فیزیکدان بریتانیایی در سن 21 سالگی دریافت به بیماری "اسکلروز جانبی آمیوتروفیک" مبتلا شده است. با وجود اینکه این بیماری معمولا پس از 5 سال مبتلایان خود را می‌کشد، هاوکینگ به زندگی و پیشرفت ادامه داد و توانست برخی از مهمترین مطالعات کیهان شناسی در زمان خود را به انجام برساند. 

در دهه 1960 وی به همراه "راجر پنروز" با استفاده از علم ریاضی به تفسیر ویژگی های سیاهچاله ها پرداخت. در سال 1973 هاوکینگ نظریه نسبیت عمومی انیشتین را در مکانیک کوانتوم به کار برد. وی همچنشن نشان داد سیاهچاله‌ها کاملا سیاه نیستند بلکه در عوض پرتوهایی از میان آنها به بیرون نشت کرده و به تدریج منفجر شده و از بین می‌روند، یافته‌ای که آثار آن همچنان در علم فیزیک و کیهان شناسی طنین انداز است. 

هاوکینگ در سال 1988 تلاش کرد آنچه درباره مرزهای جهان هستی می داند را شرح دهد و نظریات خود را در کتابی به نام " تاریخچه‌ای از زمان: از انفجار بزرگ تا سیاهچاله‌ها" منتشر کرد. بیش از 10 میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسید و نام آن برای دو سال جایگاه خود را در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های سال حفظ کرد. 

هاوکینگ امروز 69 سال سن دارد، وی یکی از جان‌سخت‌ترین بیماران مبتلا به اسکلروز جانبی آمیوتروفیک یا ALS است و شاید یکی از الهام بخش ترین این بیماران نیز باشد وی تماما فلج است و تنها راه ارتباطی اش با دیگران نرم‌افزار شبیه سازی صوتی رایانه ای است که بر روی ویلچیرش نصب شده است. 

وی با کمک یکی از ماهیچه‌های گونه‌اش سیگنال‌هایی را به حسگرهای الکترونیکی در عینکش ارسال می‌کند تا دستورهای مورد نظرش در نهایت به رایانه منتقل شوند. به این شکل وی می‌تواند به تدریج جملاتی بسازد، و رایانه نیز این جملات را به صدایی به سردی فولاد تبدیل می‌کند. این فرایندی خسته کننده و زمان‌گیر است اما تنها راه ارتباطی وی با جهان اطراف است، تنها شیوه‌ای که می‌تواند مطالعاتش را در مرکز کیهان‌شناسی نظری در دانشگاه کمبریج هدایت کند، تنها شیوه‌ای که می‌تواند با کمک آن برای متخصصان و غیرمتخصصان متون سازنده‌ای بنویسد و برای شنوندگان مشتاق از فرانسه گرفته تا فیجی، سخنرانی کند. 

وی در گفت‌وگو با نیویورک‌تایمز درباره لذت ویژه اکتشافات علمی سخن گفته است. برای انجام این مصاحبه از یک هفته قبل 10 سئوال برای دختر پروفسور هاوکینگ ارسال شده بود و برای اینکه وی خسته نشود، "لوسی هاوکینگ" این سوال‌ها را طی چندین روز برایش خواند و طی مصاحبه رو در رو هاوکینگ تنها پاسخ‌هایش را که از قبل ضبط کرده بود را بازپخش کرد. در واقع با وجود محدودیت‌هایی که در اثر بیماری بر هاوکینگ غلبه کرده است، وی هنوز مصاحبه رو در رو را به رد و بدل کردن ایمیل ترجیح می‌دهد: 

***

نیویورک تایمز: دکتر هاوکینگ، از اینکه وقت خود را به مصاحبه با "ساینس تایمز" اختصاص داده‌اید ممنونم. می‌خواهم بدانم چگونه یک روز معمولی زندگی شما سپری می‌شود؟ 

صبح زود از خواب بر می‌خیزم و به دفتر کارم در دانشگاه کمبریج می‌روم، جایی که با همکاران و دانشجویان کار می‌کنم. با استفاده از ایمیل با دانشمندان سرتاسر جهان ارتباط برقرار می‌کنم. واضح است که به خاطر ناتوانی جسمی که دارم به یک کمک نیاز دارم. اما من همیشه تلاش کرده‌ام بر محدودیت‌هایی که وضعیتم برایم ایجاد کرده، غلبه کنم و زندگی‌ام را به پربارترین شکل ممکن پیش ببرم. من به کل جهان سفر کرده‌ام، از قطب جنوب تا خلاء و شاید روزی هم به فضا بروم. 

در اوایل این هفته "لوسی" دخترتان و "پائول دیویس" از دانشگاه آریزونا پیام یک کودک دبستانی را به سوی حیات‌های احتمالی فرازمینی در جهان هستی ارسال کردند. حال شما در جایی دیگر می‌گویید که ارتباط برقرار کردن انسان‌ها با دیگر گونه‌های حیات ایده بدی است. با توجه به این نظر، آیا به دخترتان پیشنهاد کردید که این کار را انجام ندهد؟ 

پیش از این گفته بودم که برقراری ارتباط با بیگانه‌های فضایی ایده بدی است زیرا این احتمال وجود دارد که آنها در برابر ما بسیار پیشرفته‌تر باشند و ممکن است نسل بشر توان پشت سر گذاشتن چنین تجربه ای را نداشته باشد. رقابت "بیگانه‌های عزیز" (ارسال پیام‌های کودکان به فضا) بر اساس بحث متفاوتی انجام گرفته است. 

در این پروژه فرض بر این نهاده شد که یکی از حیات‌های هوشمند فرازمینی در حال حاضر با زمین تماس برقرار کرده‌اند و ما باید پاسخی را برای آنها تنظیم کنیم. در این رقابت از کودکان خواسته شد به شکلی خلاقانه و علمی روشی برای توضیح دادن حیات انسان بر روی سیاره به چند بیگانه کنجکاو روشی بیابند. من هیچ تردیدی ندارم که در صورتی که کوچک‌ترین تماسی از جانب آنها با انسان‌ها برقرار شود، ما باید به آن پاسخ بدهیم. همچنین به نظرم قرار دادن کودکان در موقعیتی که آنها را مجبور می‌کند درباره نسل بشر و سیاره زمین بیاندیشند، درخواست بسیار جالبی است. در واقع به این شکل از کودکان درخواست شده است تعیین کنند که ما که هستیم و تا به حال چه کرده‌ایم. 

این سئوال را از سر بی‌احترامی نمی‌پرسم، اما تعدادی از متخصصان بیماری ALS وجود دارند که اصرار دارند شما به این بیماری مبتلا نیستید. آنها می‌گویند وضعیت شما بسیار مساعد‌تر از وضعیت فردی است که مدت‌ها به این بیماری مبتلا شده است. پاسخ شما به این تفکرات چیست؟ 

شاید به نوع رایج این بیماری که معمولا طی دو یا سه سال قربانی خود را از پا در می‌آورد، مبتلا نباشم. به طور حتم داشتن شغل و نگهداری خوبی که از من به عمل آمده در وضعیت کنونی‌ام بی‌تاثیر نبوده است. من نکات چندان مثبتی درباره این بیماری برای گفتن ندارم. اما این بیماری به من یاد داد هرگز برای خودم تاسف نخوردم زیرا دیگران نسبت به من وضعیت بدتری داشته و توانایی انجام آنچه من اکنون در انجام آنها توانایی دارم را ندارند. من اکنون نسبت به پیش از ابتلا به این بیماری احساس خوشبختی بیشتری دارم. من بسیار خوش‌شانسم که در زمینه فیزیک نظری، یکی از معدود محدوده‌هایی که ناتوانی فیزیکی در آن امتیاز منفی چندان مهمی به شمار نمی‌رود، کار می‌کنم. 

با توجه به تمامی آنچه تا به امروز تجربه کرده‌اید، به افرادی که به بیماری جدی مانند ALS مبتلا شده‌اند چه توصیه‌ای می‌کنید؟ 

توصیه من به این افراد، متمرکز شدن آنها بر روی موضوعاتی است که ناتوانی‌شان مانع از انجام آنها نمی‌شود، از آنچه با این موضوعات تداخل می‌کنند ناراحت نشوید، نگذارید روح‌تان مانند جسم‌تان از کار افتاده شود. 

امیدواری‌های زیادی برای بازگشایی برخورد دهنده بزرگ هادرون وجود داشت، آیا شما اکنون از آن ناامید شده‌اید؟ 

هنوز برای دانستن آنچه هادرون کشف خواهد کرد بسیار زود است. تا زمانی که این آزمایشگاه به حداکثر ظرفیت انرژی دست پیدا کند دو سال زمان باقی است و زمانی که به این ظرفیت برسد، میزان انرژی آن پنج برابر انرژی شتاب‌گرهای ذره‌ای پیشین خواهد شد. 

می‌توان حدس زد که این ماشین چه چیزهایی کشف خواهد کرد اما تجربیات ما نشان داده اند زمانی که محدوده‌ای جدید از اکتشافات گشوده می‌شود، چیزهایی کشف می‌شوند که انتظارش را نداریم. این همان لحظه‌ای است که فیزیک بسیار هیجان‌انگیز می‌شود، زیرا می‌توانیم چیزهای جدیدی درباره جهان بیاموزیم. 

درباره کتاب‌تان بسیار کنجکاوم، آیا از استقبال عظیمی که از آن شد غافلگیر شدید؟ فکر می‌کنید بیشتر خواننده‌ها آن را درک کردند؟ یا اینکه جلب شدن توجه آنها و خریداری کتاب برایتان کافی بود؟ 

من انتظار نداشتم کتاب "تاریخچه‌ای از زمان" به کتابی پرفروش تبدیل شود، این اولین کتاب موفقم بود و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. در ابتدا بسیاری از افراد درک این کتاب را دشوار دیدند، از این رو تصمیم به نوشتن نسخه‌ای ساده‌تر از آن را گرفتم که درک آن برای مخاطبان ساده‌تر باشد. توانستم در نسخه جدید مطالب جدیدتری به کتاب اضافه کنم و در عین حال مطالب بسیار تخصصی را از آن حذف کردم. نتیجه این کار کتاب "تاریخچه‌ای مختصرتر از زمان" شد که نسبت به کتاب قبلی کمی خلاصه تر اما قابل درک تر بود. 

آیا از بیان آشکار اعتقادات سیاسی خود خودداری می‌کنید؟ شما سال گذشته در آمریکا وارد بحث‌های بیمه درمانی شدید. چرا این کار را کردید؟ 

-من در واکنش به ادعای رسانه‌ای آمریکا در سال 2009 که اعلام کرده بود خدمات ملی درمانی در بریتانیا من را دچار ناراحتی کرده است، وارد این بحث‌ها شدم. احساس کردم باید برای توضیح این اشتباه سخنانی را بیان کنم. من یک بریتانیاییم، در کمبریج زندگی می‌کنم و خدمات درمان ملی برای 40 سال به بهترین شکل ممکن از من نگهداری کرده است. من در بریتانیا تحت بهترین رسیدگی‌های درمانی قرار گرفته‌ام، و از این رو احساس کردم مهم است که واقعیت را بیان کنم. من به خدمات درمانی جهانی معتقدم و از گفتن این نظر بیمی ندارم. 

طی چند ماه گذشته بر روی زمین فجایع و تخریب‌های زیادی به بار آمده است، زمانی که درباره زمین‌لرزه‌ها، انقلاب‌ها، جنبش‌ها و آلودگی هسته‌ای ژاپن می‌خوانید چه احساسی دارید؟ آیا به اندازه دیگر افراد تحت تاثیر این اخبار قرار گرفته‌اید؟ 

من چندین بار از ژاپن دیدن کرده‌ام و همیشه با میزبانی گرمی مواجه شده‌ام. من عمیقا از آنچه در ژاپن برای همکاران و دوستانم رخ داده است متاسف شدم. امیدوارم برای بهبود یافتن ژاپن تلاشی جهانی آغاز شود. ما به عنوان یکی از گونه‌های حیات از بسیاری از فجایع طبیعی و وضعیت‌های دشوار نجات یافته‌ایم و من باور دارم روح انسان قدرت مقاومت در برابر وحشتناک‌ترین دردها و سختی‌ها را دارد. 

اگر بر اساس ادعای برخی از فیزیکدانان، سفر در زمان ممکن باشد، دوست دارید به کدام لحظه از زندگی خود بازگردید؟ شاید بهتر باشد بپرسم لذت‌بخش‌ترین لحظه‌ای که تجربه کرده‌اید، چه زمانی بوده است؟ 

به سال 1967 و زمان تولد اولین فرزندم "رابرت" باز می‌گردم، سه فرزندم خوشبختی بزرگی به من هدیه کرده‌اند. 

دانشمندان در لابراتوار فرمی به تازگی چیزی یافته‌اند که از آن به عنوان ذره‌ای جدید یا نیروی جدید طبیعت یاد می‌کنند. زمانی که درباره این کشف شنیدید چه فکری کردید؟ 

هنوز برای اطمینان داشتن بسیار زود است، اگر بتواند به ما در درک جهان هستی کمک کند بدون شک کشف بسیار خوبی است، اما پیش از آن این کشف باید توسط دیگر شتاب‌گرها به تایید برسد. 

نمی‌خواهم شما را خسته کنم به ویژه با توجه به دشوار بودن روند پاسخ دادن. اما سخنرانی که در "تمپ" انجام دادید بسیار شخصی بود. آیا می‌خواستید سخنرانی از خود به جا بگذارید تا مردم درک کنند شما واقعا چه کسی هستید؟ 

(پس از پنج دقیقه) امیدوارم تجربیات من به دیگران کمک کند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۷
0
0
عنوان زير عكس اشتباه است در خلاء انسان به علت فشار مايعات و گازهاي داخل بدنش متلاشي مي‌شود. آما در شرايط بي وزني جاذبه را درک نمي‌كند.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین