کد خبر: ۱۲۷۳۵۱
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۸:۳۴

همشهریان فردوسی گاز ندارند، مثل مردم مسجدسلیمان!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: امسال نیز به رسم معمول روز فردوسی حماسه‌سرای بزرگ ایران زمین مطابق هر 25 اردیبهشت برگزار شد كه همشهریان این شاعر پارسی همچنان از بسیاری از امكانات اولیه همچون گاز شهری محرومند و وضعیت آرامگاه این شاعر كهن پارسی نیز به جز در این روز كه جشنی در این محل برگزار می‌شود و به یک باره بازسازی موقتی بدین منظور صورت می‌پذیرد، چندان تعریفی ندارد و این فرصت فرهنگی و گردشگری نه تنها توسط بخش دولتی مورد بهره‌برداری قرار نگرفته، بلكه میلیون‌ها بازدیدكننده سالیانه و گردش اقتصادی كه رقم می‌زنند، كوچک‌ترین تاثیری در زندگی مردم آن منطقه نداشته است. 

حكیم ابوالقاسم فردوسی كه در تواریخ به عنوان ادامه دهندته مسیر دقیقی شاعر اهل توس معرفی می‌شود، خود در توس خراسان متولد شد، پرورش یافت و در چهل سالگی تصمیم به ادامه راه دقیقی گرفت و چنین بود كه سی سال از عمرش را وقف به نثر و نظم درآوردن كلام برای به تصویر كشیدن بزرگ‌ترین حماسه‌های ایران كهن نمود و نامش در بلندای تاریخ ایران درج نمود تا ایرانیان به جهانیان به واسطه برخورداری از چنین شاعری و آثار كه فردوسی بر جای گذاشت، فخر بفروشند و همچنان تنها سرمایه این مردم، گذشته‌های دورشان باشد؛ گذشته‌هایی با قدمت بیش از یک هزار سال.

«شاهنامه» به عنوان نماد حماسه سرایی ایران، حقیقتاً در برابر آنچه از حماسه سرایان روم و یونانی باقی مانده و هر قطعه اش را به فیلمی مبدل ساخته‌اند، به مراتب قوی‌تر و عمیق تر است اما افسوس كه این كتاب همچون آرامگاه فردوسی و اطرافش مورد بی‌توجهی قرار گرفته و در ایران درباره تمام موضوعات سریال ساخته می‌شود جز موضوع شاهنامه كه اگر اثری نیز ساخته شده، آنچنان ضعیف بوده كه به زعم برخی منتقدان توهینی به عمق این اثر بود و در واقع هیچ اراده‌ای برای ساخت فیلم‌های سینمایی با اعتبارات دولتی كه شامل ساخت زندگی حضرت سلیمان می‌شود برای تولید فیلمی از هفت‌خان رستم با تمامی جلوه های ویژه كم نظیرش وجود ندارد و این رفتار اشتباه را مسئولان امر می‌بایست اصلاح كنند.

از كنار دغدغه حفظ و نگهداری نام و جایگاه فكری فردوسی نزد مردم ایران عبور كرد، نمی‌توان نسبت به مقبره این شاعر بزرگ بی‌تفاوت بود. آرامگاه امسال نیز همچون سال گذشته وضعیت مناسبی نداشت و همچون دیگر برنامه‌های مناسبتی در فاصله یک روز تا 25 اردیبهشت نیز به شكل مكانیزه محوطه بیرونی آرامگاه تمیز شده و برخی نقاط نیز توسط خیل كثیری از كارگران تا حدودی تعمیر و در نهایت برای آبروداری در سالگرد این شاعر شیرین سخن، مهیا شد. 

اینجاست كه ارزش چنین روزی مشخص می‏شود و حداقل این منطقه برای یک روز مورد عنایت خاص همه دستگاه هایی قرار می‌گیرند كه میزان سالیانه مسئولان‌شان در این مكان تاریخی و فرهنگی هستند.

با این حال اوضاع مقبره فردوسی همچنان تعریفی ندارد؛ از درشكه‌هایی كه همه جا مانور می‌دهند و به بازدیدكنندگانی كه هوس درشكه سواری كنند، سرویس می‌دهند و بوی پهن اسب‌های‌شان با نارضایتی كلامی دیگر بازدیدكنندگان روبرو می‌شود تا جماعت فالگیر و گاری چی و دست‌فروش كه اگرچه برای ایرانی جماعت مشاهد‌ه‌شان در اطراف ابنیه تاریخی و مذهبی عادت گشته اما حداقل برای خارجی‌ها شمای مناسبی تلقی نمی‌شود و مقایسه این وضعیت با بسیاری از اماكن مشابه در دیگر نقاط جهان، نشان می‌دهد نوع بهره‌‌برداری از این آرامگاه حتی صرفاً به عنوان فرصت گردشگری تناسبی با ظرفیت‌های این منطقه ندارد.

از اینها كه بگذریم وضعیت روستای تاریخی توس سفلی است كه روزگاری مامن فردوسی بزرگ بوده است. این روستا با قدمتی بالغ بر هزار سال كه هنوز گاز به طور كامل به منازلش نرسیده از بسیاری امكانات محروم است، حال آنكه می‌شد با تدبیری این میراث را خالی از سكنه كرد و به عنوان اثر باستانی مورد توجه قرار داد اما دریغا كه با وجود تاكیدات مقام معظم رهبری در بازدید سال 1374 مبنی بر بهبود وضعیت این حوزه‌ها هنوز اتفاق خاصی نیافتاده است.

آرامگاه فردوسی با چیزی در حدود دو میلیون بازدیده كننده سالیانه، یک فرصت اقتصادی بزرگ برای بهره‌برداری اهالی توس سفلی و هچنین كمک به بازسازی و بهبود وضعیت توس سفلی بوده اما تاكنون چنین اتفاقی نیافتاده و علی الظاهر آنان كه از وجود فردوسی در كنارشان حاصلی نمی‌برند، اهالی توس هستند، كما اینكه اهالی مسجدسلیمان به عنوان صاحبان نخستین چاه نفت ایران، همچنان گاز شهری ندارند و با كپسول غذا می‌پزند! به هر حال نماینده مجلس به درد همین اوقات می‌خورد كه لابد ایشان در مجلس تلاش‌شان را انجام می‌دهند و منتها زورشان برای بهبود اوضاع زندگی ساكنان این مناطق نمی‏رسد!

شورای بازسازی توس كه با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار بود تشكیل شود نیز هنوز شكل نگرفته و در سیستم اجرایی كه برای كمتر از اینها باید ماه‌ها نامه‌نگاری كرد، بعید است حالا حالاها نوبت به فردوسی برسد كه برخلاف زنده‌ها نمی‌تواند حقش را بگیرد و البته همشهریانش نیز صدای‌شان به جایی نمی‌رسد كه از این وضعیت و شعارهای دهان پركنی كه هر ساله در آستانه 25 اردیبهشت بر سر زبان مسئولان فرهنگی كشور و خراسان می‌افتد، گلایه كنند و سهم‌شان را از دو میلیون مسافری كه هر سال میزبانش هستند، مطالبه كنند. اینچنین است كه دیوار تاریخی توس سفلی كه صدها سال پیش برای محافظت از شهر بنا شده و اثری تاریخی تلقی می‌شود همچون خود روستا دورمانده و شاید اگر مقبره فردوسی نیز بدین شكل نبود، اراده‌ای برای ایجاد چنین آرامگاهی برای فردوسی هم نزد مسئولان وجود نداشت!

در آخر آنچه جای بیش از دیگر مشاهدات تاسف‌برانگیز است، عدم وجود یک كتاب‌فروشی ساده در محل آرامگاه برای فروش آثار ادبی ایران به ویژه نسخ ارزشمند شاهنامه است و در واقع یک توریست خارجی تنها می‌تواند برخی نسخه‌های خطی شاهنامه را به زبان فارسی در پشت شیشه‌های آرامگاه مشاهده كند و عملاً امكانس برای خرید یک نسخه شاهنامه با ترجمه عربی، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، روسی و نظایر آن برای بازدیدكنندگانی كه بخش قابل توجهی‌شان ایرانی نیستند، وجود ندارد و اینیچنین است كه صنعت گردشگری ایران از بدیهی‌ترین فرصت‌های درآمدزایی بی‌بهره می‌ماند و توصیه بازدیدكنندگان پیشین به بازدیدكنندگان آتی، صرفاً صرف یک وعده ناهار در رستوران جنب آرامگاه است!
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین